بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
آن یکی حمال خوش بنشسته بود
رشتهٔ حمالیش بگسسته بود
سایلی گفتش چرا ای مرد خام
این چنین بیکار بنشستی مدام
سیم از تو باز میافتد بسی
چون کند بی سیم بیکاری کسی
پس زفان بگشاد حمال دژم
گفت باز افتد گر از من یک درم
یک درم گر رفت صد من بار نیز
باز میافتد ز پشتم ای عزیز
بار تا چندی کشی بی بار باش
گر دمی باقیست برخوردار باش
بخش ۳ - الحكایة و التمثیل: بود دزدی دولتی در وقت خفتبخش ۵ - الحكایة و التمثیل: خونئی را زار میبردند و خوار
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن یکی حمال خوش بنشسته بود
رشتهٔ حمالیش بگسسته بود
هوش مصنوعی: یک بار، باربر خوشحال و شاداب نشسته بود و بارش از دوشش افتاده بود.
سایلی گفتش چرا ای مرد خام
این چنین بیکار بنشستی مدام
هوش مصنوعی: یک نفر به مردی گفت: چرا اینقدر بیکار و بیهوده نشستهای و وقتت را تلف میکنی؟
سیم از تو باز میافتد بسی
چون کند بی سیم بیکاری کسی
هوش مصنوعی: وقتی که در کنار کسی نباشی و او را از دست بدهی، حس تنهایی و دلشکستگی به سراغت میآید. ارتباط و پیوندها خیلی ارزشمندند و جدا شدن از آنها میتواند احساس بیهودگی و خلأ را به دنبال داشته باشد.
پس زفان بگشاد حمال دژم
گفت باز افتد گر از من یک درم
هوش مصنوعی: حمال غمگین گفت: اگر فقط یک درهم از من بگیری، دوباره به همان حالتی که قبل از این بودم، برمیگردم.
یک درم گر رفت صد من بار نیز
باز میافتد ز پشتم ای عزیز
هوش مصنوعی: اگر حتی یک درم از من برود، بار سنگینی که بر دوشم است، دوباره به من برمیگردد، ای عزیز.
بار تا چندی کشی بی بار باش
گر دمی باقیست برخوردار باش
هوش مصنوعی: تا کی باید بار سنگین را بر دوش بکشی؟ اگر هنوز زمانی باقی مانده، از آن بهره ببر و لذت ببر.
حاشیه ها
1403/05/07 03:08
کوروش
زیبا بود