شمارهٔ ۸
دوست دشمن، مدعی داور، وفا تقصیر ما
چیست غیر از جان سپاری در رهش تدبیر ما
ازکمند حسن تدبیر رهائی چون کنم
چشم گوزچی، چه زنخ، زلف سیه زنجیر ما
ما که آن دیوار کوتاهیم کاندر ملک عشق
گر بخواهد نی سواری می کند تسخیر ما
با همه کفر عیان اکنون به دینداری خویش
واثقم واثق که زاهد می کند تکفیر ما
پنجه افکندیم تا غالب که و مغلوب کیست
حسن عالم سوز او یا عشق عالم گیر ما
بر سر او پا نهی وز ننگ بر ما نگذری
هست اگر این است با خاک رهت توفیر ما
در خراب آباد گیتی ایمن از ویرانیم
زانکه ساقی از خرابی می کند تعمیر ما
در رهش از ما و دل بیکاره تر دانی که کیست
گریه بی حاصل ما آه بی تاثیر ما
شیخ و قاضی سرزدند از ملت اسلام عشق
تا چه خواهد کرد با جهال امت پیر ما
در دل سنگش خدنگ آهم آخر کار کرد
با همه سستی گذشت از سنگ خارا تیر ما
کار ما جز با زره مویان سپر انداختن
نگذرد یغما ز ابر ار بگذرد شمشیر ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوست دشمن، مدعی داور، وفا تقصیر ما
چیست غیر از جان سپاری در رهش تدبیر ما
هوش مصنوعی: دوست که باید حامی باشد به ما آسیب میزند، و او که باید انصاف داشته باشد بر ما حکم میزند. وفای ما چه تقصیری دارد جز اینکه برای محبت او جان خود را فدای او کنیم و در این راه تدبیر کنیم؟
ازکمند حسن تدبیر رهائی چون کنم
چشم گوزچی، چه زنخ، زلف سیه زنجیر ما
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم از چنگال زیبایی تدبیر آزاد شوم، وقتی که چشم شکارچی، به زلفهای سیاه و زیبا که همچون زنجیری ما را در束 گرفته است، خیره شده است؟
ما که آن دیوار کوتاهیم کاندر ملک عشق
گر بخواهد نی سواری می کند تسخیر ما
هوش مصنوعی: ما افراد سادهای هستیم که اگر عشق بخواهد، به راحتی تسخیر میشویم و به هیچ زحمت و تلاشی نیاز نداریم.
با همه کفر عیان اکنون به دینداری خویش
واثقم واثق که زاهد می کند تکفیر ما
هوش مصنوعی: با وجود اینکه عقاید من کاملاً مشخص و غیرقابل انکار است، مطمئنام به دینداری خودم و به همین دلیل، زاهدان و مذهبیها هم مرا تکفیر میکنند.
پنجه افکندیم تا غالب که و مغلوب کیست
حسن عالم سوز او یا عشق عالم گیر ما
هوش مصنوعی: ما در رقابتی هستیم که در آن باید مشخص شود کدام یک پیروز خواهد بود: جذابیت و زیبایی حیرتانگیز او یا عشق فراگیر و قدرتمند ما.
بر سر او پا نهی وز ننگ بر ما نگذری
هست اگر این است با خاک رهت توفیر ما
هوش مصنوعی: اگر بر سر او پا بگذاری و از شرم بر ما نگذری، پس اگر اینطور است، تفاوتی بین ما و خاک پای تو نخواهد بود.
در خراب آباد گیتی ایمن از ویرانیم
زانکه ساقی از خرابی می کند تعمیر ما
هوش مصنوعی: در این دنیا که آکنده از خرابی و ویرانی است، ما از این خرابیها در امانیم زیرا میتوانیم از شراب و شادکامی به بهبود وضع خود بپردازیم.
در رهش از ما و دل بیکاره تر دانی که کیست
گریه بی حاصل ما آه بی تاثیر ما
هوش مصنوعی: در مسیر او، از ما و دل بیحالتر چه کسی را میشناسی که اشکهای ما بیفایده و آههای ما تأثیری ندارند؟
شیخ و قاضی سرزدند از ملت اسلام عشق
تا چه خواهد کرد با جهال امت پیر ما
هوش مصنوعی: در این بیت گفته شده که افراد با نفوذ مانند شیخ و قاضی از جامعه مسلمانان بیرون آمدهاند و نگرانند که عشق و محبت چه تأثیری بر افراد نادان و تجربهناشناس جامعه پیرامونشان خواهد گذاشت.
در دل سنگش خدنگ آهم آخر کار کرد
با همه سستی گذشت از سنگ خارا تیر ما
هوش مصنوعی: با وجود سختی و استحکام دل او، بالاخره آه من به او نفوذ کرد و تیر محبت و احساسات من حتی از سنگ خارا هم عبور کرد.
کار ما جز با زره مویان سپر انداختن
نگذرد یغما ز ابر ار بگذرد شمشیر ما
هوش مصنوعی: ما برای دفاع از خود و مبارزه نیاز به زره و سلاح داریم. اگر باران تند و شدید از ابرها ببارد، شمشیر ما را در نبرد یاری میکند.