گنجور

سرگشته

بی‌روی تو راحت ز دل زار گریزد
چون خواب که از دیده بیمار گریزد
در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود
آسودگی از مرغ گرفتار گریزد
از دشمن و از دوست گریزیم و عجب نیست
سرگشته نسیم از گل و از خار گریزد
شب تا سحر از ناله دل خواب ندارم
راحت به شب از چشم پرستار گریزد
ای دوست بیازار مرا هرچه توانی
دل نیست اسیری که ز آزار گریزد
زین بیش رهی ناله مکن در بر آن شوخ
ترسم که ز نالیدن بسیار گریزد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: تبیان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

سرگشته به خوانش عندلیب
سرگشته به خوانش نازنین بازیان

حاشیه ها

1390/08/03 15:11

سلام ...
در این شعر بسیار زیبا مصرعی جا افتاده :
دیوار ندانم شود از گریه من پست؟
یا از من مسکین، درو دیوار گریزد

1395/02/27 10:04
کسرا

اجرای ساز و آواز این شعر با صدای استاد قوامی در برنامه شماره 497 گلهای رنگارنگ