بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
کرد درویشی ز درویشی سؤال
کآرزویت چیست ای درویش حال
گفت از ملک دو عالم خشک و تر
ناچخی میبایدم اما دو سر
تا بیک سر وارهانم خویش را
وز دگر سر خواجهٔ درویش را
تا چو نه تو باشی و نه من پدید
حق شود بی ننگ ما روشن پدید
تا درین حضرت خودی میماندت
صد جهان پر بدی میماندت
زانکه گر موئی بماند از خودیت
هفت دوزخ پر برآید از بدیت
بخش ۵ - الحكایة و التمثیل: گفت ایاز آمد بر سلطان پگاهبخش ۷ - الحكایة و التمثیل: عاشقی روزی مگر خون میگریست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کرد درویشی ز درویشی سؤال
کآرزویت چیست ای درویش حال
هوش مصنوعی: یک درویش از درویش دیگری سؤال کرد که آرزوی تو چیست، ای درویش، حالا چه خبر است؟
گفت از ملک دو عالم خشک و تر
ناچخی میبایدم اما دو سر
هوش مصنوعی: او گفت که در این دنیا، چه خوب و چه بد، زندگی را باید مانند یک نوشیدنی بچشی، اما در عین حال باید از دو سر این دنیا یعنی از دو جنبه آن آگاه باشی.
تا بیک سر وارهانم خویش را
وز دگر سر خواجهٔ درویش را
هوش مصنوعی: من تا وقتی خود را از این دنیا رها نکنم، نمیتوانم به خواستههای دیگری توجه کنم.
تا چو نه تو باشی و نه من پدید
حق شود بی ننگ ما روشن پدید
هوش مصنوعی: تا زمانی که نه تو وجود داشته باشی و نه من، حقیقت بدون هیچ زشتی و عیب، واضح و آشکار خواهد شد.
تا درین حضرت خودی میماندت
صد جهان پر بدی میماندت
هوش مصنوعی: هرگاه در این مقام انسان به خودشناسی برسد، میتواند با وجود صدها مشکل و بدی در جهان، در آرامش و امنیت درون خود باقی بماند.
زانکه گر موئی بماند از خودیت
هفت دوزخ پر برآید از بدیت
هوش مصنوعی: اگر حتی تنها یک مو از خودخواهی و خودپسندی در وجودت باقی بماند، به خاطر بدیهایت، هفت دوزخ از آتش گناهانت برمیخیزد.
حاشیه ها
1392/05/03 16:08
واله
ناچخ طبرزین یا تبرزین است که دو لبه دارد و گویا ناشک فارسی است