ابیات به جا مانده از مثنوی بحر هزج
پاره ۱ : شبی دیرند و ظلمت را مهیا پاره ۲ : درنگ آر ای سپهر چرخ وارا پاره ۳ : چراغان در شب چک آن چنان شد پاره ۴ : چو یاوندان به مجلس می گرفتند پاره ۵ : نیارم بر کسی این راز بگشود پاره ۶ : اگرچه در وفا بی شبهی و دیس پاره ۷ : بود زودا، که آیی نیک خاموش پاره ۸ : الهی، از خودم بستان و گم کن پاره ۹ : سر سرو قدش شد باژگونه پاره ۱۰ : تو ازفرغول باید دور باشی