بخش هفتم
المقالة السّابعة : پسر گفتش که این کاری بلندست جواب پدر : پدر گفتش که چیزی بایدت خواست (۱) حکایت عیسی علیه السلام با آن مرد که اسم اعظم خواست : ز عیسی آن یکی درخواست یک روز (۲) حکایت ابرهیم علیه السلام با نمرود : مگر نمرود را چون هشتصد سال (۳) حکایت مرد ترسا و شیخ بایزید : یکی ترسا میان بسته بهزنّار (۴) حکایت دیوانهای که سر بر در کعبه میزد : یکی دیوانهای گریان و دلسوز (۵) حکایت ایّوب علیه السلام : چنین نقل است کهایّوب پیمبر (۶) حکایت یوسف همدانی علیه الرحمة : چنین گفتهست آن شمع دلفروز (۷) حکایت زلیخا : عزیزی از زلیخا کرد درخواست (۸) تمثیل : بزرگی گفت ازل همچون کمان است