گنجور

مجنون و لیلی

بخش ۱ - باسم الملک الوهاب : ای داده به دل خزینهٔ راز بخش ۲ - مناجات در حضرت واهب منی و نجات : ای عذر پذیر عذرخواهان بخش ۳ - نعت خاتم انبیا که لوح محفوظ نگین راستین اوست، و کلام الله نقش نگین او، زین الله خاتم امورنا، بایادیه : شاه رسل و شفیع مرسل بخش ۴ - در طیران آن سیمرغ قاف قران سوی سواد ما زاغ با طاوس سدره یمد لله ظلها علینا : فرخنده شبی که آن جهان گیر بخش ۵ - مدح شیخ الطریقه نظام الحق والحقیقة محمدی، که عیسی آخر الزمانش فرستادند، تا دم جان بخش او: اسلام محمدی را از سر زنده گردانیده، و عمر جاوید بخشید متع الله المسلمین به طول بقائه : چون گوهر مدح خواجه سفتم بخش ۶ - فی المحمده المحمدیه، و هو ختم اخلفاء العرب و العجم، وارث الخلافه من آدم، علاء الدنیا و الدین، ناصر امیرالمؤمنین، المستنصر برب العالمین، المستعم به حبل الله المتین، رفع فی الخلافه در جاته، و جعل اخلاقه خلفاء الا قالیم فی حیاته : شاهی که، به نصرت خدایی، بخش ۷ - در سبب نظم این جواهر، و سر رشتهٔ دقت را درو کشیدن، و در نظر جوهریان مبصر داشتن، و قیمت عدل خواستن : چون من بدو نامه زین ورق پیش بخش ۸ - راه نمودن فرزند قره‌العین عین‌الدین خضر را، که از ظلمات دنیا سوی روشنایی گراید، رواه الله من عین الحیوة عمره، کالخضر، بصحه الذات : ای چاره ده‌ ماهه زرگانی بخش ۹ - حکایت شبانی که از غایت همّت‌، تیغ را آیینه وجاهت و قلم را عمدهٔ دولت خود ساخت : گویند که در عرب، جوانی بخش ۱۰ - آغاز سلسله جنبانیدن مجنون و لیلی : دندانه گشای قفل این راز