شیرین و فرهاد
بخش ۱ - به نام خدا : الهی بنده را در کار خود کن بخش ۲ - گفتار در توحید : بنام آنکه جان آرام ازو یافت بخش ۳ - گفتار در مناجات : خدایا رحمتی در کار من کن بخش ۴ - گفتار در نعت سید المرسلین صلی الله علیه و سلم : ندارم وصف و تحمیدی که نیکوست بخش ۵ - در مدح سلطان البحر و البر سلغرشاه دام ملکه : چو بختم یار و دولت همنشین شد بخش ۶ - گفتار در سبب نظم کتاب : در آن روزیکه بد روز جوانی بخش ۷ - آغاز داستان : چنین دادم خبر پیر سخن سنج بخش ۸ - حکایت کردن شاپور در پیش خسرو : چو بشنید این سخن از شاه، شاپور بخش ۹ - رفتن شاپور به ارمن به طلب شیرین : زمین را بوسه زد شاپور و برخاست بخش ۱۰ - رسیدن شاپور به دیر و احوال شیرین پرسیدن : چو زلف شب پریشان گشت بر روز