بخش بیستم
بخش ۱ - المقالة العشرون : سالک آمد پیش دریای پر آب بخش ۲ - الحكایة و التمثیل : این سخن نقل است زاسکندر که گفت بخش ۳ - الحكایة و التمثیل : خواجه اکافی درآمد در سخن بخش ۴ - الحكایة و التمثیل : شبلی آن کز مغز معنی راز گفت بخش ۵ - الحكایة و التمثیل : گفت ایاز آمد بر سلطان پگاه بخش ۶ - الحكایة و التمثیل : کرد درویشی ز درویشی سؤال بخش ۷ - الحكایة و التمثیل : عاشقی روزی مگر خون میگریست بخش ۸ - الحكایة و التمثیل : بود مجنونی همیشه بی کلاه بخش ۹ - الحكایة و التمثیل : در رهی میرفت شبلی دردناک