اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون فرو آیی به وادی طلب
پیشت آید هر زمانی صدتعب
هوش مصنوعی: وقتی وارد مسیر جستجو و خواستههای قلبیات میشوی، در هر لحظه صد نوع تجلی و صورت جدید پیش روی تو قرار میگیرد.
صد بلا در هر نفس اینجا بود
طوطی گردون، مگس اینجا بود
هوش مصنوعی: در هر لحظه، صد نوع مشکل و دردسر اینجا وجود دارد، همانطور که در آسمان، مگسی هم هست.
جد و جهد اینجات باید سالها
زانکه اینجا قلب گردد کارها
هوش مصنوعی: برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت در این مکان، تلاش و کوشش بسیاری لازم است، زیرا کارها وقت و زمان زیادی میطلبند تا به نتیجه برسند.
ملک اینجا بایدت انداختن
ملک اینجا بایدت در باختن
هوش مصنوعی: در این مکان باید ببازی و تسلیم شوی، زیرا اینجا جایی است که قدرت و سلطنت به آن معنا ندارد.
در میان خونت باید آمدن
وز همه بیرونت باید آمدن
هوش مصنوعی: باید در دل سختیها و دردها به زندگی ادامه بدهی و از ناملایمات بیرون بیایی.
چون نماند هیچ معلومت به دست
دل بباید پاک کرد از هرچه هست
هوش مصنوعی: زمانی که هیچ اطلاعی در اختیار دل نماند، باید از هر چیزی که هست، خود را پاکسازی کند.
چون دل تو پاک گردد از صفات
تافتن گیرد ز حضرت نور ذات
هوش مصنوعی: وقتی دل تو از ویژگیهای ناپاک پاک شود، از نور ذات الهی روشنایی خواهد گرفت.
چون شود آن نور بر دل آشکار
در دل تو یک طلب گردد هزار
هوش مصنوعی: زمانی که آن نور در دل واضح شود، در دل تو خواست و آرزویی به هزار شکل ایجاد خواهد شد.
چون شود در راه او آتش پدید
ور شود صد وادی ناخوش پدید
هوش مصنوعی: زمانی که در مسیر او آتش و درد و رنج ظاهر شود، حتی اگر صدها مشکل و دشواری به وجود بیاید، همچنان باید ادامه داد.
خویش را از شوق او دیوانهوار
بر سر آتش زند پروانهوار
هوش مصنوعی: انسان به خاطر عشق و شوق به معشوق، مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود و خود را به آتش میزند، به طور دیوانهوار و بیپروا به سمت عشق میشتابد.
سر طلب گردد ز مشتاقی خویش
جرعهای می، خواهد از ساقی خویش
هوش مصنوعی: دل yearning برای کسی که عاشقش است، تمنا دارد که جرعهای از می را از ساقی دریافت کند.
جرعهای ز آن باده چون نوشش شود
هر دو عالم کل فراموشش شود
هوش مصنوعی: وقتی کسی جرعهای از آن شراب بنوشد، همه چیز را فراموش میکند و تمام جهان برایش محو میشود.
غرقهٔ دریا بماند خشک لب
سر جانان میکند از جان طلب
هوش مصنوعی: آدمی که در دریای عشق غرق شده، حتی اگر لبهایش خشک باشد، معشوق از او جان میطلبد.
ز آرزوی آن که سربشناسد او
ز اژدهای جان ستان نهراسد او
هوش مصنوعی: از آرزو دارم که او خود را بشناسد و از جانستانی اژدها نترسد.
کفر و لعنت گر به هم پیش آیدش
درپذیرد تا دری بگشایدش
هوش مصنوعی: اگر کفر و لعنت در کنار هم بیایند، او آنها را میپذیرد تا درهای جدیدی به رویش باز شود.
چون درش بگشاد، چه کفر و چه دین
زانک نبود زان سوی در آن و این
هوش مصنوعی: وقتی در را باز کرد، نه نافرمانی بود و نه دینداری، زیرا از آن طرف در، نه این چیزها وجود داشت و نه آن چیزها.
حاشیه ها
مصرع دوم بیت ششم هرچ به هر چه تغییر یابد.
با تشکر از حرکت عظیم فرهنگی شما.
علی از تهران
این وادی اولین وادی عرفا است و در واقع اولین مرحله از هفت شعر عرفا است و سخت ترین وادی است
در اون کتابی که من از عطار داشتم تفاوتهای لغوی وجود داره:
مصرع دوم بیت 3: زانکه دل اینجا گردد حالها
مصرع دوم بیت 4: مال اینجا بایدت در باختن
مصرع اول بیت 15: کفر و ایمان گر به هم پیش آیدش
مصرع دوم بیت 16: زانک نبود نه در آن و نه این
1397/10/13 13:01
سارا موسوی
سلام بیت «سر طلب گردد ز مشتاقی خویش جرعه ای می، خواهی از ساقی خویش» در کتاب منطق الطیر به تصحیح دکتر مشکور «سر طلب گردی ز مشتاقی خویش جرعه میخواهی از ساقی خویش» هستش...کدوم درسته؟
مفهوم بیت 4 رو یکی توضیح بده؟
رضا جان
مُلک اینجا بایدت انداختن
مِلک اینجا بایدت در باختن
باید در وادی طلب رحل اقامت افکنی و از خانه و کاشانه بگذری
آیا وادی طلب سخت ترین وادی عرفان است و چه اتفاقاتی برای سالک حق می افتد من شنیده ام روان پریش میشود و مجنون و خلق و خوی شبیه دیوانه ها پیدا میکند
جد و جهد اینجات باید سالها
زانک اینجا قلب گردد کارها
در این بیت قافیه معیوب است چون کار با حال هم قافیه نیست و بار کلمه کار با کلمه حال تعویض شود تا درست شود
1400/01/07 14:04
تیرداد صادقیه
در پاسخ به آقای رضا ..معنی بیت 4 : میگه باید از دنیا بگذری.
Gholb گردد کارها نه Gholb ) !!!! Ghalb یعنی : فریب حیله !!!
اشتباه میکنید دوست عزیز،
قلب به این معنی هم مثل قلب به معنی دل با فتحه روی قاف خوانده میشود. میتوانید هر کلمهای را که راجع به نحوهٔ خواندن آن تردید دارید انتخاب و آن را لمس طولانی کنید (یا روی کامپیوتر روی آن دو بار کلیک کنید) و از منویی که بالای آن ظاهر میشود «لغتنامه» را انتخاب نموده، در لغتنامه راجع به معنی و نحوهٔ تلفظ آن مطمئن شوید.
عزیزم من این معنی رو اینطور متوجه شدم و میتونم بگم تجربه هم کردم ! شما هم بجز تجربه و تفکر به هیچ لغت نامه ای اکتفا نکن ! قلب ، gholb, یعنی حیله ، فریبنده ، در اون مرحله از تصوف همه چیز فریبنده میشه ، کارها فریبنده میشه ! قلب و دل و احساس اتفاقا تنها نوری هست که هیچوقت فریبتون نمیده و همیشه چراغ راهه! همیشه به احساست اطمینان کن ! اینم اگر خوندی با گوش جان بشنو و برو دوباره بخون و بهش فکر کن قبل اینکه دنبال جواب بنده بگردی !!! امیدوارم درب معانی لامتناهی به روی تمام عاشقان باز باشه و بتونیم همه با هم ازین امتحان عظیم سرافراز بیرون بیایم ! 🌹🙏🏻 الهی امین
1403/02/27 20:04
افسانه چراغی
در بیت سوم، قَلب به فتح اول به معنی دگرگون شدن و تغییر یافتن است.