گنجور

(۹) حکایت ابوبکر سفاله

چنین گفته‌ست بوبکر سفاله
که با او هست پیوسته حواله
همی‌گویند در آبم نشانده
که هرگز تر مگرد ای باز مانده
که گرچه غرقه‌ای امّا چنانی
که گر تر گردی از تَر‌دامنانی
مشو تر گرچه در آبی همیشه
درین معرض چه سنجد شیر بیشه‌؟
که داند تا درین اندوه مردان
چگونه زار در خونند گردان
اگر این درد بودی حاصل تو
جهانی خون گرفتی از دل تو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین گفته‌ست بوبکر سفاله
که با او هست پیوسته حواله
هوش مصنوعی: بوبکر سفاله می‌گوید که همیشه با او رابطه‌ای نزدیک و پیوسته وجود دارد.
همی‌گویند در آبم نشانده
که هرگز تر مگرد ای باز مانده
هوش مصنوعی: می‌گویند که من در آب نشسته‌ام و باید همیشه خشک بمانی، ای کسی که باقی‌مانده‌ای.
که گرچه غرقه‌ای امّا چنانی
که گر تر گردی از تَر‌دامنانی
هوش مصنوعی: هرچند که غرق در مشکلات و سختی‌ها هستم، ولی به گونه‌ای هستم که اگر به من آسیب برسانی، ممکن است دامن خود را به دردسر بندازی.
مشو تر گرچه در آبی همیشه
درین معرض چه سنجد شیر بیشه‌؟
هوش مصنوعی: هرگز نترس، حتی اگر در آب باشی، زیرا در این حالت هم نمی‌توانی مقایسه‌اش با قدرت و شجاعت شیر جنگل را انجام دهی.
که داند تا درین اندوه مردان
چگونه زار در خونند گردان
هوش مصنوعی: کسی نمی‌داند که در این غم، مردان چگونه در زاری و ناله در خون خود غوطه‌ورند.
اگر این درد بودی حاصل تو
جهانی خون گرفتی از دل تو
هوش مصنوعی: اگر این درد نتیجه تو باشد، پس جهانی از دل تو خونریزی کرده است.