شهر آشوب
شمارهٔ ۱ - چرچین فروش : بت چرچین فروشم زد به سنگ آئینه را رویش شمارهٔ ۲ - چرچین فروش : به کف چقماق چون برگیرد آن چرچین فروش من شمارهٔ ۳ - چرچین فروش : دلبر چرچین فروشم هست شوخ نامراد شمارهٔ ۴ - زرگر : هر که یک دم همدم آن دلبر زرگر شود شمارهٔ ۵ - زرگر : یاد وصل آن بت زرگر مرا در جوش کرد شمارهٔ ۶ - زرگر : دلبر زرگر شبی بگذاشت پا در مسکنم شمارهٔ ۷ - زرگر : دلبر زرگر که باشد رشک ماه و مشتری شمارهٔ ۸ - زرگر : دلم را آن مه زرگر چون زر در تاب میسازد شمارهٔ ۹ - حلواگر : دلبر حلواگرم را هست تیغی دلخراش شمارهٔ ۱۰ - حلواگر : مه حلواگر من در نظرها بس که شیرین است