جلوه نخستین
رخم چو لاله ز خوناب دیده رنگین است
نشان قافلهسالار عاشقان این است
مبین به چشم حقارت به خون دیده ما
که آبروی صراحی به اشک خونین است
ز آشنایی ما عمرها گذشت و هنوز
به دیده منت آن جلوه نخستین است
نداد بوسه و این با که میتوان گفتن؟
که تلخکامی ما زان دهان شیرین است
به روشنان چه بری شکوه از سیاهی بخت
که اختر فلکی نیز چون تو مسکین است
به غیر خون جگر نیست بینصیبان را
زمانه را چه گنه چون نصیب ما این است
رهی ز لاله و گل نشکفد بهار مرا
بهار من گل روی امیر و گلچین است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخم چو لاله ز خوناب دیده رنگین است
نشان قافلهسالار عاشقان این است
هوش مصنوعی: چهرهام مانند لاله به خاطر اشکهایم رنگارنگ شده است و این نشانهای از رهبری و پیشوایی عاطفی من است.
مبین به چشم حقارت به خون دیده ما
که آبروی صراحی به اشک خونین است
هوش مصنوعی: به ما از دیدگاه حقارت نگاه نکنید، چراکه آبروی ما همچون صراحی (شیشه یا ظرف) در اشکهای خونین ما نهفته است.
ز آشنایی ما عمرها گذشت و هنوز
به دیده منت آن جلوه نخستین است
هوش مصنوعی: مدت زیادی از آشنایی ما میگذرد، اما هنوز جلوه و زیبایی اولیه او در چشم من مانند یک نعمت باارزش است.
نداد بوسه و این با که میتوان گفتن؟
که تلخکامی ما زان دهان شیرین است
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند بگوید که چرا بوسهای داده نشده است، زیرا تلخی تجربه ما به خاطر همان دهان شیرین است.
به روشنان چه بری شکوه از سیاهی بخت
که اختر فلکی نیز چون تو مسکین است
هوش مصنوعی: به روشنیها از تاریکی سرنوشت خود شکایت مکن، چرا که حتی ستارههای آسمانی نیز در این زمینه به حالت ضعف و درماندگی هستند.
به غیر خون جگر نیست بینصیبان را
زمانه را چه گنه چون نصیب ما این است
هوش مصنوعی: دنیا هیچ چیز جز درد و رنج به بینصیبها نمیدهد. چه تقصیری دارد دنیا، وقتی که سهم ما اینگونه است؟
رهی ز لاله و گل نشکفد بهار مرا
بهار من گل روی امیر و گلچین است
هوش مصنوعی: بهار من به معنای واقعی به گلهای لاله و گلهایی که در طبیعت میشناسیم تعلق ندارد، بلکه به زیبایی و چهرههای گل مانند امیر و چیدمان دلپذیر آنها مرتبط است.
خوانش ها
جلوه نخستین به خوانش نازنین بازیان
حاشیه ها
1389/07/17 18:10
ناشناس
ز آشنایی ما عمرها گذشت و هنوز (هوز نوشته شده)
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1390/10/31 21:12
حسین علیقلی زاده
در بیت ششم، "چون نصیب" به اشتباه چوننصیب (سرهم) آمده است.
1398/02/15 23:05
Mohsen
سلام
در صفحه قبل یعنی "غزلها - جلد چهارم" نام این غزل به اشتباه " حاصل عمر" نوشته شده.
1399/02/29 15:04
طراحی لوگو
نداد بوسه و این با که می توان گفتن؟
که تلخکامی ما ز آن دهان شیرین است