بخش ۴ - در طیران آن سیمرغ قاف قران سوی سواد ما زاغ با طاوس سدره یمد لله ظلها علینا
فرخنده شبی که آن جهان گیر
از نطع زمین شد آسمان گیر
برخاست ز خوابگاه این دیر
در مرقد چرخ شد سبک سیر
برداشت ازین خرابه محمل
در منزل ماه کرد منزل
ز آنجا به طریق تاجداری
بنشست به دومین عماری
ز آنجا بسر بلندی بخت
شد تخت نشین سیّمین تخت
ز آنجا که رسید بر چهارم
شد خواجهٔ آن خجسته طارم
ز آنجا چو ز بر کشید رایت
شد والی پنجمین ولایت
ز آنجا چو بلند بارگه گشت
شبها ز ششم شکارگه گشت
ز آنجا چو نمود بیشتر جهد
شد مهدی خاص هفتمین مهد
ز آنجا چو شد آن طرف روانه
شد خازن هشتمین خزانه
ز آنجا چو پرید بر نهم بام
و آزاد شد از شکنج نه دام
بازار جهت گذاشت بر جای
بنهاد به نطع بی جهت پای
سر ز آن سوی کاینات بر کرد
ملک ازل و ابد نظر کرد
بست از دو دوال بند نعلین
شهبند غرض به قاب قوسین
دید آنچه عبارتش نسنجد
در حوصلهٔ خرد، نگنجد
دیدار خدای، دید بی غیب
گفتار ز حق شنید بی ریب
ز آن گفت و شنید بی کم و کاست
هم گفتن و هم شنیدنش راست
کرد از کف غیب شربتی نوش
کز هستی خود شدش فراموش
با بخشش پاک بندهٔ پاک
آمد سوی بنده خانهٔ خاک
پس داد بهر خجسته یاری
ز آوردهٔ خویش یادگاری
بودند همه ز سینهٔ پر
جویی هم از آن محیط پر در
بوبکر بغار هم قدم بود
فاروق به عدل محترم بود
و آن حرف کش جریده پرداز
با خازن علم بود هم راز
هر چار چو هشت باغ بودند
پروانهٔ یک چراغ بودند
بخش ۳ - نعت خاتم انبیا که لوح محفوظ نگین راستین اوست، و کلام الله نقش نگین او، زین الله خاتم امورنا، بایادیه: شاه رسل و شفیع مرسلبخش ۵ - مدح شیخ الطریقه نظام الحق والحقیقة محمدی، که عیسی آخر الزمانش فرستادند، تا دم جان بخش او: اسلام محمدی را از سر زنده گردانیده، و عمر جاوید بخشید متع الله المسلمین به طول بقائه: چون گوهر مدح خواجه سفتم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرخنده شبی که آن جهان گیر
از نطع زمین شد آسمان گیر
هوش مصنوعی: شبی خوشیمن و مبارک که آن دنیا به وسیلهی زمین به آسمان پیوند خورد و شکوه و عظمتش به اوج رسید.
برخاست ز خوابگاه این دیر
در مرقد چرخ شد سبک سیر
هوش مصنوعی: از خوابگاه این معبد به سمت آسمان برخاست و با سبکی و آرامش به سفر خود ادامه داد.
برداشت ازین خرابه محمل
در منزل ماه کرد منزل
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به خرابهای اشاره میکند که در آن محملی برای رسیدن به مقصد زیبایی و نور (که به "ماه" تشبیه شده) قرار دارد. این تصویرسازی نشان میدهد که حتی در مکانهای ویران و خالی، میتوان به جستجوی زیبایی و رسیدن به مقاصد عالی پرداخت. در واقع، این اشاره به امید و امکان بهبود در شرایط سخت و نامساعد است.
ز آنجا به طریق تاجداری
بنشست به دومین عماری
هوش مصنوعی: او از آنجا به شیوهای پادشاهانه بر روی دومین راهرو نشسته است.
ز آنجا بسر بلندی بخت
شد تخت نشین سیّمین تخت
هوش مصنوعی: از آنجا که به اوج بلندی رسید، سرنوشتش به مقام و جایگاهی گرانبها دست یافت.
ز آنجا که رسید بر چهارم
شد خواجهٔ آن خجسته طارم
هوش مصنوعی: از آنجا که به مقام چهارم رسید، خواجه (آقا) به آن آسمان خوشبختی دست یافت.
ز آنجا چو ز بر کشید رایت
شد والی پنجمین ولایت
هوش مصنوعی: وقتی پرچم به اهتزاز درآمد، فرمانروایی پنجمین منطقه زیر سلطه قرار گرفت.
ز آنجا چو بلند بارگه گشت
شبها ز ششم شکارگه گشت
هوش مصنوعی: از آنجا که شبها در بارگاه بلند به اوج میرسد، ششمین شکارگاه هم به وجود میآید.
ز آنجا چو نمود بیشتر جهد
شد مهدی خاص هفتمین مهد
هوش مصنوعی: از آنجا که تلاش بیشتر شد، مهدی خاص در دوران هفتم نمایان گشت.
ز آنجا چو شد آن طرف روانه
شد خازن هشتمین خزانه
هوش مصنوعی: از آنجا که آن طرف حرکت کرد، نگهبان هشتمین خزانه نیز به راه افتاد.
ز آنجا چو پرید بر نهم بام
و آزاد شد از شکنج نه دام
هوش مصنوعی: از آنجا که به آسمان پرواز کرد، بر بام مینشیند و از بندها و سختیها رهایی مییابد.
بازار جهت گذاشت بر جای
بنهاد به نطع بی جهت پای
هوش مصنوعی: بازار بهگونهای ترتیب داده شده که افراد بدون هدف و بدون دلیل مشخصی در آن قدم میزنند و در واقع در پی چیزی نیستند.
سر ز آن سوی کاینات بر کرد
ملک ازل و ابد نظر کرد
هوش مصنوعی: از آن طرفی که جهانهای مادی و معنوی قرار دارند، پادشاهی ازلی و ابدی به دوردستها نگریست.
بست از دو دوال بند نعلین
شهبند غرض به قاب قوسین
هوش مصنوعی: دو بند نعلین شهبند را به هم گره زدهاند تا به هدفی نزدیک شوند که در فاصلهای کوتاه قرار دارد.
دید آنچه عبارتش نسنجد
در حوصلهٔ خرد، نگنجد
هوش مصنوعی: چیزی را دید که به قدری بزرگ و عمیق است که نمیتوان آن را با عقل و فهم محدود اندازهگیری کرد یا درک کرد.
دیدار خدای، دید بی غیب
گفتار ز حق شنید بی ریب
هوش مصنوعی: دیدن خداوند و شنیدن سخنان او بدون شک و تردید، تجربهای است که هیچ چیز نمیتواند آن را تغییر دهد.
ز آن گفت و شنید بی کم و کاست
هم گفتن و هم شنیدنش راست
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه او در گفت و شنود با دیگران، همه چیز را به درستی و بدون تحریف بیان میکند، همواره میتواند به حقیقت دست یابد.
کرد از کف غیب شربتی نوش
کز هستی خود شدش فراموش
هوش مصنوعی: از دنیای ناشناخته، نوشیدنیای به او داده شد که باعث شد او وجود خودش را فراموش کند.
با بخشش پاک بندهٔ پاک
آمد سوی بنده خانهٔ خاک
هوش مصنوعی: بندهٔ پاک به دلیل صفای دلش، با عطوفت و بخشش به طرف انسانی که از خاک و دنیای مادی آمده است، میآید.
پس داد بهر خجسته یاری
ز آوردهٔ خویش یادگاری
هوش مصنوعی: برای یاری گرانقدر خود، یادگاری از آنچه به همراه داشتهام، بازگرداندم.
بودند همه ز سینهٔ پر
جویی هم از آن محیط پر در
هوش مصنوعی: همه در شوق و اشتیاق فراوان بودند و از همان فضای پر از محبت و زندگی تاثیر میگرفتند.
بوبکر بغار هم قدم بود
فاروق به عدل محترم بود
هوش مصنوعی: بوبکر در مقام خود همپای فاروق بود و به خاطر عدل و انصافش مورد احترام قرار داشت.
و آن حرف کش جریده پرداز
با خازن علم بود هم راز
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که کسی که نوشتهها را به زیبایی سامان میدهد و مانند کسی است که در دنیای دانش و علم بعنوان یک حافظ راز عمل میکند. به عبارت دیگر، این شخص هم در زمینه نوشتن و هم در درک و نگهداری اطلاعات عمق و توانایی خاصی دارد.
هر چار چو هشت باغ بودند
پروانهٔ یک چراغ بودند
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به زیبایی و زینت اشاره دارد. هر چهار طرف، مانند هشت باغ زیبا هستند و پروانهای که به دور یک چراغ میچرخد، نشاندهنده جاذبه و روشنایی است. به نوعی میتوان گفت که زیبایی و جذابیت در انتظار است و همه جا را آکنده کرده است.
حاشیه ها
1387/10/18 12:01
khalil moetamed
بخش 4 بیت های:
16- بی رییب >>>> بی ریب
21 - ازان >>>> از آن
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.