۴۱- سورة المصابیح- مکیة
۱ - النوبة الاولى : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان ۱ - النوبة الثانیة : این سوره را دو نام گفتهاند: یکی حم السجده، دیگر سورة المصابیح. ۱ - النوبة الثالثة : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «بسم اللَّه» اخبار عن وجود الحق بنعت القدم، «الرحمن الرحیم» اخبار عن بقائه بوصف العلاء و الکرم، فالارواح دهشی فی کشف جلاله و النفوس عطشی الی لطف جماله. سماع نام اللَّه موجب هیبت است و هیبت سبب فنا و غیبت است، و سماع نام رحمن موجب حضور بحضرت است و حضور سبب بقا و قربت است، یکی بسماع نام اللَّه در کشف جلال مدهوش یکی بسماع نام رحمن در بسط جمال بیهوش. اللَّه اخبار است از قدرت او جل جلاله بر ابداع، رحمن رحیم اخبار است از نصرت او بامتاع، پس وجود مراد او بقدرت او، و توحید عباد او بنصرت او. ۲ - النوبة الاولى : قوله تعالی: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ در ایشان ساختیم و بریشان بستیم هم نشینان و هم سازان، فَزَیَّنُوا لَهُمْ تا میآرایند ایشان را، ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ هر چه پیش ایشان فاست از آخرت تا بآن کافر میشوند وَ ما خَلْفَهُمْ و هر چه پس ایشان فاست از دنیای ایشان تا گرد میکنند، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ و برایشان سخن خدا بتهدید واجب گشت و راست شد، فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ همچون گروهانی که پیش ایشان بودند و گذشتند، مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ از پری و آدمی، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ (۲۵) که ایشان زیانکاران بودند و از خویشتن درماندگان. ۲ - النوبة الثانیة : قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ ای الزمنا و سبّبنا لهم من حیث لا یحتسبون، کقوله: نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً. یقال: هذا قیضه، ای مثله. و قیل معناه: بدّلنا لهم شیاطین بدل هدی اللَّه و الطاقه. و القیض البدل، و منه قولهم: قایضت فلانا بکذا اذا بادلته. و قیل: هذا التقییض هو احواجه بعضهم الی بعض کالمرأة الی الرجل و الرجل الی المرأة و الغنی الی الفقیر و الفقیر الی الغنی یستعین بعضهم ببعض. و قیل معناه: هیّأنا لهم فی الدنیا اولیاء من الشیاطین و قرناء السوء من الانس حتی ضلّوهم و سوّلوا لهم اعمالهم السیّئة، و هو قوله: فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ من امر الدنیا حتی آثروه علی الآخرة وَ ما خَلْفَهُمْ من امر الآخرة فدعوهم الی التکذیب به و انکار البعث، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ ای وجب علیهم العذاب. و قیل: حق علیهم القول انهم یکفرون فیعذّبون، فِی أُمَمٍ ای مع امم قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ ای من قبل اهل مکة مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ کانوا فی الدنیا عملوا بمثل معاصیهم، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ مثلهم. ۲ - النوبة الثالثة : قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ... الآیة اذا اراد اللَّه بعبد خیرا قیّض له قرناء خیر یعینونه علی الطاعة و یدعونه الیها و اذا اراد اللَّه بعبد سوءا قیّض له اخدان سوء یحملونه علی المخالفات و یدعونه الیها. قرین بد شیطان است که نقاب تلبیس بربسته و در باطن بنده روش خود را راه یافته و بروی مسلط گشته تا بدوام وسوسه او را در مخالفات میکشد و سیّآت اعمال بر وی میآراید و بنده را از راه هدی و طریق صواب بر میگرداند همانست که جای دیگر فرمود: وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ، و از شیطان صعبتر قرین بد مر بنده را نفس اوست، زیرا که شیطان اگرچه خصم است و قرین بد در مؤمن طمع ایمان نکند، از وی طمع معصیت دارد، امّا نفس مر بنده را بکفر کشد و از وی طمع کفر دارد. به داود علیه السلام وحی آمد که: عاد نفسک یا داود فقد عزمت علی معاداتک کارزار نفس خویش را کمربند که او کار زار ترا کمر بست. این معادات آنست که مصطفی علیه السلام فرمود: «رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر». ۳ - النوبة الاولى : قوله تعالی: وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ از نشانهای توانایی اوست شب و روز و آفتاب و ماه، لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ سجود مبرید آفتاب و ماه را، وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ سجود او را برید که آن همه او آفرید، إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (۳۷) اگر او را خواهید پرستید که او خدای بسزاست. ۳ - النوبة الثانیة : قوله: وَ مِنْ آیاتِهِ یعنی و من آیات قدرته و دلالات وحدانیّته، اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ و ان کثرت منافعهما. و قیل: خصّا بالذکر لعبادة المجوس ایّاهما و الصابئین. عن عکرمة قال: انّ الشمس اذا غربت دخلت بحر تحت العرش فتسبّح اللَّه حتی اذا هی اصبحت استعفت ربّها من الخروج فقال لها الرب جلّ جلاله: و لم ذلک؟ و الرّب اعلم، قالت: انّی اذا خرجت عبدت من دونک، فقال لها الرب: اخرجی فلیس علیک من ذلک شیء حسبهم جهنم ابعثها الیهم مع ثلاثة عشر الف ملک یقودونها حتی یدخلوهم فیها. ۳ - النوبة الثالثة : قوله تعالی: وَ مِنْ آیاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ... الآیة کلام خداوندی که ملکش را عزل نیست و جدّش را هزل نیست، عزّش را ذلّ نیست و حکمش را ردّ نیست، او را ندّ نیست و از وی بدّ نیست. خدایی که جز از وی ملک نیست و ملک وی بسپاه و حشم نیست، عزّت وی بطبل و علم و خیل و خدم نیست. پادشاهی که هفت آسمان رفیع ایوان درگاه او، هفت بساط منیع مقرّ خاصگیان او، خورشید عالم آرای چون جام سیماب بحکمت او، هیکل ماه گاه چون نعل زرین و گاه چون درقه سیمین بقدرت او، عالم علوی و عالم سفلی همه نشانست بر وحدانیت و فردانیت او.