صحیفهٔ سوم در ذکر وزرا
۱۶۲- میرزا شاه حسین : اصفهانی است در اوایل، عمر به تباهی صرف میکرد چون بقدر صورت خطی و نزاهت خدی داشت بقابضی شهر مذکور اوقات صرف میکرد و بعد از چند روز وزیر داروغه که ملازم درمش خان شاملو بود شد و بنابر آن که در فترات رومیه که تفصیل آن در کتب مفصله مطوله مسطور است خدمت نمایانی از او صادر شده بود بوزارت صاحبقرانی ( سرافراز شد و کار او بجائی رسید که در یک روز هزار تومان بخشیده بود که کم کسی را از وزراء این رتبت دست داده . سلمان ساوجی : ۱۶۳- خواجه جلال الدین محمد تبریزی : در خوش طبعی بی نظیر و در ملایی و انشاء دلپذیر بود بعد از قتل میرزا شاه حسین مذکور منصب وزارت صاحبقرانی مغفور بدو قرارگرفت و تا آخر ایام حیات آن حضرت روزی چند وزارت صاحبقران دخل کرد اما هم در آن اوان به اغوای دیو سلطان که وکیل آنحضرت بود گرفتار شده بعد از چند روز او را در بوریا پیچیده سوختند و کان ذالک فی شهور سنه ثلاثین و تسعمایه گویند در محلی که او را میسوختند این بیت میخواند : ۱۶۴- ملک محمود جان دیلمی : از طایفه دیالمه اندو از اکابر قزوین و خود را از نسل مالک اشتر میدانند و ملک مذکور در اوایل بوزارت سلطان یعقوب اشتغال مینمود بعد از آن بخدمت صاحبقرانی مغفور سرافراز شد و قامتش را بخلعت جلیل القدر منصب مزبور بیاراستند بسیار کریم الأخلاق و نیکو نهاد بود و زیاده از حد خلیق و متواضع با بزرگان ببنوت و با خردان بطریق ابوت معاش میکرده فضایلش بیش از حد تقریر و تحریر و لئالی نظمش از سر حد تعریف و توصیف متجاوز . این مطلع مشهور از اوست : ۱۶۵- شاه میر : پسر ملک محمود جان مذکور است و در مسائل حکمی اوصاف و فضائلش مضبوط و اجزاء کمالاتش مربوط در اکثر علوم شاگرد مولانا حاجی محمود تبریزی است طبعش در غایت تصرف و شوق انگیز، بعد از برادرش امیر بیک بوزارت صاحبقران مغفور رسید و بعد از اندک وقتی ترک آن کرده قناعت ورزید این دو مطلع از اوست : ۱۶۶- جلال الدین امیر بیک : از احفاد شیخ محمد کججی است در این روزگار سر دفتر ارباب افضال و فهرست روزنامچه فرخنده مآل و پروانه درایتش بمهر جلال مختوم و از توقعیات اعمالش مأثر مرضیه مفهوم و از اقوام نزدیک امیر زکریای وزیر است و در زبان آوری و مجلس آرایی فی الواقع بی نظیر، مولدش از قصبه نطنز عراق است، و در خوش طبعی و سخنوری یگانه آفاق، این دو بیت از اوست : ۱۶۷- خواجه غیاث الدین : برادر خواجه امیر بیک مهردار است و بعضی اوقات در عراق عرب بود و بامر وزارت اشتغال داشت گویند شاعری قصیده ای در مدح او گفته و بی جهت زبان به هجوش گشاده، خواجه مذکور این قطعه گفته نزدش فرستاد . ۱۶۸- خواجه غیاث الدین بتکچی : برادر خواجه مظفر و ولد خواجه فخر الدین بتکچی است، طبع صافی و سلیقه وافی داشته چنانکه از این مطلع بوضوح می پیوندد : ۱۶۹- خواجه درویش : برادر خواجه غیاث الدین بتکچی است در تیز زبانی و حاضرجوابی در افواه و السنه مشهور و مذکور، گویند در وقتی که وزیر کپک میرزا ولد سلطان حسین میرزا بوده میرزا را نسبت باو مطایبه ای بنظر رسیده و گفته « خواجه! میگویند تو اهل پشتی، این واقعی است؟ گفته سبب چیست جواب داده که مگر نشنیده اید که « الناس علی دین ملوکهم » . ۱۷۰- میرزا احمد : از طبقه دیالمه است و مدت حیاتش بعشرت مدام و مطالعه صفحات خوبان گلندام و تجرع باده گلرنگ و در سماع نغمه و آهنگ مشغول بوده و خوش طبعان عراق و خراسان چون خواجه محمد اصغر و خواجه محمود بط در سلسله او بودندی و به لوندی و خوش طبعی اوقات صرف کردندی این مطلع از اوست : ۱۷۱- خواجه عنایت الله : از همان طایفه است اکثر اوقات بوزارت اتراک اشتغال داشت این مطلع و بیت از اوست :