گنجور

(۸) تمثیل

بزرگی گفت ازل همچون کمان است
هزاران تیر هر دم زو روان است
ز دیگر سو ابد آماج‌گاهی
نه زین سو و نه زان امکانِ راهی
همی هر تیر کآید از کمان راست
عنایت بود تیر‌انداز را خواست
ولی هر تیر کآید کوژ از راه
همی بر تیر نفرین بارد آنگاه
ازین حالی عجب‌تر می‌ندانم
دلم خون گشت دیگر می‌ندانم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بزرگی گفت ازل همچون کمان است
هزاران تیر هر دم زو روان است
هوش مصنوعی: بزرگی گفت که ازل مانند یک کمان است و هر لحظه هزاران تیر از آن پرتاب می‌شود.
ز دیگر سو ابد آماج‌گاهی
نه زین سو و نه زان امکانِ راهی
هوش مصنوعی: از سوی دیگر، همیشه جایی برای هدف وجود ندارد، نه از این طرف و نه از آن طرف راهی برای رسیدن به آن نیست.
همی هر تیر کآید از کمان راست
عنایت بود تیر‌انداز را خواست
هوش مصنوعی: هر دانشی که به دنبال آن می‌روی، به دلیل اراده و خواست توست. هرچیزی که به سمت تو می‌آید، نتیجه توجه و خواست خودت است.
ولی هر تیر کآید کوژ از راه
همی بر تیر نفرین بارد آنگاه
هوش مصنوعی: هر تیر که از راه منحرف شود، بر آن نفرین نازل می‌شود.
ازین حالی عجب‌تر می‌ندانم
دلم خون گشت دیگر می‌ندانم
هوش مصنوعی: از این وضعیت عجیبی که دارم، بیشتر از این نمی‌توانم بگویم؛ دلم به گونه‌ای غمگین و پُر از خون شده که حالتی دیگر پیدا کرده‌ام.