حکایت محمود و مردی خاکبیز
یک شبی محمود میشد بیسپاه
خاک بیزی دید سر بر خاک راه
کرده بد هر جای کوهی خاک بیش
شاه چون آن دید، بازو بند خویش
در میان کوه خاک او فکند
پس براند آنگاه چون بادی سمند
پس دگر شب باز آمد شهریار
دید او را همچنین مشغول کار
گفتش آخر آنچ دوش آن یافتی
ده خراج عالم آسان یافتی
همچنان بس خاک میبیزی تو باز
پادشاهی کن که گشتی بینیاز
خاک بیزش گفت آن زین یافتم
آن چنان گنجی نهان زین یافتم
چون ازین در دولتم شد آشکار
تا که جان دارم مرا اینست کار
مرد این ره باش تا بگشایدت
سر متاب از راه تا بنمایدت
بسته جز دو چشم تو پیوسته نیست
تو طلب کن زانک این در بسته نیست
گفتگوی شیخ ابوسعید مهنه با پیری روشنضمیر دربارهٔ صبر: شیخ مهنه بود در قبضی عظیمحکایت مردی که گشایش میخواست و جواب رابعه به او: بیخودی میگفت در پیش خدای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یک شبی محمود میشد بیسپاه
خاک بیزی دید سر بر خاک راه
هوش مصنوعی: محمود شبانه، بدون لشکر، به بیابان میرفت و در آنجا خاکی را دید که بر روی آن سر به زمین گذاشته بود.
کرده بد هر جای کوهی خاک بیش
شاه چون آن دید، بازو بند خویش
هوش مصنوعی: هر جا که در کوهستان خاک و زبالهای دیده شود، شاه به خاطر آن، خود را آماده میکند و استقامت میگیرد.
در میان کوه خاک او فکند
پس براند آنگاه چون بادی سمند
هوش مصنوعی: در دل کوه، او خاک خود را پاشید، سپس به روشی سریع و چابک مانند باد حرکت کرد.
پس دگر شب باز آمد شهریار
دید او را همچنین مشغول کار
هوش مصنوعی: شهرزاد دوباره شب آمد و شاه او را دید که همچنان مشغول کار است.
گفتش آخر آنچ دوش آن یافتی
ده خراج عالم آسان یافتی
هوش مصنوعی: او در نهایت به او میگوید که آنچه دیروز به دست آوردی، امروز به راحتی به دست آمده است.
همچنان بس خاک میبیزی تو باز
پادشاهی کن که گشتی بینیاز
هوش مصنوعی: تو همچنان در خاک فرو میروی و از خود میکاهی، اما دوباره میتوانی پادشاهی کنی چون به بینیازی دست یافتهای.
خاک بیزش گفت آن زین یافتم
آن چنان گنجی نهان زین یافتم
هوش مصنوعی: خاک از او گفت که من چنین گنجی را کشف کردم و به این صورت به آن دست یافتم.
چون ازین در دولتم شد آشکار
تا که جان دارم مرا اینست کار
هوش مصنوعی: از زمانی که از این در به ثروتم دست یافتم، تا زمانی که جان دارم، این کار را انجام میدهم.
مرد این ره باش تا بگشایدت
سر متاب از راه تا بنمایدت
هوش مصنوعی: در این مسیر استقامت داشته باش تا مشکلات برطرف شوند و از راه خود منحرف نشو تا به تو نمایش دهد.
بسته جز دو چشم تو پیوسته نیست
تو طلب کن زانک این در بسته نیست
هوش مصنوعی: غیر از دو چشمان تو چیزی دیگر وجود ندارد. جستوجو کن، زیرا این در هرگز بسته نیست.