باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار
شمارهٔ ۱ : تا کی ز جهان رنج و ستم باید دید شمارهٔ ۲ : دریاست جهان که تخت اینجا بنهد شمارهٔ ۳ : هر کز پی دنیای دنی خواهد بود شمارهٔ ۴ : دنیای دنی چیست سرای ستمی شمارهٔ ۵ : چون هست جهان جایگه رسوایی شمارهٔ ۶ : دود است همه جهان، جهان دود انگار شمارهٔ ۷ : این دنیای غدار چه خواهی کردن شمارهٔ ۸ : از شعبدهٔ جهان چه برخواهد خاست شمارهٔ ۹ : دنیا که جوی وفا ندارد در پوست شمارهٔ ۱۰ : دنیا چه کنی چو بیوفا خواهد بود