کفن سیاه
بخش ۱ - کفن سیاه : این هم چند قطره اشک دیگر که از دیدن ویرانههای مداین از دیده طبع عشقی بدین اوراق چکیده. موضوع این منظومه نو و شیوا: سرگذشت یک زن باستانی به نام «خسرو دخت» و سرنوشت «زنان ایرانی» در نظر او، هنگام ورود به «مه آباد» است. بخش ۲ - سینمایی از تاریخ گذشته : آنچه در پرده بد از پرده به در میدیدم بخش ۳ - در گورستان : من به دشت اندر و دشت آغش سیمین مهتاب بخش ۴ - اندیشههای احساساتی : بوی این درد دل خسرو، از آن باد آمد! بخش ۵ - اندیشه های عرفانی : جز خرافات، بر این مملکت افزود چه؟ هیچ! بخش ۶ - در قلعه خرابه : برسیدم به یکی قلعه کهسان و کهن بخش ۷ - بقعه اسرارانگیز : برسیدم ز پس چند قدم بر درهای بخش ۸ - تظاهر ملکه کفن پوشان : بیم و حسرت، دگر این باره چنان آزردم بخش ۹ - برگشت از بقعه به ده : جستم از جای و ندانم چه دگر پیش آمد بخش ۱۰ - در پایان داستان : آتشین طبع تو عشقی که روانست چو آب