اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اصفهانی است در اوایل، عمر به تباهی صرف میکرد چون بقدر صورت خطی و نزاهت خدی داشت بقابضی شهر مذکور اوقات صرف میکرد و بعد از چند روز وزیر داروغه که ملازم درمش خان شاملو بود شد و بنابر آن که در فترات رومیه که تفصیل آن در کتب مفصله مطوله مسطور است خدمت نمایانی از او صادر شده بود بوزارت صاحبقرانی ( سرافراز شد و کار او بجائی رسید که در یک روز هزار تومان بخشیده بود که کم کسی را از وزراء این رتبت دست داده . سلمان ساوجی :
هوش مصنوعی: در اوایل زندگی، فردی اهل اصفهان بود که وقتش را به بطالت میگذرانید. او به خاطر چهره زیبا و ظرافتی که داشت، در آن شهر وقت خود را صرف میکرد. پس از چند روز، به وزیر داروغهای که نزدیک درمش خان شاملو بود، منصوب شد. همچنین به دلیل خدماتی که در دوران رومیه ارائه داده بود و جزئیات آن در کتابهای مفصل ذکر شده، به سمت وزارت رسید. او در نهایت به مقام و موقعیتی دست یافت که در یک روز مبلغ هزار تومان اهدا کرد، که این مقدار در میان وزرا کمنظیر بود.
بنای روزگار که این خشت زرنگار
بر طاق چارمین بلند آسمان نهاد
هوش مصنوعی: روزگاری بناگذار، خشتهای طلایی را بر روی طاق چهارمین آسمان قرار داد.
چون اوج بارگاه جلال ورا بدید
برکند مهر از او و بر آن آستان نهاد
هوش مصنوعی: وقتی او زیبایی و عظمت آن مقام را دید، عشق را از دل خود برداشت و آن را به آن درگاه تقدیم کرد.
اما بسیار نازک مزاج و رعنا وش سلوک کرده در خوش طبعی و تیز فهمی تقلید امیر علیشیر میکرده اند نسبت بمقربان درگاه و امرای عالیجاه رعایت حرمت بجای نمی آورد، بنابرآن خاطر جمیع ارکان دولت و اعیان حضرت از او رنجیده بود و در صدد انهدام بنای حیاتش برآمدند از جمله مهتر شاهقلی که اول مهتر رکابداران بود و آخر تواجی شده بود بواسطه تحاویل ایام رکابداری میرزای مذکور، به او سخنان درشت گفت بلک تهدید بقتل داد . تا در شهور سنه تسع و عشرین و تسعمایه در وقتی که او از خدمت صاحبقران بیرون آمد هم در میان باغچه دولت خانه فرصت یافته به خنجر تیز بدنش را ریز ریز کرد و او هم بعد از چند روز همان شربت چشید و متوجه سرای سزا گردید .
هوش مصنوعی: شخصی بسیار حساس و خوش تیپ بود که در رفتار خود به خوشطبعی و تیزفهمی دقت میکرد و به نوعی از امیر علیشیر تقلید میکرد. او به مقامهای ارشد و نزدیکان درگاه احترام نمیگذاشت و این باعث نارضایتی همه مقامات و شخصیتهای دولتی از او شد و آنها تصمیم به حذف او گرفتند. یکی از دشمنانش، شاهقلی، که در گذشته مسئولین رکابداران بود، به او با کلامی توهینآمیز برخورد کرد و حتی او را تهدید به قتل کرد. تا اینکه در سال 1298 هجری شمسی، او در حالی که از حضور صاحبقران خارج شده بود، در باغ دولت خانه به ضرب خنجر کشته شد و بعد از چند روز، عاقبت همانند دیگران به سرنوشتش رسید.
هر که بدی کرد و به بد یار شد
هم به بد خویش گرفتار شد
هوش مصنوعی: هر کسی که کار زشتی انجام داد و با افراد بد همنشین شد، خود نیز به نتیجهی بد کارهایش گرفتار خواهد شد.
هر چند روش میرزای مذکور از حد اعتدال بیرون بود اما طبعش در شعر و ظرافت بد نبود این مطلع را که در جواب مولانا جامی گفته شاهد حالست .
هوش مصنوعی: اگرچه روش میرزای مورد اشاره از حد تعادل خارج بود، اما استعداد او در شعر و زیبایی شناسی قابل توجه بود. این مطلع که او در پاسخ به مولانا جامی گفته، گواهی بر حال و روحیهاش است.
عاشقان هجر تو را مونس جان ساخته اند
وصل چون نیست میسر، بهمان ساخته اند
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر دوری تو، دلشان را تسلی دادهاند، چرا که به خاطر نبودن لحظه وصال، به همین وضع عادت کردهاند.