بیان وادی طلب
بیان وادی طلب : چون فرو آیی به وادی طلب حکایت سجده نکردن ابلیس بر آدم : گفت چون حق میدمید این جان پاک حکایت شبلی که گاه مردن زنار بسته بود : وقت مردن بود شبلی بیقرار حکایت مجنون که خاک میبیخت تا لیلی را بیابد : دید مجنون را عزیزی دردناک گفتار یوسف همدان دربارهٔ صبر : یوسف همدان، امام روزگار گفتگوی شیخ ابوسعید مهنه با پیری روشنضمیر دربارهٔ صبر : شیخ مهنه بود در قبضی عظیم حکایت محمود و مردی خاکبیز : یک شبی محمود میشد بیسپاه حکایت مردی که گشایش میخواست و جواب رابعه به او : بیخودی میگفت در پیش خدای