غزلها - جلد چهارم
برق نگاه : به روی سیل گشادیم راه خانهٔ خویش خشکسال ادب : دگر ز جان من ای سیمبر چه میخواهی؟ حاصل عمر : بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیدهام جلوه نخستین : رخم چو لاله ز خوناب دیده رنگین است بوسه جام : تو سوز آه من ای مرغ شب چه میدانی؟ ناله جویبار : گرچه روزی تیرهتر از شام غم باشد مرا کیان اندوه : نی افسردهای هنگام گل روید ز خاک من سرگشته : بیروی تو راحت ز دل زار گریزد یار دیرین : به سوی ما گذار مردم دنیا نمیافتد حصار عافیت : نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟