گنجور

حکمت شمارهٔ ۶

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان.

پندی اگر بشنوی ای پادشاه
در همه عالم به از این پند نیست
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان.
هوش مصنوعی: ملک و سلطنت از حکمت و خرد کسان بهره‌مند می‌شود و دین و دیانت از پرهیزکاران و دوری‌کنندگان از گناهان تقویت می‌گردد. پادشاهان نیاز بیشتری به مشاوره و همراهی حکیمان و خردمندان دارند تا این‌که خردمندان به نزدیکی و ارتباط با پادشاهان نیازمند باشند.
پندی اگر بشنوی ای پادشاه
در همه عالم به از این پند نیست
هوش مصنوعی: ای پادشاه، اگر پندی بشنوی، بدان که در تمام دنیا هیچ پندی بهتر از این نیست.
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
هوش مصنوعی: به کار و عمل خود فقط به دست خردمند بسپار، حتی اگر آن عمل از نظر او خردمندانه به نظر نرسد.

خوانش ها

بخش ۶ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۶ به خوانش آویسا بذرگران
حکمت شمارهٔ ۶ به خوانش ابوالفضل حسن زاده

حاشیه ها

1392/01/01 21:04
داود

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربت پادشاهان-پندی اگربشنوی ای پادشاه -در همه دفتر به ازین پند نیست-
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست

1392/09/23 17:11
اللللللللللللل

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربت پادشاهان
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست

1394/08/07 09:11
محمدجواد نوری

جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
معنی مصرع دوم رو متوجه نمیشم. آیا منظورش اینه که خردمند هیچگاه کار ملک رو به دست نمی‌گیره تا نوبت به عمل برسه؟
دوستان توضیح بدن. ممنون

1402/06/27 13:08
وحید

منظور جناب سعدی این هست که کارگزاری درخورد خردمند نیست بلکه جایگاه خردمند،پادشاهی و سروریست

1394/12/25 00:02
ناشناس

گرچه عمل کار خردمند نیست:
عمل یعنی کار دولتی، کار حکومتی، کارگزار حکومت بودن.
معنی بیت این است:
ای پادشاه! جز به خردمندان، کارگزاری کشور را به کسی نسپار، البته خردمندان، آن اندازه خرددارند، که زیر بار پذیرش کارگزاری جکومت ( استخدام در دولت) نروند.

1394/12/25 02:02
سمانه ، م

نخیر سعدی عزیزم
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست

1395/05/06 14:08
امیر انصاری

عمل یعنی داخل کارهای سیاسی یک کشور شدن بیخردی می خواهد. آدم خردمند به همین سبب در امورات سیاسی کشانده نه می شود و لهذا عمل، کار خردمند نیست.
کسانیکه از سیاست خوششان نه می آید به خاطر خرد شان است. سنایی غزنوی حتی خواهر بهرامشاه غزنوی را به زنی قبول نه کرد چونکه بهرام با دادن خواهر خود از سنایی مداحی طلب می کرد و خردمندی چون سنایی را پسندیده نه بود

1396/01/30 14:03
سعید جعفری مقدم

به باور من با دو تعبیر می توان دوگانگی برآمده از دو مصرع شعر «جز به خیردمند مفرما عمل / گرچه عمل کار خردمند نیست» را روشن کرد. یکی همانگونه که شماری از دوستان به گونه ای مستقیم یا غیرمستقیم نوشته اند: «کار حکومتی را مورد علاقۀ خردمندان ندانستن» که خود، تعبیری تعارض آمیز، دست کم با اندیشۀ غالب بر نگرش سعدی به زندگی است.
دیگر آنکه در شیوۀ خواندن شعر تغییر دهیم و دو واژۀ «عمل» و «کار» را به هم پیوسته بخوانیم که صفتی است برای افراد عملگرا. در این صورت می توانیم بگوییم منظور شاعر تاکید بر این نکته بوده که «عملکاران یا عملگرایان امروز» یا «اغلبِ عملگرایان» خردمند نیستند.

1397/08/17 00:11
۷

جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
میشود:جز به خردمند مفرما عمل گرچه آن عمل کار آن خردمند نیست.
مثال:بر آن هستی که سفیری به مغولستان روانه کنی پس اگر کسی را پیدا نکردی که مغولی بداند و با فرهنگ مردمان آن دیار آشنا باشد دست کم کسی را پیدا کن که خرد داشته باشد تا تو را دچار بلا نکند.مثلا با آیین بیابانگردان و زندگی کوچ نشیانان آشنا باشد اگر قزاقی یا قرقیزی بداند چه بهتر
استاد اقتصاد و صنعت برای بانک مرکزی و صنعت و معدن پیدا نکردی بی خیال فلان کسک و بهمان فسک شو و استادان دیگر رشته ها را به کار گیر به شرط آنکه اهل خرد و هم اندیشی باشند و دستشان کج مج نباشد

1402/05/24 18:07
کیوان پارسائی

در مصرع: گر چه عمل کار خردمند نیست

شاید منظور شاعر این است که خردمند تمام مدت عمر خویش را صرف کسب دانش و معرفت می کند (مخصوصاً با استاندارد های زمان سعدی) و دیگر فرصتی برای عمل به دست نمی آورد، در عوض علم خود را در اختیار افراد عملگرا قرار می دهد تا به این طریق همکاری ای بین این دو به وجود آید که نتیجه خیر در بر داشته باشد.

که البته گفته فوق هم همچین اغنا کننده نیست، ولی به هر حال این هم برداشتی است!