گنجور

بخش ۳ - الکلام فی حقیقة الرّضا

و در بیان این مذهب شرط آن است که نخست حقیقت رضا اثبات کنیم و اقسام آن فرو نهیم، آنگاه حقیقت حال و مقام و فرق میان هر دو بیاریم، ان شاء اللّه، عزّ و جلّ.

اما بدان که کتاب و سنت به ذکر رضا ناطق است و امت بر آن مجتمع‌اند؛ لقوله، تعالی: «رضی اللّه عنهم و رَضُوا عنه (۱۱۹/المائده)»؛ و قوله، تعالی: «لقد رضی اللّهُ عَنِ المؤمنینَ اذ یُبعایِعُونَک تحتَ الشَّجَرةِ (۱۸/الفتح)»، و قوله، علیه السّلام: «ذاق طَعْمَ الإیمانِ مَنْ قَدْ رَضِیَ باللّه ربّاً.»

و رضا بر دو گونه باشد: یکی رضای خداوند از بنده، و دیگر رضای بنده از خداوند، تعالی و تقدس. اما حقیقت رضای خداوند عزّ و جلّ ارادت ثواب و نعمت و کرامت بنده باشد و حقیقت رضای بنده اقامت بر فرمان‌های وی و گردن نهادن مر احکام وی را. پس رضای خداوند تعالی مقدم است بر رضای بنده؛ که تا توفیق وی جل جلاله نباشد، بنده مر حکم ورا گردن ننهد و بر مراد وی تعالی و تقدس اقامت نکند؛ از آن که رضای بنده مقرون به رضای خداوند استعزّ و جلّ و قیامش بدان است. و در جمله رضای بنده استوای دل وی باشد بر دو طرف قضا: اِمّا منع، و اِمّا عطا و استقامت سرش بر نظارهٔ احوال: اِمّا جلال و اما جمال؛ چنان‌که اگر به منع واقف شود و یا به عطا سابق شود به نزدیک رضای وی متساوی باشد و اگر به آتش هیبت و جلال حق بسوزد و یا به نور لطف و جمال وی بفروزد، سوختن و فروختن به نزدیک دلش یکسان شود؛ از آن‌چه وی را شاهد، حق است و آن‌چه ازوی بود وی را همه نیکو بود، اگر به قضای وی رضا دارد.

و از امیرالمؤمنین حسین بن علی رضی اللّه عنه، و کرم وجهه پرسیدند از قول بوذر غفاری رضی اللّه عنه که گفت: «الفَقْرُ إلَیَّ أَحَبُّ مِنَ الغَنِی و السُّقْمُ أَحَبُّ مِنَ الصِّحَةِ.» فقال: «رَحِمَ اللّهُ أباذر، أمّا أنا فأقولُ: مَن أشْرَفَ عَلی حُسْنِ اخْتیارِ اللّهِ لَمْ یَتَمنَّ إلّا مَا اخْتارَ اللّهُ لَه.»

:«درویشی به نزدیک من دوست‌تر از توانگری و بیماری دوست‌تر از تندرستی.» حسین رضی اللّه عنه گفت: «رحمت خدای بر بوذر باد، اما من گویم: هرکه را بر حسنِ اختیار خدای اشراف افتد هیچ تمنا نکند؛ به‌جز آن که حق تعالی وی را اختیار کرده باشد.»

و چون بنده اختیار حق بدید و از اختیار خود اعراض کرد، از همه اندوهان برست و این اندر غیبت درست نیاید؛ که این را حضور باید؛ «لأنّ الرّضا لِلْأحزانِ نافیِةٌ و لِلغَفْلةِ مُعافِیَةٌ.» رضا مرد را از اندوهان برهاند و از چنگ غفلت برباید و اندیشهٔ غیر از دل بزداید و از بند مشقت‌ها آزاد گرداند؛ که رضا را صفت رهانیدن است. اما حقیقت معاملات رضا بسنده کاری بنده باشد به علم خداوند عزّ و جلّ و اعتقاد وی که خداوند تعالی در همه احوال بدون بیناست، و اهل این بر چهار قسمت‌اند:

گروهی آنان که از حق تعالی راضی‌اند به عطا و آن معرفت است.

و گروهی آنان که راضی‌اند به نَعما، و آن دنیاست.

و گروهی آنان که راضی‌اند به بلا، و آن مِحَنِ گوناگون است.

و گروهی آنان که راضی‌اند به اصطفا، و آن محبت است.

پس آن که از مُعطی به عطا نگرد آن را به جان قبول کند و چون قبول کرد کلفت و مشقت از دل زایل شود، و آن که از عطا به مُعطی نگرد به عطا باز ماند و بتکلف راه رضا رود و اندر تکلف جمله رنج و مشقت بود. و معرفت آنگاه حقیقت بود که بنده مکاشف بود اندر حق معرفت، چون معرفت ورا حبس و حجاب باشد آن معرفت نکرت بود وآن نعمت نقمت و آن عطا غطا.

و باز آنکه به دنیا از وی راضی شود، وی اندر هلاک و خُسران بود و آن رضای وی بجمله نیران بود؛ از آن‌چه دنیا، بأَسْرِها، بدان نیرزد که دوستی خاطر بر آن گمارد و یا هیچ گونه اندوه آن بر دلش گذر کند، و نعمت آن نعمت بود که به مُنعم دلیل بود، چون از مُنعم حجاب باشد آن نعمت بلا بود.

و باز آن که به بلا ازوی راضی باشد، آن بود که اندر بلا مُبلی بیند و مشقت آن به مشاهدت مُبلی بتواند کشید و رنج آن به مسرت مشاهدتِ دوست به رنج ندارد و باز آن که به اصطفای وی راضی باشد، آن محبان وی‌اند که اندر رضا و سخط هستی ایشان عاریت بود و منازل دل‌های ایشان به‌جز حضرت تنزیه نباشد و سراپردهٔ اسرار ایشان جز در روضهٔ انس نه. حاضرانی باشند غایب، وحشیانی عرشی، جسمیانی روحانی، موحدان ربانی، دل از دنیا گسسته و از بند مقامات جسته و سر از مکوِّنات گسسته و مر دوستی را میان در بسته؛ کما قال اللّه تعالی: «لایَمْلِکُونَ لأنفسهم ضَرّاً و لانَفْعاً و لایَمْلِکُونَ مَوْتاً ولاحیوةً ولانُشوراً (۳/فرقان).»

پس رضا به غیر، خُسران بود ورضا بدو رضوان؛ از آن‌چه رضا بدو مُلکی صریح و بدایت عافیت بود. قال النبی، علیه السّلام: «مَنْ لَمْ یَرْضِ بِاللّهِ و بِقَضائِه شَغَلَ قَلْبُه و تَعِبَ بَدَنُه. آن که بدو و قضای وی راضی نباشد دلش مشغول بود به اسباب نصیب خود و تنش رنجه به طلب آن.» واللّه اعلم.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و در بیان این مذهب شرط آن است که نخست حقیقت رضا اثبات کنیم و اقسام آن فرو نهیم، آنگاه حقیقت حال و مقام و فرق میان هر دو بیاریم، ان شاء اللّه، عزّ و جلّ.
هوش مصنوعی: برای بیان این مذهب، لازم است ابتدا حقیقت راضی بودن را اثبات کنیم و انواع آن را توضیح دهیم، و سپس به توصیف حقیقت حالت و مقام و تفاوت میان این دو بپردازیم. ان شاء الله.
اما بدان که کتاب و سنت به ذکر رضا ناطق است و امت بر آن مجتمع‌اند؛ لقوله، تعالی: «رضی اللّه عنهم و رَضُوا عنه (۱۱۹/المائده)»؛ و قوله، تعالی: «لقد رضی اللّهُ عَنِ المؤمنینَ اذ یُبعایِعُونَک تحتَ الشَّجَرةِ (۱۸/الفتح)»، و قوله، علیه السّلام: «ذاق طَعْمَ الإیمانِ مَنْ قَدْ رَضِیَ باللّه ربّاً.»
هوش مصنوعی: باید توجه داشته باشی که در قرآن و سنت به مسئله رضایت اشاره شده و جامعه مسلمانان بر این نکته توافق دارند. مثل آیه‌هایی که می‌فرماید: «خداوند از آنها راضی است و آنها نیز از خدا راضی‌اند» و همچنین «خداوند از مؤمنانی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند راضی است». همچنین امام علیه‌السلام نیز فرموده است: «کسی طعم ایمان را چشیده که به خداوند به عنوان پروردگارش راضی باشد».
و رضا بر دو گونه باشد: یکی رضای خداوند از بنده، و دیگر رضای بنده از خداوند، تعالی و تقدس. اما حقیقت رضای خداوند عزّ و جلّ ارادت ثواب و نعمت و کرامت بنده باشد و حقیقت رضای بنده اقامت بر فرمان‌های وی و گردن نهادن مر احکام وی را. پس رضای خداوند تعالی مقدم است بر رضای بنده؛ که تا توفیق وی جل جلاله نباشد، بنده مر حکم ورا گردن ننهد و بر مراد وی تعالی و تقدس اقامت نکند؛ از آن که رضای بنده مقرون به رضای خداوند استعزّ و جلّ و قیامش بدان است. و در جمله رضای بنده استوای دل وی باشد بر دو طرف قضا: اِمّا منع، و اِمّا عطا و استقامت سرش بر نظارهٔ احوال: اِمّا جلال و اما جمال؛ چنان‌که اگر به منع واقف شود و یا به عطا سابق شود به نزدیک رضای وی متساوی باشد و اگر به آتش هیبت و جلال حق بسوزد و یا به نور لطف و جمال وی بفروزد، سوختن و فروختن به نزدیک دلش یکسان شود؛ از آن‌چه وی را شاهد، حق است و آن‌چه ازوی بود وی را همه نیکو بود، اگر به قضای وی رضا دارد.
هوش مصنوعی: رضا به دو نوع تقسیم می‌شود: یکی رضایت خداوند از بندگان و دیگری رضایت بندگان از خداوند. حقیقت رضایت خداوند این است که او خواهان ثواب، نعمت و کرامت بندگان باشد و حقیقت رضایت بندگان این است که به فرمان‌های خداوند عمل کنند و تسلیم احکام او باشند. در اینجا، رضایت خداوند بر رضایت بندگان ارجحیت دارد، زیرا بدون توفیق الهی، بندگان نمی‌توانند دستورات او را اجرا کنند و به خواسته‌های او پاسخ دهند. رضایت بندگان به رضایت خداوند بستگی دارد. در نهایت، رضایت بندگان به آرامش دل آن‌ها نسبت به قضا و قدر الهی مربوط می‌شود، چه در صورت محرومیت و چه در صورت عطا. اگر بندگان به جلال و عظمت خدا آگاه شوند یا نور لطف و جمال او را مشهود ببینند، در هر دو حالت این آگاهی برای آن‌ها یکسان خواهد بود، زیرا آن‌ها متوجه می‌شوند که هر آنچه از جانب خداوند می‌آید، با وجود تسلیم بودن به قضای او، نیکوست.
و از امیرالمؤمنین حسین بن علی رضی اللّه عنه، و کرم وجهه پرسیدند از قول بوذر غفاری رضی اللّه عنه که گفت: «الفَقْرُ إلَیَّ أَحَبُّ مِنَ الغَنِی و السُّقْمُ أَحَبُّ مِنَ الصِّحَةِ.» فقال: «رَحِمَ اللّهُ أباذر، أمّا أنا فأقولُ: مَن أشْرَفَ عَلی حُسْنِ اخْتیارِ اللّهِ لَمْ یَتَمنَّ إلّا مَا اخْتارَ اللّهُ لَه.»
هوش مصنوعی: از امیرالمؤمنین حسین بن علی رضی‌الله‌عنه درباره سخن بوذر غفاری رضی‌الله‌عنه پرسیدند که گفته بود: «فقر برای من محبوب‌تر از ثروت است و بیماری برای من محبوب‌تر از سلامتی.» او پاسخ داد: «خداوند اباذر را رحمت کند، اما من می‌گویم: کسی که به انتخاب خوب خداوند نگاهی ویژه داشته باشد، هیچ چیزی جز آنچه خداوند برای او انتخاب کرده است، آرزو نخواهد کرد.»
:«درویشی به نزدیک من دوست‌تر از توانگری و بیماری دوست‌تر از تندرستی.» حسین رضی اللّه عنه گفت: «رحمت خدای بر بوذر باد، اما من گویم: هرکه را بر حسنِ اختیار خدای اشراف افتد هیچ تمنا نکند؛ به‌جز آن که حق تعالی وی را اختیار کرده باشد.»
هوش مصنوعی: یک درویش برای من از یک ثروتمند محبوب‌تر است و دوستی در شرایط بیماری برایم از زندگی سالم عزیزتر است. حسین رضی‌الله عنه می‌فرماید: «رحمت خدا بر بوذر باد، اما من معتقدم هر کسی که به فضل و اختیار خداوند آگاه شود، هیچ آرزویی نخواهد داشت، جز اینکه خداوند خود او را انتخاب کرده باشد.»
و چون بنده اختیار حق بدید و از اختیار خود اعراض کرد، از همه اندوهان برست و این اندر غیبت درست نیاید؛ که این را حضور باید؛ «لأنّ الرّضا لِلْأحزانِ نافیِةٌ و لِلغَفْلةِ مُعافِیَةٌ.» رضا مرد را از اندوهان برهاند و از چنگ غفلت برباید و اندیشهٔ غیر از دل بزداید و از بند مشقت‌ها آزاد گرداند؛ که رضا را صفت رهانیدن است. اما حقیقت معاملات رضا بسنده کاری بنده باشد به علم خداوند عزّ و جلّ و اعتقاد وی که خداوند تعالی در همه احوال بدون بیناست، و اهل این بر چهار قسمت‌اند:
هوش مصنوعی: وقتی که انسان اختیار خود را به خداوند می‌سپارد و از خواسته‌های شخصی‌اش دست می‌کشد، از تمامی ناراحتی‌ها رها می‌شود و این موضوع در بیرون از حالت حضور ممکن نیست؛ زیرا برای احساس واقعی رضایت، باید در لحظه حاضر بود. رضایت می‌تواند انسان را از غم و اندوه دور کند و او را از خواب غفلت بیدار کند، در نتیجه کمک می‌کند تا از فکر کردن به چیزهای غیر ضروری رهایی یابد و از زحمت‌ها و سختی‌ها آزاد شود؛ چرا که یکی از ویژگی‌های رضایت، آزاد کردن است. اما در واقع، معاملات برای رسیدن به رضایت به معنای این است که فرد به علم و آگاهی خداوند و اعتقاد به این که خدا در هر شرایطی آگاه است، بسنده کند. اهل این موضوع به چهار دسته تقسیم می‌شوند.
گروهی آنان که از حق تعالی راضی‌اند به عطا و آن معرفت است.
هوش مصنوعی: افرادی که از خداوند راضی هستند، به نعمت‌ها و دانشی که به آنها داده شده، رضایت دارند.
و گروهی آنان که راضی‌اند به نَعما، و آن دنیاست.
هوش مصنوعی: این گروه افرادی هستند که به زندگی مادی و دنيوی خود راضی هستند و به دنبال لذت‌های دنیوی می‌باشند.
و گروهی آنان که راضی‌اند به بلا، و آن مِحَنِ گوناگون است.
هوش مصنوعی: برخی از افراد هستند که به سختی‌ها و مصیبت‌ها راضی‌اند و این مشکلات و چالش‌ها به اشکال مختلفی بروز می‌کند.
و گروهی آنان که راضی‌اند به اصطفا، و آن محبت است.
هوش مصنوعی: گروهی وجود دارند که به گزینش و انتخاب رضایت دارند و این نشانه عشق و محبت است.
پس آن که از مُعطی به عطا نگرد آن را به جان قبول کند و چون قبول کرد کلفت و مشقت از دل زایل شود، و آن که از عطا به مُعطی نگرد به عطا باز ماند و بتکلف راه رضا رود و اندر تکلف جمله رنج و مشقت بود. و معرفت آنگاه حقیقت بود که بنده مکاشف بود اندر حق معرفت، چون معرفت ورا حبس و حجاب باشد آن معرفت نکرت بود وآن نعمت نقمت و آن عطا غطا.
هوش مصنوعی: پس کسی که از بخشنده به دریافت عطا نرسد و آن عطا را با دل شاد بپذیرد، احساس راحتی و آسایش خواهد کرد و مشقت و زحمت از دل او دور می‌شود. اما اگر کسی فقط به دریافت عطا دل ببندد و از بخشنده فاصله بگیرد، در زحمت و تلاش برای رسیدن به رضایت خواهد ماند و همه این کوشش‌ها هم پر از رنج و سختی است. شناخت حقیقی زمانی حاصل می‌شود که انسان در عالم شناخت، به حقیقت راه یابد؛ چرا که اگر شناخت او به حجاب و مانع بدل شود، آن شناخت واقعیت ندارد و آن نعمت به بلای جان تبدیل می‌شود و آن عطا پوششی بر حقیقت است.
و باز آنکه به دنیا از وی راضی شود، وی اندر هلاک و خُسران بود و آن رضای وی بجمله نیران بود؛ از آن‌چه دنیا، بأَسْرِها، بدان نیرزد که دوستی خاطر بر آن گمارد و یا هیچ گونه اندوه آن بر دلش گذر کند، و نعمت آن نعمت بود که به مُنعم دلیل بود، چون از مُنعم حجاب باشد آن نعمت بلا بود.
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد از دنیا راضی باشد، در واقع در مسیر هلاکت و زیان قرار دارد. رضایت او از دنیا به هیچ وجه ارزش ندارد؛ زیرا دنیا به خودی خود ارزش دوستی و محبت را ندارد و نباید باعث اندوه فرد شود. نعمت‌های دنیا نیز اگر به منبع آن یعنی خداوند متصل نباشند، در حقیقت بلا محسوب می‌شوند.
و باز آن که به بلا ازوی راضی باشد، آن بود که اندر بلا مُبلی بیند و مشقت آن به مشاهدت مُبلی بتواند کشید و رنج آن به مسرت مشاهدتِ دوست به رنج ندارد و باز آن که به اصطفای وی راضی باشد، آن محبان وی‌اند که اندر رضا و سخط هستی ایشان عاریت بود و منازل دل‌های ایشان به‌جز حضرت تنزیه نباشد و سراپردهٔ اسرار ایشان جز در روضهٔ انس نه. حاضرانی باشند غایب، وحشیانی عرشی، جسمیانی روحانی، موحدان ربانی، دل از دنیا گسسته و از بند مقامات جسته و سر از مکوِّنات گسسته و مر دوستی را میان در بسته؛ کما قال اللّه تعالی: «لایَمْلِکُونَ لأنفسهم ضَرّاً و لانَفْعاً و لایَمْلِکُونَ مَوْتاً ولاحیوةً ولانُشوراً (۳/فرقان).»
هوش مصنوعی: کسی که به مصیبت‌ها راضی باشد، به این دلیل است که در دل خود به دیدن نعمت‌ها و برکت‌های آن بلا می‌نگرد و می‌تواند سختی‌ها را با دیدن دوستی که دارد، تحمل کند. همچنین، افرادی که به انتخاب خدا راضی هستند، افرادی هستند که در حالت رضایت و نارضایتی، وجودشان به خدا وابسته است و دل‌هایشان جز به محضر مقدس الهی نمی‌تواند آرام بگیرد. آن‌ها در ظاهر حاضرند ولی در باطن غایب‌اند، از دنیای مادی جدا شده و خود را از قید و بندهای مادی آزاد کرده‌اند. آن‌ها دوستی را در مکان‌های بسته‌ی ظاهری نمی‌یابند. خداوند در قرآن فرموده است که این افراد نمی‌توانند برای خود هیچ ضرر یا نفعی ایجاد کنند و نه می‌توانند مرگ یا زندگی را در دست بگیرند.
پس رضا به غیر، خُسران بود ورضا بدو رضوان؛ از آن‌چه رضا بدو مُلکی صریح و بدایت عافیت بود. قال النبی، علیه السّلام: «مَنْ لَمْ یَرْضِ بِاللّهِ و بِقَضائِه شَغَلَ قَلْبُه و تَعِبَ بَدَنُه. آن که بدو و قضای وی راضی نباشد دلش مشغول بود به اسباب نصیب خود و تنش رنجه به طلب آن.» واللّه اعلم.
هوش مصنوعی: اگر انسان به غیر خدا راضی باشد، در حقیقت برایش ضرر است، و اگر به خدا راضی باشد، برایش سعادت و خوشبختی است، زیرا رضایت از خدا یک ملکوت و آرامش واضحی به همراه دارد. پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «کسی که به خدا و تقدیر او راضی نباشد، دلش همیشه مشغول می‌شود و جسمش خسته خواهد بود.» به این معناست که اگر کسی نسبت به خداوند و تقدیرات او نارضایتی داشته باشد، ذهنش درگیر مسائل و مشکلات زندگی‌اش خواهد بود و جسمش نیز تحت فشار و استرس قرار می‌گیرد. خداوند داناتر است.