شکوائیه
شمارهٔ ۱ : کاشکی از همدمی روزی خبر بودی مرا شمارهٔ ۲ : آنها که بودهاند ز دل دوستدار ما شمارهٔ ۳ : اگر شکایت گویم ز چرخ نیست صواب شمارهٔ ۴ : با شبروان شدم به درِ یار، نیم شب شمارهٔ ۵ : عهدیست تا نصیبهٔ ما از جهان غم است شمارهٔ ۶ : گرچه ز اندوه جهان بر دل ما صد گره است شمارهٔ ۷ : جهان و کار جهان سر بسر همه بادست شمارهٔ ۸ : فلک باز از نهان خارم نهادست شمارهٔ ۹ : کار عالم سستبنیاد آمدست شمارهٔ ۱۰ : فلک را عهد بس نااستوار است