گنجور

حکمت شمارهٔ ۷

سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیاست.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت و علم بی بحث و ملک بی سیاست.
هوش مصنوعی: سه چیز وجود دارد که هیچگاه دوام ندارد: ثروتی که بدون تجارت به دست آمده باشد، دانش که بدون بحث و گفتگو باشد و حکومتی که بدون سیاست و تدبیر باشد.

خوانش ها

بخش ۷ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۷ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکمت شمارهٔ ۷ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1399/11/15 08:02
علی

حکایت ناقص است لطفا اصلاح شود
سه چیز پـایدار نمانَـد: مـال بی تجارت،علـم بی بحث
و مُلک بی سیـاست.

وقتی به لطف گویی و مدارا و مردمی
بـاشـد کـه در کمـنـد قـبـول آوری،ولی
وقتی بـه قهر گویی که صـد کوزه نبات
گـه گـه بـه کـار نـیـایـد کـه حَنـظَـلی

1404/01/09 19:04
فرید کیومرثیان زند

(( سِه‌گام تا روشنایی )) 


ای همشهری گرامی، ای برگ گل از بوستان شیراز،
سه راه آوردم، نه از خاک، که از آسمان:
راهی برای روح، که چون باد سبک‌بال شود،
راهی برای روان، که آرام گیرد چون دریا،
و راهی برای جسم، که در سلامت، خادم جان گردد.

سه چیز را با حرمت برداریم:
قدم بر سبیل راستی،
قلم بر صفحه‌ی دانایی،
و قسم تنها بر حق.

سه چیز را پاک نگه داریم:
جسمی که بامدادان بر سجاده برخیزد،
پوشاکی که حجابِ وقار است،
و خیالی که در محراب معرفت سیر کند.

از سه چیز دوری گزینیم:
خیانت که خار است در گلستان مهر،
دروغ که چون زهر در شهد،
و اعتیاد که بندگیِ بی‌سلطانی‌ست.

سه چیز را بی‌هوده نریزیم:
اشکی که حرمت دارد،
خونی که امانت خداست،
و آبرویی که سرمایه‌ی آدمی‌ست.

سه چیز را به کار گیریم:
خرد، که چراغ راه است،
همت، که مرکب سالکان است،
و شکیبایی، که کلید گنج‌هاست.

از سه چیز بگریزیم:
تنبلی که زهر وقت است،
شک که آفت یقین است،
و تعصب که پرده بر چهره‌ی حقیقت است.

سه چیز را نیالاییم:
قلبی که بیت‌الاحساس است،
زبانی که آئینه‌ی نیت است،
و چشمی که در کمین گناه ننشیند.

سه چیز را دور داریم:
افسوسی که گذشته را نمی‌گرداند،
فریادی که گوش دل را می‌آزارد،
و نفرینی که فرشتگان را می‌گریاند.

سه عمل را از خود نخواهیم بی‌مایه کنیم:
زیارت بی‌دل،
عبادت بی‌حضور،
و سیاحت بی‌نظر.

و سه گوهر را هیچ‌گاه از یاد نبریم:
خداوند، که سرچشمه‌ی هر خیری‌ست،
والدین، که در سایه‌شان به بار آمده‌ایم،
و مرگ، که یادش بیداری است.

ای سعدی، سه چیز از تو آموختم:
که فریدران بخواند،
بداند،
و بسازد...

فرید کیومرثیان در خویشن خویش غریب 
۲۰ فروردین ۱۴۰۰

1404/01/10 10:04
فرید کیومرثیان زند

باسمه تعالی

بیانیه‌ی شعر ( سه گام تا روشنایی ) سروده: بنده‌ی در خویشتن خویش غریب ، فرید کیومرثیان تقدیم به کنگره‌ی بزرگداشت شیخ اجل، سعدی شیرازی

اینجانب، فرید در خویشتن خویش غریب، با نهایت ادب و فروتنی، شعری به سبک عراقی سروده‌ام که آن را با افتخار در کنگره‌ی بزرگداشت حضرت سعدی شیرازی، تقدیم به روح بلند آن شیخ اجل می‌نمایم.

شعر بنده، برخلاف معمول، تنها از یک بیت پرمغز ایشان الهام گرفته است، بی‌آنکه به تفسیر مستقیم یا اقتباس آشکار از آن بپردازم. این بیت معروف چنین است:

«سه چیز پایدار نماند: مال بی تجارت، علم بی بحث، ملک بی سیاست.»

هدفم از این کار، صرفاً نمایش توانایی اندک خود در پیشگاه نام بلند شیخ سعدی است، نه جسارت به جایگاه آن استاد اعظم. این شعر نه از روی تقلید، که از سر عشق و دلدادگی به ادبیات فاخر فارسی و آموزه‌های سعدی نگاشته شده است.

باور دارم که هر انسان، وظیفه دارد از بزرگان پیشین، عبرت و الهام گیرد، و در مسیر تعالی روح، اندیشه و هنر، به‌سوی برتری گام بردارد. منِ ناچیز، تنها بنده‌ای بی‌کفایت‌ام، اما امید دارم در جهانی زیباتر، ادبیات را همچون آیینه‌ای از کلام حق و جلوه‌ای از شأن انسان کامل بدانیم.

و چه نیکوست یادآوری این آیه‌ی شریفه از سوره بقره (آیه ۳۴) که:
«و چون فرشتگان را گفتیم برای آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس...»

از این آیه درمی‌یابیم که انسان نیک‌نهاد، مقامی والا نزد پروردگار دارد، و سزاوار است که به جز در برابر حق تعالی، سرِ خضوع فرو نیاورد.

باشد که روح استادمان سعدی از این تقدیم خرسند گردد، و ادبیات، همچنان چراغ راه بشریت باقی بماند.

با ارادت و اخلاص،
فرید کیومرثیان در خویشتن خویش غریب – کنگره سعدی شیراز