گنجور

بخش ۷ - اما الطّیفوریّة

این گروه تولا به ابویزید، طیفور بن عیسی البسطامی رضی اللّه عنه کنند و وی از رؤسای متصوّفه بود و از کبرای ایشان و طریق وی غلبه و سُکْر بود و غلبهٔ حق عزّ و جلّ و سُکْر دوستی از جنس کسب آدمی نباشد؛ و هرچه ازدایرهٔ اکتساب خارج بود، بدان دعوت کردن، باطل بود و تقلید بدان محال و لامَحاله صاحی را سُکْر صفت نباشد و آدمی را در جلب سُکْر به خود، سلطان نه. و سَکران خود مغلوب بود، وی را به خلق التفات نبود تا به صفتی از اوصاف تکلف پدیدار آید.

و مشایخ این طریقت بر آن اند که: اقتدا جز به مستقیمی که از دور احوال رسته باشد درست نیاید.

و بازگروهی روا دارند که کسی بتکلف راه سُکْر و غلبه سپرد؛ از آن‌جا که پیغمبر علیه السّلام گفت: «أبْکُو فاِنْ لَمْ تَبْکُوا فتَباکُوا. یا بگریید با خود را به گریندگان ماننده کنید.» و این را دو وجه باشد:

یکی ماننده کردن خود را به گروهی مر ریا را، و این شرک صریح باشد؛ و دیگر خود را ماننده کردن تا حق تعالی مگر وی را بدان درجت رساند که خود را مانند آن قوم کرده است؛ تا موافق باشد مر آن را که پیغمبر صلی اللّه علیه گفته است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهوَ مِنْهم.» پس هرچه در نوع مجاهدات آید اندر راه بیارد و بر درگاه امید می‌باشد تا خداوند تعالی در حقیقت و معانی آن بر وی گشاده گرداند، که یکی ازمشایخ گفت: «المُشاهَداتُ مَواریثُ المُجاهَداتِ.»

گوییم: مجاهدات اندر همه معانی نیکو باشد؛ اما سُکْر و غلبه اندر تحت کسب نیاید تا به مجاهدات مر آن را جلب توان کرد و عین مجاهدت مر حصول سُکْر را علت نگردد و مجاهدات اندر حال صَحْو توان کرد و صاحب صَحْو را قبله به قبول سُکْر نباشد، و این محال باشد.

پس حقیقت سُکْر و صَحْو را به اختلاف مشایخ بیان کنیم، تا اشکال برخیزد، ان شاء اللّه، تعالی.

اطلاعات

منبع اولیه: محمودرضا رجایی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این گروه تولا به ابویزید، طیفور بن عیسی البسطامی رضی اللّه عنه کنند و وی از رؤسای متصوّفه بود و از کبرای ایشان و طریق وی غلبه و سُکْر بود و غلبهٔ حق عزّ و جلّ و سُکْر دوستی از جنس کسب آدمی نباشد؛ و هرچه ازدایرهٔ اکتساب خارج بود، بدان دعوت کردن، باطل بود و تقلید بدان محال و لامَحاله صاحی را سُکْر صفت نباشد و آدمی را در جلب سُکْر به خود، سلطان نه. و سَکران خود مغلوب بود، وی را به خلق التفات نبود تا به صفتی از اوصاف تکلف پدیدار آید.
هوش مصنوعی: این گروه به ابویزید و طیفور بن عیسی البسطامی اشاره دارند که از رهبران بزرگ صوفی بودند. راه و روش آن‌ها بر پایه تجربه‌هایی عمیق و غلبهٔ حق و عشق قرار داشت. این حالت‌های معنوی که به آن‌ها دست پیدا می‌کردند، به هیچ وجه از طریق تلاش و کوشش انسانی حاصل نمی‌شد و هرگونه تلاشی برای هدایت دیگران به این حالات، بی‌فایده بود. تقلید از این حالات نیز ممکن نبود و فردی که در جستجوی این حالت‌ها باشد، هیچ سلطه‌ای بر آن ندارد. در واقع، شخصی که در حالت سکر (مستی معنوی) قرار دارد، خود تحت تأثیر و غلبه این حالت‌هاست و توانایی توجه به دیگران را ندارد که بخواهد خود را به گونه‌ای خاص نشان دهد.
و مشایخ این طریقت بر آن اند که: اقتدا جز به مستقیمی که از دور احوال رسته باشد درست نیاید.
هوش مصنوعی: مشایخ این روش بر این عقیده‌اند که پیروی از کسی تنها در صورتی صحیح است که او از دور، شرایط و وضعیت‌ها را پشت سر گذاشته و به مرحله‌ای بالا رسیده باشد.
و بازگروهی روا دارند که کسی بتکلف راه سُکْر و غلبه سپرد؛ از آن‌جا که پیغمبر علیه السّلام گفت: «أبْکُو فاِنْ لَمْ تَبْکُوا فتَباکُوا. یا بگریید با خود را به گریندگان ماننده کنید.» و این را دو وجه باشد:
هوش مصنوعی: افرادی هستند که به خود اجازه می‌دهند در حالی که از نشئگی و غلبه رنج می‌برند، به حالت ریاضت و سختی کشیدن بپردازند. به خاطر این که پیامبر فرموده است: «بگریید و اگر نتوانستید، خود را به گریستنی شبیه کنید.» و این موضوع دو جنبه دارد:
یکی ماننده کردن خود را به گروهی مر ریا را، و این شرک صریح باشد؛ و دیگر خود را ماننده کردن تا حق تعالی مگر وی را بدان درجت رساند که خود را مانند آن قوم کرده است؛ تا موافق باشد مر آن را که پیغمبر صلی اللّه علیه گفته است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهوَ مِنْهم.» پس هرچه در نوع مجاهدات آید اندر راه بیارد و بر درگاه امید می‌باشد تا خداوند تعالی در حقیقت و معانی آن بر وی گشاده گرداند، که یکی ازمشایخ گفت: «المُشاهَداتُ مَواریثُ المُجاهَداتِ.»
هوش مصنوعی: یکی از راه‌ها این است که خود را به گروهی شبیه کنیم، به‌ طوری که این شباهت واضح باشد؛ و دیگری این است که خود را به‌ گونه‌ای شبیه کنیم که خداوند ما را به آن درجه برساند که شبیه آن قوم شویم. این امر موجب می‌شود که با سخنی که پیامبر (ص) فرمود: «هر که خود را شبیه قومی کند، از آن‌هاست» هم‌راستا باشد. بنابراین، هر چه در نوع تلاش‌ها و مجاهدت‌ها به کار آید، باید آن را در راه خود بکار ببریم و به درگاه خدا امید داشته باشیم که حقیقت و معانی آن برای ما روشن شود، زیرا یکی از مشایخ گفته است: «مشاهدات، میراث مجاهدات هستند.»
گوییم: مجاهدات اندر همه معانی نیکو باشد؛ اما سُکْر و غلبه اندر تحت کسب نیاید تا به مجاهدات مر آن را جلب توان کرد و عین مجاهدت مر حصول سُکْر را علت نگردد و مجاهدات اندر حال صَحْو توان کرد و صاحب صَحْو را قبله به قبول سُکْر نباشد، و این محال باشد.
هوش مصنوعی: می‌توان گفت که تلاش و کوششی که در تمامی معانی خوب است، اما حالت سرخوشی و تسلط در نتیجه کوشش به دست نمی‌آید، بلکه برای دستیابی به آن باید به مجاهدت و تلاش پرداخت. همچنین، صرف تلاش کافی نیست تا حالت سرخوشی یا سُکر به وجود آید و چنین حالتی بیشتر در وضعیت بیداری و هوشیاری ممکن است. فردی که در حالت هوشیاری است، نمی‌تواند به راحتی حالت سرخوشی را بپذیرد و این امر امکان‌پذیر نیست.
پس حقیقت سُکْر و صَحْو را به اختلاف مشایخ بیان کنیم، تا اشکال برخیزد، ان شاء اللّه، تعالی.
هوش مصنوعی: بنابراین، برای روشن شدن حقیقت سکرات و بیداری، نظرات مختلف بزرگان را مطرح می‌کنیم تا اگر سوالی پیش آمد، ان‌شاءالله رفع شود.