غزلیات
شمارهٔ ۱ : زهی تجلی نموده حسنت، به چشم وامق، ز روی عذرا شمارهٔ ۲ : گر بسنجند به حشر اجر شب هجران را شمارهٔ ۳ : صبا از من بگو بیگانه مشرب آشنائی را شمارهٔ ۴ : گیرم به ناله کردم آواره پاسبان را شمارهٔ ۵ : معلم سرکند هر لحظه کلک آن طفل بدخو را شمارهٔ ۶ : زندهرود ار کنم از دست غمت مژگان را شمارهٔ ۷ : گر دهم رخصت یک چشم زدن مژگان را شمارهٔ ۸ : دوست دشمن، مدعی داور، وفا تقصیر ما شمارهٔ ۹ : گفتی از بیداد روزی در فغان آرم ترا شمارهٔ ۱۰ : چشم سیهمستش بهخود نگشود از هم دیده را