گنجور

بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم

بخش ۱ - بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم : و پیش از این در ذکر ابوالحسن نوری رحمةاللّه علیه گفته بودم که ایشان دوازده گروه‌اند. دو از ایشان مردوداند و ده مقبول، و هر صنفی را از ایشان معاملتی خوب و طریقی ستوده است اندر مجاهدات و ادبی لطیف اندر مشاهدات و هرچند که اندر مجاهدات و مشاهدات و ریاضات مختلف‌اند، اندر اصول و فروع شرع موافق و متفق‌اند. و ابویزید رضی اللّه عنه گفت: «إختلافُ العُلَماءِ رَحْمةٌ إلّا فی تجریدِ التّوحیدِ.» و موافق این خبری مشهور است. بخش ۲ - اما المحاسبیّة : تولای محاسبیان به ابی عبداللّه الحارث بن الاسد المحاسبی است، رضی اللّه عنه. و وی به اتفاق همه اهل زمانهٔ خود مقبول النَّفَس و القول بود، و عالم به اصول و فروع حقایق. سخن وی اندر تجرید توحید رود، به صحت معاملت ظاهری و باطنی. و نادرهٔ مذهب وی آن است که رضا را از جملهٔ مقامات نگوید، گوید که آن از جملهٔ احوال است. و این خلاف، ابتدا وی کرد؛ آنگاه اهل خراسان این قول گرفتند و عراقیان گفتند که: رضا از جملهٔ مقامات است و این نهایت توکل است و تا امروز میان قوم این خلاف باقی است و اکنون ما مر این قول را بیان کنیم، ان شاء اللّه. بخش ۳ - الکلام فی حقیقة الرّضا : و در بیان این مذهب شرط آن است که نخست حقیقت رضا اثبات کنیم و اقسام آن فرو نهیم، آنگاه حقیقت حال و مقام و فرق میان هر دو بیاریم، ان شاء اللّه، عزّ و جلّ. بخش ۴ - فصل : اندر آثار است که موسی گفت، علیه السّلام: «الهی دُلَّنی عَلی عَمَلٍ اذا عَمِلْتُ رضیتَ عَنّی.» فقال: «إنّک لاتُطیقُ ذلک یا موسی.» فَخَرَّ موسی علیه السّلام ساجداً مُتَضرِّعاً. فأوْحَی اللّهُ إلیه: «یا ابنَ عمرانَ، إِنَّ رِضائی فی رِضاکَ بِقضائی.» بخش ۵ - الفرقُ بینَ المقامِ و الحالِ : بدان که این دو لفظ مستعمل است اندر میان این طایفه و جاری اندر عباراتشان، و متداول اندر علوم و بیان محققان و مر طالب را از علم این چاره نیست. و این باب نه جای اثبات این حدها بود؛ اما چاره نبود از معلوم گردانیدن این اندر این محل و اللّه اعلم. بخش ۶ - اما القصاریة : تولا قصاریان به ابی صالح، حمدون بن احمدبن عمارةالقصار رضی اللّه عنه کنند و وی را از علمای بزرگ بوده است و سادات این طریقت و طریق وی اظهار و نشر ملامت بوده است، و اندر فنون معاملت، او را کلام عالی است. بخش ۷ - اما الطّیفوریّة : این گروه تولا به ابویزید، طیفور بن عیسی البسطامی رضی اللّه عنه کنند و وی از رؤسای متصوّفه بود و از کبرای ایشان و طریق وی غلبه و سُکْر بود و غلبهٔ حق عزّ و جلّ و سُکْر دوستی از جنس کسب آدمی نباشد؛ و هرچه ازدایرهٔ اکتساب خارج بود، بدان دعوت کردن، باطل بود و تقلید بدان محال و لامَحاله صاحی را سُکْر صفت نباشد و آدمی را در جلب سُکْر به خود، سلطان نه. و سَکران خود مغلوب بود، وی را به خلق التفات نبود تا به صفتی از اوصاف تکلف پدیدار آید. بخش ۸ - الکلام فی السُّکر و الصَحْو : بدان اعزّک اللّه که: سُکْر و غلبه عبارتی است که ارباب معانی کرده‌اند از غلبهٔ محبت حق تعالی و صَحْو عبارتی از حصول مراد و اهل معانی را اندر این معنی سخن بسیار است، گروهی این را بر آن فضل می‌نهند و گروهی بر خلاف. بخش ۹ - اما الجنیدیّة : تولا جنیدیان به ابوالقاسم الجنید بن محمد کنند، رضی اللّه عنه و اندر وقت وی ورا «طاوس العلماء» گفتندی و سید این طایفه و امام الائمهٔ ایشان بود. طریق وی مبنی بر صَحْو است، بر عکس طیفوریان. و اختلاف وی گفته آمد و معروفترین مذاهب و مشهورترین، مذهب وی است. و مشایخ من رحمة اللّه علیهم جمله جنیدی بوده‌اند و جز این اندر کلمات، اختلاف بسیار است وی را اندر معاملات این طریقت؛ اما من مخافت تطویل را بر این اختصار کردم و اگر کسی را باید که بیشتر از این بداند از جایی دیگر باید خواند تا بهتر معلوم شود؛ که مذهب من اندر این کتاب اختصار است و ترک تطویل. باللّه العون. بخش ۱۰ - اما النّوریّة : تولای نوریان به ابی الحسن احمدبن محمد النوری رضی اللّه عنه باشد و وی یکی از صدور علمای متصوّفه بود و مشهورتر از نور میان ایشان به مناقب لامع و حجج قاطع. و وی را اندر تصوّف مذهبی پسندیده و قاعده‌ای گزیده است. قانون مذهبش تفضیل تصوّف باشد بر فقر و معاملاتش موافق جنید باشد.