گنجور

صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم

۱۹۶- منبع فضایل نفسانی، خواجه شهاب الدین عبدالله بیانی مشهور به مروارید : ۱۹۷- خواجه محمد مؤمن : پسر خواجه عبدالله مروارید است و ذهن لطیفش غواص درر معانی و طبع مستقیمش صیرفی نقود سخندانی فقرات فصاحت آیاتش که از قلم خجسته رقم ناشی شده سرخط فضلای بلاغت آئین در اکثر خطوط به تخصیص ثلث و نسخ ثانی یاقوت و صیر فی و ناسخ استادان متقدمین و متأخرین. ۱۹۸- خواند امیر مورخ : از جمله مردم متعین از جانب مادر نبیره ی امیر خواند مورخ است و او هم در آن علم شریف ماهر بود چنانکه دو کتاب در آن باب نوشت یکی خلاصه الاخبار و دیگری حبیب السیر، در معما طبعش به انگیز بود این معما باسم تقی از اوست : ۱۹۹- شیخ زادهٔ لاهیجی : ولد صدق شیخ محمد لاهیجی است و او از جمله خلفای نامی نور بخشیه است و در جوانی از آنجا بیرون آمده و در شیراز رحل اقامت انداخته است و شیخ زاده در آنجا متولد گردیده اند، بسیار بزرگ منش و خموش طبع بوده و چون در مشرب عالی افتاده اکثر اوقات با ارکان دولت حضرت صاحبقران مغفور به تخصیص با شیخ نجم زرگر مصاحب شده از غایت شرب مدام فرق میانه صبح و شام نمیکرد چنانکه از این دو بیت امیدی که در مدح شیخ نجم مذکور گفته معلوم میشود ۲۰۰- قاضی عبدالله یقینی : داماد شیخ زاده ی مذکور است و از اقربای اقرب او . سلیقه اش در شعر و انشاء عدیم المثال بود همواره اوقات خود را به نیل امانی و آمال صرف مینمود این مطلع از او ثبت افتاد: ۲۰۱- ملک قاسم نقاش شیرازی : میگفت از اولاد شاه شجاع کرمانی ام و بغیر از این عیبی نداشت، مصور خوب بود و بهمه قلم خط را خوب مینوشت و در انشاء ید طولی داشت و در معما و عروض مهارتی بی انتهی، قوت حافظه او بمرتبه ای بود که بیک بار خواندن سی بیت یاد میگرفت اما بسیار بی طالع واقع شده بود و از این دولت حظی نیافت در جوانی در شهور سنه سبع و اربعین و تسعمایه از عالم رفت این رباعی در شکایت روزگار از اوست : ۲۰۲- خراسان خان : از اعیان شهر لار است و اکثر علوم را ورزیده و از جمله شاگردان مولانا جلال الدین محمد دوانی است، مدتی مدید در هند و بعضی بلاد سفر کرده با مردم نیک صحبت داشته و در شعر به تخصیص در نعت و منقبت قصاید دارد اما شعر او خالی از نمکی نیست این مطلع از اوست : ۲۰۳- مولانا فخر الدین علی : پسر مولانا حسین واعظ است و او نیز همچون پدر بوعظ مردم می پرداخت روزی در اثنای وعظ گفت اگر از جانب شیعیان سخن میگویم سنیان را بد میآید و اگر از جانب اهل سنت حرف میگویم امامیه را خاطر می رنجد حال آنکه من نه سنی ام و نه شیعه ۲۰۴- مولانا فقیه : مردی فاضل خوش طبع و درویش مشرب بوده ارادت بیش از بیش به جامی داشته اکثر تصانیف او بخط مولانای مذکور است مولانا عصام الدین ابراهیم دانشمند مشهور شرحی برکافیه نوشته در دیباچه این عبارت درج کرده است که « اوردت فیه بعض مهملاته! » یعنی در بعضی محل ها که جامی در آنجا اهمال نموده است من اینجا بتلافی آن اقدام نموده ام اگر چه لفظ مهمل متحمل معنی دیگر است . او را دولت خواجه نام نهاده بودند باعتبار آنکه جهت دولت خواجه نظام الملک فاتحه میخوانده، مولانا مومی الیه جهت او این رباعی تعرض آمیز گفته : ۲۰۵- مولانا سلطانعلی مشهدی : مولانای مذکور در خط نستعلیق مشهورتر از آنست که او را احتیاج بنوشتن تعریف باشد این مطلع از اوست :