قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱ : ای دل عبث مخور غم دنیا را قصیدهٔ شمارهٔ ۲ : کار مده نفس تبه کار را قصیدهٔ شمارهٔ ۳ : رهاییت باید، رها کن جهان را قصیدهٔ شمارهٔ ۴ : یکی پرسید از سقراط کز مردن چه خواندستی قصیدهٔ شمارهٔ ۵ : ای کنده سیل فتنه ز بنیادت قصیدهٔ شمارهٔ ۶ : ای دل، فلک سفله کجمدار است قصیدهٔ شمارهٔ ۷ : آهوی روزگار نه آهوست، اژدر است قصیدهٔ شمارهٔ ۸ : ای عجب! این راه نه راه خداست قصیدهٔ شمارهٔ ۹ : گویند عارفان هنر و علم کیمیاست قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ : شالودهٔ کاخ جهان بر آبست