الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۱ : تا زآینه زنگ را کسی نزداید شمارهٔ ۲ : آن باش که دلها به تو مایل گردد شمارهٔ ۳ : مرد آن نبود که ظاهر آرای بود شمارهٔ ۴ : تا با خودم از عشق خبر نیست مرا شمارهٔ ۵ : سبحان الله که چه زیانم خود را شمارهٔ ۶ : زآن باده که در مجلس آن شاه دهند شمارهٔ ۷ : تا ظن نبری که خوی دد نیست مرا شمارهٔ ۸ : یا در راه او به جان طلب معنی را شمارهٔ ۹ : می باید ساختن گرت برگ صفاست شمارهٔ ۱۰ : بگذار بدی که در من از وی صد نیست