۱۶۳- خواجه جلال الدین محمد تبریزی
در خوش طبعی بی نظیر و در ملایی و انشاء دلپذیر بود بعد از قتل میرزا شاه حسین مذکور منصب وزارت صاحبقرانی مغفور بدو قرارگرفت و تا آخر ایام حیات آن حضرت روزی چند وزارت صاحبقران دخل کرد اما هم در آن اوان به اغوای دیو سلطان که وکیل آنحضرت بود گرفتار شده بعد از چند روز او را در بوریا پیچیده سوختند و کان ذالک فی شهور سنه ثلاثین و تسعمایه گویند در محلی که او را میسوختند این بیت میخواند :
گرفتم خانه در کوی بلا، بر من گرفت آتش
کسی کاوخانه در کوی بلا نگیرد چنین گردد
این مطلع از جمله اشعار خواجه مذکور است :
الهی چابکی را صید گردان در کمند من
که اطمینان پذیرد خاطر مشکل پسند من
۱۶۲- میرزا شاه حسین: اصفهانی است در اوایل، عمر به تباهی صرف میکرد چون بقدر صورت خطی و نزاهت خدی داشت بقابضی شهر مذکور اوقات صرف میکرد و بعد از چند روز وزیر داروغه که ملازم درمش خان شاملو بود شد و بنابر آن که در فترات رومیه که تفصیل آن در کتب مفصله مطوله مسطور است خدمت نمایانی از او صادر شده بود بوزارت صاحبقرانی ( سرافراز شد و کار او بجائی رسید که در یک روز هزار تومان بخشیده بود که کم کسی را از وزراء این رتبت دست داده . سلمان ساوجی :۱۶۴- ملک محمود جان دیلمی: از طایفه دیالمه اندو از اکابر قزوین و خود را از نسل مالک اشتر میدانند و ملک مذکور در اوایل بوزارت سلطان یعقوب اشتغال مینمود بعد از آن بخدمت صاحبقرانی مغفور سرافراز شد و قامتش را بخلعت جلیل القدر منصب مزبور بیاراستند بسیار کریم الأخلاق و نیکو نهاد بود و زیاده از حد خلیق و متواضع با بزرگان ببنوت و با خردان بطریق ابوت معاش میکرده فضایلش بیش از حد تقریر و تحریر و لئالی نظمش از سر حد تعریف و توصیف متجاوز . این مطلع مشهور از اوست :
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در خوش طبعی بی نظیر و در ملایی و انشاء دلپذیر بود بعد از قتل میرزا شاه حسین مذکور منصب وزارت صاحبقرانی مغفور بدو قرارگرفت و تا آخر ایام حیات آن حضرت روزی چند وزارت صاحبقران دخل کرد اما هم در آن اوان به اغوای دیو سلطان که وکیل آنحضرت بود گرفتار شده بعد از چند روز او را در بوریا پیچیده سوختند و کان ذالک فی شهور سنه ثلاثین و تسعمایه گویند در محلی که او را میسوختند این بیت میخواند :
هوش مصنوعی: پس از قتل میرزا شاه حسین، فردی با استعداد ادبی و توانایی در نگارش برای وزارت منصوب شد و در طول زندگی آن حضرت روزها به امور وزارت مشغول بود. اما در آن زمان، تحت تأثیر مشاور بدخواهی که وکیل آن حضرت بود، دچار مشکلاتی شد و پس از چند روز، او را در پارچهای پیچیده و سوزاندند. این واقعه در سال ۳۹۸ هجری قمری رخ داد و در جایی که او را سوزاندند، شعری را میخواند.
گرفتم خانه در کوی بلا، بر من گرفت آتش
کسی کاوخانه در کوی بلا نگیرد چنین گردد
هوش مصنوعی: من در محلهای که مشکل و دردسر وجود دارد، خانهای را اجاره کردم و ناگهان شعلههای آتش کسی من را فرا گرفت. آن شخصی که در چنین محلهای خانه ندارد، هرگز به این شکل دچارش نمیشود.
الهی چابکی را صید گردان در کمند من
که اطمینان پذیرد خاطر مشکل پسند من
هوش مصنوعی: پروردگارا، ای کاش قدرت و چابکی را در دام من اسیر کنی تا دل حساس و دشوارپسند من آرامش پیدا کند.