گنجور

بخش ۲ - سینمایی از تاریخ گذشته

آنچه در پرده بد از پرده به در می‌دیدم
پرده‌ای کز سلف آید به نظر می‌دیدم
واندر آن پرده، بسی نقش و صور می‌دیدم
بارگه‌های پر از زیور و زر می‌دیدم
یک به یک پادشهان را به مقر می‌دیدم
همه بر تخت و همه، تاج به سر می‌دیدم
همه با صولت و با شوکت و فر می‌دیدم
صف به صف لشکر با فتح و ظفر می‌دیدم
وز سعادت همه سو، ثبت اثر می‌دیدم
و آن اثرها، ثمر علم و هنر می‌دیدم
جمله را باز، چو دوران به گذر می‌دیدم
هر شهی را ز پس شاه دگر می‌دیدم
چونکه ناگاه به بستان، سر خر می‌دیدم
یزدگرد، آخر آن پرده پکر می‌دیدم
شاه و کشور همه، در چنگ خطر می‌دیدم
زآن میان نقش، از آن پس ز عمر می‌دیدم
سپس آن پرده دگر زیر و زبر می‌دیدم
نه ز کسری خبری، نی طاقی
وآن خرابه به خرابی باقی
این همه واهمه، چون رخنه در اندیشه نمود
اندر اندیشه من بیخ جنون ریشه نمود
وآن جنونی که ز فرهاد، طلب تیشه نمود
سر پر شور مرا نیز، جنون پیشه نمود
آخر از خانه، مرا رهسپر بیشه نمود
بگرفتم ره صحرا و روان
شدم از خانه سوی قبرستان

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.