گنجور

بخش ۷ - در سبب نظم این جواهر، و سر رشتهٔ دقت را درو کشیدن، و در نظر جوهریان مبصر داشتن، و قیمت عدل خواستن

چون من بدو نامه زین ورق پیش
راندم قلمی ز نکتهٔ خویش
از روح قدس شنیدم آواز
کای کرده لب تو گوش من باز
نی آن رقم خیال کردی
بل جادویی حلال کردی
آن به که کنون، درین تفکر
کاهل نشوی به سفتن در
یک شیشه که خوش فرو توان برد
بهتر ز دو صد سبوی پر درد
هر گه که علم شدی به کاری
در غایت آن به کوش باری
از اندک خوب شو فسانه
نی از حشوات بی کرانه
یک دانهٔ نار پخته، در کام
بهتر ز هزار آبی خام
یک شاخ که میوه‌ای دهد تر
بهتر ز هزار باغ بی بر
یک صفحه پر از خلاصهٔ شوق
بهتر ز دو صد کتاب بی ذوق
آن کس که رقاق میده یابد
از بهر سبوس کی شتابد
کوته سخنی، ستوده حالیست
بسیار سخن زدی ، ملالیست
در گوش من از سپهر نیلی
آمد چو نداء جبرئیلی
خوش خوش، به توکل خداوند
دریای گهر گشادم از بند
هان ای شنوندهٔ خبردار
کردم خبرت، بیا و بردار
آن موج زنم کنون، که از در
گردد همه دامن جهان پر
نقشی که به نامهٔ نخست است
هر چند که یک به یک درست است
من نیز چنانک خواندم این حرف
اینجا همه کرد خواهمش صرف
تا سر خوش جام اولین دست
گردد ز شراب دومین مست
چون ساقی پیش صاف را برد
عیبم نکند کسی بدین درد،
یارب، چو تمام گردد این ماه
در وی مدهی خسوف را راه
امید که گاه ناامیدی
بخشی، سیهٔ مرا سپیدی
چون یافت دل این امیدواری
ای خامه بیار تا چه داری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون من بدو نامه زین ورق پیش
راندم قلمی ز نکتهٔ خویش
هوش مصنوعی: وقتی که من نامه‌ام را بر این ورق به او تقدیم کردم، قلم من از روی نکات و تجربیات خودم نوشت.
از روح قدس شنیدم آواز
کای کرده لب تو گوش من باز
هوش مصنوعی: من از روح قدس شنیدم که می‌گوید، ای کسی که لب‌هایت را به حرکت درآورده‌ای، گوش من به صدای تو باز شده است.
نی آن رقم خیال کردی
بل جادویی حلال کردی
هوش مصنوعی: تو به خیال خود تصور کردی که نی یک هنر خاص است، اما در واقع آن یک جادوگری است که موانع را از بین می‌برد و مشکلات را حل می‌کند.
آن به که کنون، درین تفکر
کاهل نشوی به سفتن در
هوش مصنوعی: بهتر است که هم‌اکنون در این اندیشه، تنبلی نکنی و به تلاش و کوشش ادامه دهی.
یک شیشه که خوش فرو توان برد
بهتر ز دو صد سبوی پر درد
هوش مصنوعی: بهتر است که یک شیشه خوش‌فرو را حمل کنی تا اینکه دو صد سبوی پر از درد و زحمت را با خود داشته باشی.
هر گه که علم شدی به کاری
در غایت آن به کوش باری
هوش مصنوعی: هر بار که در کاری مهارت پیدا کردی، در نهایت تلاش کن تا بهترین نتیجه را به دست آوری.
از اندک خوب شو فسانه
نی از حشوات بی کرانه
هوش مصنوعی: از چیزهای کم و کوچک، خوب و ارزشمند شو، نه از چیزهای بی‌پایان و بی‌معنا.
یک دانهٔ نار پخته، در کام
بهتر ز هزار آبی خام
هوش مصنوعی: یک دانه انار شیرین و رسیده در دهان، از هزار انار ترش و نارس بهتر است.
یک شاخ که میوه‌ای دهد تر
بهتر ز هزار باغ بی بر
هوش مصنوعی: یک درختی که یک میوه خوشمزه می‌دهد، بهتر از هزار باغی است که هیچ میوه‌ای ندارند.
یک صفحه پر از خلاصهٔ شوق
بهتر ز دو صد کتاب بی ذوق
هوش مصنوعی: یک ورق نوشتهٔ پر از احساس و اشتیاق ارزش بیشتری دارد از دوصد کتاب کسل کننده و بی‌محتوا.
آن کس که رقاق میده یابد
از بهر سبوس کی شتابد
هوش مصنوعی: کسی که به جای اصلی زندگی خود می‌رسد، برای چیزهای بی‌اهمیت و کم‌ارزش خود را به زحمت نمی‌اندازد.
کوته سخنی، ستوده حالیست
بسیار سخن زدی ، ملالیست
هوش مصنوعی: کوتاه صحبت کردن نشانه‌ی خوب بودن است، اما اگر زیاد سخن بگویی، می‌تواند خسته‌کننده باشد.
در گوش من از سپهر نیلی
آمد چو نداء جبرئیلی
هوش مصنوعی: صدایی از آسمان نیلی رنگ به گوشم رسید که همچون ندا و پیام جبرئیل بود.
خوش خوش، به توکل خداوند
دریای گهر گشادم از بند
هوش مصنوعی: با اعتماد به خداوند، دریای گرانبها را از قید و بند آزاد کردم.
هان ای شنوندهٔ خبردار
کردم خبرت، بیا و بردار
هوش مصنوعی: ای شنونده! آگاه باش که خبری دارم. بیایید و آن را دریافت کن.
آن موج زنم کنون، که از در
گردد همه دامن جهان پر
هوش مصنوعی: این موجی که اکنون ایجاد می‌کنم، می‌تواند به گونه‌ای باشد که تمام دنیا را تحت تأثیر قرار دهد و دامن آن را پر کند.
نقشی که به نامهٔ نخست است
هر چند که یک به یک درست است
هوش مصنوعی: نقشی که در نامهٔ اول وجود دارد، هر چند که به طور جداگانه درست به نظر می‌رسد، اما به طور کلی ممکن است معانی و ارتباطات دیگری داشته باشد.
من نیز چنانک خواندم این حرف
اینجا همه کرد خواهمش صرف
هوش مصنوعی: من هم همان‌طور که این جمله را در اینجا خواندم، همه چیز را فراموش می‌کنم.
تا سر خوش جام اولین دست
گردد ز شراب دومین مست
هوش مصنوعی: تا زمانی که از اولین جام، سرخوشی به دست نیاید، انسان نمی‌تواند از شراب دومین مست شود.
چون ساقی پیش صاف را برد
عیبم نکند کسی بدین درد،
هوش مصنوعی: زمانی که ساقی جام صاف را به من می‌دهد، هیچ‌کس به درد و مشکل من پی نمی‌برد.
یارب، چو تمام گردد این ماه
در وی مدهی خسوف را راه
هوش مصنوعی: ای خدا، زمانی که این ماه به پایان می‌رسد، نگذار که کسوف راهش را پیدا کند.
امید که گاه ناامیدی
بخشی، سیهٔ مرا سپیدی
هوش مصنوعی: امیدوارم که وقتی دچار ناامیدی می‌شوم، تاریکی زندگی‌ام به روشنی تبدیل شود.
چون یافت دل این امیدواری
ای خامه بیار تا چه داری
هوش مصنوعی: وقتی دل به چنین امیدی دست یافته، ای قلم بیا و ببین چه چیزهایی برای گفتن داری.

حاشیه ها

1387/10/18 12:01
khalil moetamed

بخش 7 بیت های :
8- بهتر زد و صد >>> بهتر ز دو صد
8- مصرع دوم - درد؟ با قافیه و آهنگ مصرع اول نمی خواند.
11- رقاق میده >>> شاید میوه باشد
17- نحست >>>> نخست
---
پاسخ: با تشکر، موارد پیشنهاد شده برای ابیات 8 و 17 جایگزین شدند.