قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح سلطان اویس : ای غبار موکبت چشم فلک را توتیا قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح دلشاد خاتون : آب آتش رنگ ده ساقی که میبخشد صبا قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح شیخ حسن نویان : ای قبله سعادت و ای کعبه صفا قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در پند و دوری از دنیا : قدم نه بر سر هستی که هست این پایه ادنی قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح شیخ اویس : ای منزل ماه علمت، اوج ثریا قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح دلشاد خاتون : ای عید رخت کعبه دل اهل صفا را قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح سلطان اویس : زکان سلطنت لعلی سزای تاج شد، پیدا قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح سلطان اویس : آن ماه، رو اگر بنماید شبی به ما قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در طلب بخشش از سلطان : ای سران ملک را شمشیر تو مالک رقاب! قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح سلطان اویس : ز سیم برف، زمین شد چون قلزم سیماب