بخش شانزدهم
بخش ۱ - المقالة السادسة عشره : سالک سلطان دل درویش زاد بخش ۲ - الحكایة و التمثیل : گفت یک روزی همایی میپرید بخش ۳ - الحكایة و التمثیل : بود دزدی دولتی در وقت خفت بخش ۴ - الحكایة و التمثیل : آن یکی حمال خوش بنشسته بود بخش ۵ - الحكایة و التمثیل : خونئی را زار میبردند و خوار بخش ۶ - الحكایة و التمثیل : از نیاز بندگی آن پادشاه بخش ۷ - الحكایة و التمثیل : کاملی گفتست دانی مرد کیست بخش ۸ - الحكایة و التمثیل : عیسی مریم بخواب افتاده بود بخش ۹ - الحكایة و التمثیل : کرد پیغامبر مگر روزی گذر بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل : بود شهری بس قوی اما خراب