گنجور

قصاید

قصیدهٔ شمارهٔ ۱- در مدح پیامبر اکرم محمد مصطفی‌(‌ص‌) : دوشم ندا رسید ز درگاه‌ کبریا قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - در مدح حضرت رضا علیه‌السلام : به‌گردون تیره ابری بامدادان برشد از دریا قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در ستایش محمّد شاه : دوش که این گرد گرد گنبد مینا قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح نواب شاهزاده فریدون میرزا فرمانفرما : ای رفته پی صید غزالان سوی صحرا قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در وصف نامۀ پادشاه‌گیتی ستان محمدشاه غازی انارلله برهانه‌گوید : شکسته خامهٔ آذرگسسته نامهٔ قسطا قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح ابوالمظفر محمدشاه غازی طاب‌لله ثراه گوید : گسترد بهار در زمین دیبا قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح حاجی اسدالله خان شیرازی : دوشینه چون‌کشید شه زنگ لشکرا قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - فی مدح سلطان العادل محمد شاه غازی رحمه‌الله علیه : عید شد ساقی بیا درگردش آور جام را قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در شکایت از ممدوح گوید : گر تاج زر نهند ازین پس به سر مرا قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح نواب شاهزاده علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه گوید : آراست عروس‌گل گلستان را