باب هشتم در آداب صحبت
حکمت شمارهٔ ۱ : مال از بهر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد کردن مال. عاقلی را پرسیدند: «نیکبخت کیست و بدبختی چیست؟» گفت: «نیکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آن که مُرد و هِشت.» حکمت شمارهٔ ۲ : موسی، عَلَیهِ السَّلام، قارون را نصیحت کرد که: «اَحْسِن کَما اَحسَنَ اللهُ الیک». نشنید و عاقبتش شنیدی. حکمت شمارهٔ ۳ : دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد. حکمت شمارهٔ ۴ : علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن. حکمت شمارهٔ ۵ : عالم ناپرهیزگار کور مشعلهدار است. حکمت شمارهٔ ۶ : ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان. حکمت شمارهٔ ۷ : سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیاست. حکمت شمارهٔ ۸ : رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان، عفو کردن از ظالمان جور است بر درویشان. حکمت شمارهٔ ۹ : به دوستی پادشاهان اعتماد نتوان کرد و بر آواز خوش کودکان که آن به خیالی مبدل شود و این به خوابی متغیر گردد. حکمت شمارهٔ ۱۰ : هر آن سری که در سر داری با دوست در میان منه چه دانی که وقتی دشمن گردد و هر گزندی که توانی، به دشمن مرسان که باشد که وقتی دوست شود.