گنجور

۲ - النوبة الثانیة

قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ ای الزمنا و سبّبنا لهم من حیث لا یحتسبون، کقوله: نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً. یقال: هذا قیضه، ای مثله. و قیل معناه: بدّلنا لهم شیاطین بدل هدی اللَّه و الطاقه. و القیض البدل، و منه قولهم: قایضت فلانا بکذا اذا بادلته. و قیل: هذا التقییض هو احواجه بعضهم الی بعض کالمرأة الی الرجل و الرجل الی المرأة و الغنی‌ الی الفقیر و الفقیر الی الغنی یستعین بعضهم ببعض. و قیل معناه: هیّأنا لهم فی الدنیا اولیاء من الشیاطین و قرناء السوء من الانس حتی ضلّوهم و سوّلوا لهم اعمالهم السیّئة، و هو قوله: فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ من امر الدنیا حتی آثروه علی الآخرة وَ ما خَلْفَهُمْ من امر الآخرة فدعوهم الی التکذیب به و انکار البعث، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ ای وجب علیهم العذاب. و قیل: حق علیهم القول انهم یکفرون فیعذّبون، فِی أُمَمٍ ای مع امم قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ ای من قبل اهل مکة مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ کانوا فی الدنیا عملوا بمثل معاصیهم، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ مثلهم.

وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ این آیت در شأن بو جهل فرو آمد که فراسفهای اصحاب خویش گفت: چون محمد قرآن خواند شما بآواز بلند شغبی و جلبی در گیرید دست کوبید و صفیر زنید و شعر و رجز گوئید و سخنان نابکار بی‌حاصل در میان قراءت وی افکنید چنانک بر وی غلبه کنید تا او خاموش شود یا قراءت بر وی شوریده گردد و فراموش کند. اللغو و اللاغیة من الکلام ما لا حقیقة له و لا فائدة فیه، یقال: لغی یلغی و لغا یلغو، و اللغو و اللغط واحد.

فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی ابا جهل و اصحابه عَذاباً شَدِیداً فی الدنیا و هو القتل ببدر، وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ ای نجزیهم فی الآخرة اقبح جزاء باقبح فعلهم و هو الکفر.

«ذلِکَ» الذی ذکرت من العذاب الشدید جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ، ثمّ بیّن ذلک الجزاء فقال: «النَّارُ» ای هو النار، لَهُمْ فِیها ای فی النار دارُ الْخُلْدِ دار اقامة لا انتقال منها جَزاءً بِما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ.

وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا یقولون فی القیامة حین صاروا الی النار: رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ یعنی ابلیس «و الانس» یعنی ابن آدم الذی قتل اخاه و هو قابیل لأنّهما سنّا المعصیة. یروی ان قابیل شدّت ساقاه بفخذیه یدور مع الشمس حیث دارت یکون فی الشتاء فی حظیرة ثلج و فی صیف فی حظیرة نار. و صحّ‌

عن رسول اللَّه (ص): «ما من دم یسفک علی وجه الارض بغیر الحق الّا و علی ابن آدم منه کفل لانه اوّل من سنّ القتل».

نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا فی النار لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ ای لیکونا فی الدرک الاسفل من النار. قال ابن عباس: لیکونا اشدّ عذابا منّا.

إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا ابن عباس گفت: این آیت در شأن ابو بکر صدیق فروآمد، هر فرقتی رَبُّنَا اللَّهُ میگفتند امّا شرک در آن می‌پیوستند، مشرکان میگفتند: رَبُّنَا اللَّهُ و با این کلمة میگفتند: الملائکة بنات اللَّه، جهودان رَبُّنَا اللَّهُ میگفتند و عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ با وی میگفتند و انکار نبوت مصطفی (ص) میکردند، ترسایان رَبُّنَا اللَّهُ می‌گفتند و گفت الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ و انکار نبوت مصطفی (ص) در آن می‌پیوستند. بو بکر صدیق بگفت: «ربّنا اللَّه» و آن گه بوفای کلمه باز آمد شرک از آن نفی کرد بر راه سنّت و جماعت راست رفت در اداء فرایض بکوشید اخلاص و صدق در آن بجای آورد و بر آن بپائید تا بر اللَّه رسید. استقامت لفظی جامع است مشتمل بر جمله این معانی. و هر یکی از مفسّران در قول خویش باین معانی اشارت کرده. مصطفی فرمود در تفسیر این آیت: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا

قال: من مات علیها فهو ممّن استقام».

ابو بکر صدیق گفت: ثُمَّ اسْتَقامُوا ای لم یشرکوا باللّه شیئا و لم یرجعوا عنها بعد ما قالوا عمر خطاب گفت: استقاموا علی الامر و النهی و لم یروغوا روغان الثعالب، عثمان بن عفان گفت: ثُمَّ اسْتَقامُوا ای اخلصوا العمل للَّه.

علی مرتضی (ع) گفت: «ادّوا الفرائض».

ابن عباس گفت: استقاموا علی أداء فرضه.

حسن گفت: استقاموا علی امر اللَّه فعملوا بطاعته و اجتنبوا معصیته. مجاهد گفت: استقاموا علی شهادة ان لا اله الّا اللَّه حتی لحقوا باللّه. حسن بصری هر گه که این آیت بر خواندی گفتی: اللّهم انت ربنا فارزقنا الاستقامة. انس مالک گفت: آن روز که این آیت فرو آمد، رسول خدا شاد شد و از شادی فرمود: «امّتی و رب الکعبة».

و خبر درست است از سفیان بن عبد اللَّه الثقفی که گفت: یا رسول اللَّه قل لی امرا من الایمان لا اسئل عنه احدا بعدک، قال: «قل آمنت باللّه ثمّ استقم» قال: قلت یا رسول اللَّه بماذا استقیم؟

قال: فاشار بیده الی لسانه‌

گفت: یا رسول اللَّه کلمه‌ای گوی مرا در مسلمانی که من دست در آن کلمه زنم، اصلی بیان کن که بر آن اصل بروم، رسول فرمود: بگو ایمان آوردم بگرویدم آن گه راست باش و استوار باش و بر جاده ایمان مستقیم باش، یعنی که چون این خبر از خود باز دادی بصورت از روی حقیقت وفای این خبر بجای آر، و از روی روش داد این کلمه بده اوّل او را بقبول دعوت کرد آن گه بعمل فرمود که استقامت عمل است با اخلاص نیّت تا ترا معلوم گردد که ایمان هم قول است و هم عمل و هم نیت.

و فی الخبر «لا یقبل قول الّا بعمل و لا یقبل قول و عمل الّا بنیّة».

تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ عند الموت. و قیل: عند الخروج من القبر، قائلین أَلَّا تَخافُوا من الموت و ما بعده وَ لا تَحْزَنُوا علی ما خلفتم فی الدنیا من اهل و ولد فانّا نخلفکم فی ذلک کلّه. و قال عطاء بن ابی رباح: لا تخافوا و لا تحزنوا علی ذنوبکم فانی اغفرها لکم. وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ فی الدنیا علی لسان الرسل.

قال وکیع بن الجراح: بشری المؤمن تکون فی ثلث مواطن: عند الموت و فی القبر و عند البعث.

نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌ قیل: هذا من قول الملائکة الذین تتنزّل علیهم الملائکة بالبشارة، ای نحن احبّاؤکم و انصارکم فی الدنیا بالاستغفار و فی الآخرة با الشفاعة.

و قیل: هم الحفظة، و المعنی: نحن قرناؤکم الذین کما معکم فی الدنیا و لن نفارقکم فی الآخرة حتی تدخلوا الجنة. و قیل: هو من قول اللَّه عز و جل، ای نحن انصارکم کقوله: مَنْ کانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، و کقوله: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا...

الآیة. و قال بعض المفسّرین: کفی بالمؤمن فخرا ان یقول له الرب: نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ارزقک و ابصرک فِی الْآخِرَةِ ارحمک و ادخلک جنتی، وَ لَکُمْ فِیها ما تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ‌ من الکرامات و اللّذات و البقاء السرمد، لان الناس یشتهون ذلک، وَ لَکُمْ فِیها ما تَدَّعُونَ‌ یعنی: ما تتمنّون. و قیل: وَ لَکُمْ فِیها ما تَدَّعُونَ‌ فی الدنیا انّها لکم فی الآخرة و قیل: من ادّعی شیئا فی الجنّة فهو له، لانّ الانسان فی الجنّة لا یدّعی ما لا یستحقّه.

قوله: نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ النزل ما یهیّ‌ء للضیف اذا نزل و انتصابه علی المصدر ای انزلکم اللَّه فیما تشتهون نزلا. و قیل: هو جمع نازل و انشدوا: فانّا معشر نزل.

فیکون حالا عن الضمیر فی قوله: «تدّعون».

وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ ای الی طاعة اللَّه و توحیده، وَ عَمِلَ صالِحاً ادّی الفرائض، وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ تفاخرا بالاسلام و تمدّحا. قومی گفتند: حکم این آیت بر عموم است، هر مسلمانی که خلق را دعوت کند بر خیری در تحت این آیت مندرج است، اگر پیغامبر باشد که امت را بر اسلام و توحید دعوت کند، یا عالم باشد که خلق را پند دهد و ایشان را بر طاعت و عبادت اللَّه خواند، یا مجاهد باشد که مؤمنانرا بر غزو خواند. و قومی تخصیص کردند گفتند: مراد باین آیت مصطفی است صلوات اللَّه و سلامه علیه فانه دعا الی شهادة ان لا اله الا اللَّه، کقوله: أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی‌ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی. و قوله: إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ اراد ما امره اللَّه تعالی بقوله: وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ. عایشه صدیقه گفت: در شأن مؤذنان اهل اسلام فروآمد. عمر خطاب گفت: لو کنت مؤذنا ما بالیت ان لا اجاهد و لا احجّ و لا اعتمر بعد حجة الاسلام. قومی گفتند: در شأن بلال فروآمد مؤذن مصطفی (ص)

قال النبی (ص). «الملک فی قریش و القضاء فی الانصار و الاذان فی الحبشة»

و قال ابو امامة الباهلی رضی اللَّه عنه: وَ عَمِلَ صالِحاً ای صلّی رکعتین بین الاذان و الاقامة.

قال النبی (ص): «بین کلّ اذانین صلاة ثلث مرّات»، و قال: «فی الثالثة لمن شاء»

و قال: «لا یردّ الدعاء بین الاذان و الاقامة».

فضیل رفیده گفت: مؤذن بودم در روزگار اصحاب، عبد اللَّه بن مسعود و عاصم بن هبیرة مرا گفت: چون از بانگ نماز فارغ شوی بگو: و انا من المسلمین، نبینی که رب العالمین گفت: وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.

وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ «لا» هاهنا زائدة دخلت للتأکید کقول الشاعر:

ما کان یرضی رسول اللَّه فعلهم
و الطیّبان ابو بکر و لا عمر

ای ابو بکر و عمر. و معنی الآیة: لا یستوی الایمان و الشرک و الحلم و الضجر و الطاعة و المعصیة و الرفق و العنف. ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ اشارت است بمکارم الاخلاق ای احسن الی من أساء الیک و سلّم علیه اذا لقیته می‌گوید: کسی که ترا جفا گوید بهرچه نیکوتر او را پاداش کن، چون او را بینی بر وی سلام کن، و جهل وی بحلم خود دفع کن، همانست که گفت: خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ، و قال الشاعر:

تنح عن القبیح و لا ترده
و من اولیته حسنا فزده‌
ستکفی من عدوّک کلّ کید
اذا کان العدوّ و لم تکده‌

فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ای اذا دفعت بالاحسن خضع لک عدوّک و لان جانبه لک و مال الیک. مقاتل بن حیان گفت: این آیت در شأن بو سفیان بن حرب فرو آمد که اوّل دشمن بود و در دل عداوت داشت با رسول خدا و با مؤمنان و بآخر دوست گشت بآن مصاهره که میان وی و میان رسول خدا رفت و ببرکت حلم رسول و رفق وی مسلمان گشت تا در دین دوست بود و در نسب خویشاوند، اینست که رب العالمین گفت: کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ای ولی بالاسلام حمیم بالقرابة، نظیره قوله: عَسَی اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً.

وَ ما یُلَقَّاها ای ما یلقّی هذه الخصلة هی دفع السیئة بالحسنة إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا علی کظم الغیظ و احتمال المکروه، وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ فی الخیر و الثواب.

و قیل: الحظّ العظیم الجنة، ای ما یلقّیها الّا من وجبت له الجنّة.

وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ ای وسوسة و غضب و دعاک الی مقابلة القبیح بالقبیح لیصدّک عن الحلم، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ای اعتصم باللّه و استعمل الحلم، إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ لاستعاذتک «العلیم» بقصدک و نیّتک فیعینک علی ما ترید. نظیر این آیت آنست که در سوره بنی اسرائیل فرمود: وَ قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ، و نزغ شیطان در هر دو آیت سورة غضب است یعنی تیزی خشم که از حدّ اعتدال در گذرد و بتهوّر کشد و از ان خصلتهای بد خیزد چون کبر و عجب و عداوت، امّا اصل خشم از خود بیفکندن ممکن نباشد زیرا که آن در خلقت است و چون از حدّ اعتدال بکاهد بد دلی و بی‌حمیّتی بود و چون معتدل بود آن را شجاعت گویند و از ان حلم و کرم و کظم غیظ خیزد، و فی الخبر: «خلق الغضب من النار التی خلق منها ابلیس»، و قال صلی اللَّه علیه و سلم: «الغضب من نار الشیطان الا تری الی حمرة عینیه و انتفاخ اوداجه و المتغاضبان شیطانان یهاتران و یتکاذبان»، و قال (ص): «اذا غضبت و کنت قائما فاقعد و ان کنت قاعدا فقم و استعذ باللّه من الشیطان»، و قال (ص): «لیس الشدید بالصرعة انّما الشدید الذی یملک نفسه عند الغضب».

۲ - النوبة الاولى: قوله تعالی: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ در ایشان ساختیم و بریشان بستیم هم نشینان و هم سازان، فَزَیَّنُوا لَهُمْ تا می‌آرایند ایشان را، ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ هر چه پیش‌ ایشان فاست از آخرت تا بآن کافر می‌شوند وَ ما خَلْفَهُمْ و هر چه پس ایشان فاست از دنیای ایشان تا گرد میکنند، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ و برایشان سخن خدا بتهدید واجب گشت و راست شد، فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ همچون گروهانی که پیش ایشان بودند و گذشتند، مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ از پری و آدمی، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ (۲۵) که ایشان زیان‌کاران بودند و از خویشتن درماندگان.۲ - النوبة الثالثة: قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ... الآیة اذا اراد اللَّه بعبد خیرا قیّض له قرناء خیر یعینونه علی الطاعة و یدعونه الیها و اذا اراد اللَّه بعبد سوءا قیّض له اخدان سوء یحملونه علی المخالفات و یدعونه الیها. قرین بد شیطان است که نقاب تلبیس بربسته و در باطن بنده روش خود را راه یافته و بروی مسلط گشته تا بدوام وسوسه او را در مخالفات می‌کشد و سیّآت اعمال بر وی می‌آراید و بنده را از راه هدی و طریق صواب بر میگرداند همانست که جای دیگر فرمود: وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ، و از شیطان صعب‌تر قرین بد مر بنده را نفس اوست، زیرا که شیطان اگرچه خصم است و قرین بد در مؤمن طمع ایمان نکند، از وی طمع معصیت دارد، امّا نفس مر بنده را بکفر کشد و از وی طمع کفر دارد. به داود علیه السلام وحی آمد که: عاد نفسک یا داود فقد عزمت علی معاداتک کارزار نفس خویش را کمربند که او کار زار ترا کمر بست. این معادات آنست که مصطفی علیه السلام فرمود: «رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر».

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله: وَ قَیَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ ای الزمنا و سبّبنا لهم من حیث لا یحتسبون، کقوله: نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً. یقال: هذا قیضه، ای مثله. و قیل معناه: بدّلنا لهم شیاطین بدل هدی اللَّه و الطاقه. و القیض البدل، و منه قولهم: قایضت فلانا بکذا اذا بادلته. و قیل: هذا التقییض هو احواجه بعضهم الی بعض کالمرأة الی الرجل و الرجل الی المرأة و الغنی‌ الی الفقیر و الفقیر الی الغنی یستعین بعضهم ببعض. و قیل معناه: هیّأنا لهم فی الدنیا اولیاء من الشیاطین و قرناء السوء من الانس حتی ضلّوهم و سوّلوا لهم اعمالهم السیّئة، و هو قوله: فَزَیَّنُوا لَهُمْ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ من امر الدنیا حتی آثروه علی الآخرة وَ ما خَلْفَهُمْ من امر الآخرة فدعوهم الی التکذیب به و انکار البعث، وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ ای وجب علیهم العذاب. و قیل: حق علیهم القول انهم یکفرون فیعذّبون، فِی أُمَمٍ ای مع امم قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ ای من قبل اهل مکة مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ کانوا فی الدنیا عملوا بمثل معاصیهم، إِنَّهُمْ کانُوا خاسِرِینَ مثلهم.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی مفهوم "قرناء" و "قیض" می‌پردازد. در اینجا اشاره می‌شود که خداوند برای برخی افراد، دوستان و همدمانی از جنس شیاطین و انسان‌های بدکار قرار می‌دهد که آنها را در مسیر نادرست هدایت می‌کنند. این مشکلات و انحرافات به گونه‌ای شکل می‌گیرد که آن‌ها امور دنیوی را بر آخرت ترجیح می‌دهند و به انکار حقایق دینی و قیامت می‌پردازند. در نهایت، این موضوع به عذاب و مجازات عده‌ای از آنها منجر می‌شود که مشابه جوامع قبلی هستند که نیز به معاصی مشابه دست زده بودند و در نتیجه، ضرر کردند.
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ این آیت در شأن بو جهل فرو آمد که فراسفهای اصحاب خویش گفت: چون محمد قرآن خواند شما بآواز بلند شغبی و جلبی در گیرید دست کوبید و صفیر زنید و شعر و رجز گوئید و سخنان نابکار بی‌حاصل در میان قراءت وی افکنید چنانک بر وی غلبه کنید تا او خاموش شود یا قراءت بر وی شوریده گردد و فراموش کند. اللغو و اللاغیة من الکلام ما لا حقیقة له و لا فائدة فیه، یقال: لغی یلغی و لغا یلغو، و اللغو و اللغط واحد.
هوش مصنوعی: کافران گفتند: به این قرآن گوش ندهید و در آن بیهوده‌گویی کنید تا شاید بر او غلبه کنید. این آیه درباره ابوجهل نازل شد که به یارانش گفت: وقتی محمد قرآن خواند، با صدای بلند سر و صدا کنید، دست بزنید، سوت بزنید و اشعار و سخنان بی‌معنا بگویید تا بتوانید او را وادار به سکوت کنید یا قرائت او را به هم بریزید و او را فراموشکار کنید. لغو و بیهوده‌گویی به سخنانی اطلاق می‌شود که حقیقت و فایده‌ای ندارند؛ به عبارت دیگر، لغو به معنای بی‌معنا بودن است.
فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یعنی ابا جهل و اصحابه عَذاباً شَدِیداً فی الدنیا و هو القتل ببدر، وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ ای نجزیهم فی الآخرة اقبح جزاء باقبح فعلهم و هو الکفر.
هوش مصنوعی: ما به کسانی که کافر شدند، عذابی سخت خواهیم چشاند، مانند عذابی که در جنگ بدر به ابوجهل و همراهانش رسید. و ما آن‌ها را به بدترین اعمالی که انجام داده‌اند، به بدترین جزا خواهیم رساند که همان کفر است.
«ذلِکَ» الذی ذکرت من العذاب الشدید جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ، ثمّ بیّن ذلک الجزاء فقال: «النَّارُ» ای هو النار، لَهُمْ فِیها ای فی النار دارُ الْخُلْدِ دار اقامة لا انتقال منها جَزاءً بِما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ.
هوش مصنوعی: این عذاب شدیدی که به آن اشاره کردی، جزای دشمنان خداست. سپس نوع این جزا را توضیح می‌دهد که آتش است، و آن آتش محل اقامت ابدی آنهاست، جایی که هرگز از آنجا منتقل نخواهند شد. این جزا به دلیل انکار آنچه که در آیات ما آمده است، نصیبشان می‌شود.
وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا یقولون فی القیامة حین صاروا الی النار: رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ یعنی ابلیس «و الانس» یعنی ابن آدم الذی قتل اخاه و هو قابیل لأنّهما سنّا المعصیة. یروی ان قابیل شدّت ساقاه بفخذیه یدور مع الشمس حیث دارت یکون فی الشتاء فی حظیرة ثلج و فی صیف فی حظیرة نار. و صحّ‌
هوش مصنوعی: کافران در روز قیامت زمانی که به آتش جهنم وارد می‌شوند، می‌گویند: پروردگارا، ما را به آن‌ها که ما را به گمراهی کشاندند، نشان بده. منظور از جنیان، ابلیس و از انسان‌ها، قابیل است، کسی که برادرش هابیل را کشت و آن‌ها اولین کسانی بودند که معصیت کردند. گفته شده که قابیل پاهایش به شدت در دو پایش می‌چرخید تا در تابستان در آتش و در زمستان در برف بماند.
عن رسول اللَّه (ص): «ما من دم یسفک علی وجه الارض بغیر الحق الّا و علی ابن آدم منه کفل لانه اوّل من سنّ القتل».
هوش مصنوعی: پیامبر خدا (ص) فرمودند: «هیچ خونی بر روی زمین به ناحق ریخته نمی‌شود مگر اینکه بر عهده پسر آدم (آدم و نسلش) قسمتی از آن است، زیرا او نخستین کسی بود که قتل را آغاز کرد.»
نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا فی النار لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ ای لیکونا فی الدرک الاسفل من النار. قال ابن عباس: لیکونا اشدّ عذابا منّا.
هوش مصنوعی: ما آن‌ها را زیر پاهایمان در آتش می‌گذاریم تا از پایین‌ترین طبقات آتش باشند. ابن عباس گفت: هدف این است که آن‌ها عذاب شدیدتری نسبت به ما داشته باشند.
إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا ابن عباس گفت: این آیت در شأن ابو بکر صدیق فروآمد، هر فرقتی رَبُّنَا اللَّهُ میگفتند امّا شرک در آن می‌پیوستند، مشرکان میگفتند: رَبُّنَا اللَّهُ و با این کلمة میگفتند: الملائکة بنات اللَّه، جهودان رَبُّنَا اللَّهُ میگفتند و عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ با وی میگفتند و انکار نبوت مصطفی (ص) میکردند، ترسایان رَبُّنَا اللَّهُ می‌گفتند و گفت الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ و انکار نبوت مصطفی (ص) در آن می‌پیوستند. بو بکر صدیق بگفت: «ربّنا اللَّه» و آن گه بوفای کلمه باز آمد شرک از آن نفی کرد بر راه سنّت و جماعت راست رفت در اداء فرایض بکوشید اخلاص و صدق در آن بجای آورد و بر آن بپائید تا بر اللَّه رسید. استقامت لفظی جامع است مشتمل بر جمله این معانی. و هر یکی از مفسّران در قول خویش باین معانی اشارت کرده. مصطفی فرمود در تفسیر این آیت: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا
هوش مصنوعی: در این آیه اشاره شده است که افرادی که می‌گویند «پروردگار ما الله است» و سپس در این عقیده ثابت قدم می‌مانند، مورد ستایش هستند. ابن عباس بیان می‌کند که این آیه در مورد ابو بکر صدیق نازل شده است. او توضیح می‌دهد که دیگر گروه‌ها نیز این عبارت را می‌گفتند اما به آن شرک می‌آمیختند. مشرکان می‌گفتند «پروردگار ما الله است» و می‌افزودند که فرشتگان دختران خدا هستند. یهودیان نیز این جمله را می‌گفتند و عقیده داشتند که عزیر پسر خداست و نبوت پیامبر اسلام را انکار می‌کردند. مسیحیان هم این عبارت را بر زبان می‌آوردند و معتقد بودند که مسیح پسر خداست و به همین دلیل نبوت پیامبر (ص) را رد می‌کردند. اما ابو بکر صدیق این جمله را با صداقت بیان کرد و بر اساس اصول درست دین پیش رفت و به انجام واجبات متعهد ماند. او ثابت قدمی و اخلاص را در اعمال خود به کار گرفت تا در نهایت به خداوند برسد. مفهوم استقامت در این آیه مجموعه‌ای از معانی مثبت را در بر می‌گیرد و مفسران به این نکته اشاره کرده‌اند. پیامبر (ص) نیز در تفسیر این آیه تصریح کرده است که افرادی که این جمله را می‌گویند و سپس ثابت قدم می‌مانند، دارای جایگاه ویژه‌ای هستند.
قال: من مات علیها فهو ممّن استقام».
هوش مصنوعی: او گفت: کسی که بر این راه بمیرد، از جمله کسانی است که در آمرزش و استقامت قرار دارد.
ابو بکر صدیق گفت: ثُمَّ اسْتَقامُوا ای لم یشرکوا باللّه شیئا و لم یرجعوا عنها بعد ما قالوا عمر خطاب گفت: استقاموا علی الامر و النهی و لم یروغوا روغان الثعالب، عثمان بن عفان گفت: ثُمَّ اسْتَقامُوا ای اخلصوا العمل للَّه.
هوش مصنوعی: ابو بکر صدیق گفت: سپس آن‌ها به راه راست رفتند و هیچ چیزی را با خدا شریک قرار ندادند و پس از آنچه گفتند، بازنگشتند. عمر خطاب گفت: آن‌ها در اجرای دستورها و نهی‌ها ثابت‌قدم بودند و مانند روباه‌ها دورنگی نکردند. عثمان بن عفان گفت: سپس به راه راست رفتند و کار خود را برای خدا خالص کردند.
علی مرتضی (ع) گفت: «ادّوا الفرائض».
هوش مصنوعی: علی مرتضی (ع) فرمودند: «واجبات را انجام دهید».
ابن عباس گفت: استقاموا علی أداء فرضه.
هوش مصنوعی: ابن عباس گفت: بر انجام واجبات خود استقامت داشته باشید.
حسن گفت: استقاموا علی امر اللَّه فعملوا بطاعته و اجتنبوا معصیته. مجاهد گفت: استقاموا علی شهادة ان لا اله الّا اللَّه حتی لحقوا باللّه. حسن بصری هر گه که این آیت بر خواندی گفتی: اللّهم انت ربنا فارزقنا الاستقامة. انس مالک گفت: آن روز که این آیت فرو آمد، رسول خدا شاد شد و از شادی فرمود: «امّتی و رب الکعبة».
هوش مصنوعی: حسن گفت: بر راه خدا ثابت قدم باشید و به اطاعت او عمل کنید و از نافرمانی‌اش دوری کنید. مجاهد اظهار داشت: ثابت قدم باشید بر گواهی این که هیچ معبودی جز خدا نیست تا به خدا برسید. حسن بصری هر بار که این آیه را می‌خواند، می‌گفت: خدایا تو پروردگار ما هستی، پس به ما ثبات قدم عطا کن. انس مالک گفت: روزی که این آیه نازل شد، پیامبر خدا خوشحال شد و از روی شادی فرمود: «ای پروردگار، این قوم من هستند و خداوند را به کعبه سوگند می‌دهم».
و خبر درست است از سفیان بن عبد اللَّه الثقفی که گفت: یا رسول اللَّه قل لی امرا من الایمان لا اسئل عنه احدا بعدک، قال: «قل آمنت باللّه ثمّ استقم» قال: قلت یا رسول اللَّه بماذا استقیم؟
هوش مصنوعی: حضرت سفیان بن عبدالله ثقفی از پیامبر اکرم (ص) خواسته بود که یک نکته از ایمان به او بگوید که بعد از آن از هیچ کس دیگری سوال نکند. پیامبر پاسخ دادند: «بگو به خدا ایمان دارم و سپس استقامت داشته باش.» سفیان در ادامه پرسید: «ای پیامبر، با چه چیزی باید استقامت داشته باشم؟»
قال: فاشار بیده الی لسانه‌
هوش مصنوعی: او دستش را به سمت زبانش اشاره کرد.
گفت: یا رسول اللَّه کلمه‌ای گوی مرا در مسلمانی که من دست در آن کلمه زنم، اصلی بیان کن که بر آن اصل بروم، رسول فرمود: بگو ایمان آوردم بگرویدم آن گه راست باش و استوار باش و بر جاده ایمان مستقیم باش، یعنی که چون این خبر از خود باز دادی بصورت از روی حقیقت وفای این خبر بجای آر، و از روی روش داد این کلمه بده اوّل او را بقبول دعوت کرد آن گه بعمل فرمود که استقامت عمل است با اخلاص نیّت تا ترا معلوم گردد که ایمان هم قول است و هم عمل و هم نیت.
هوش مصنوعی: گفت: ای پیامبر خدا، کلمه‌ای به من بگو که با پذیرش آن به ایمان خود بیفزایم. پیامبر فرمود: بگو "ایمان آوردم" و سپس راست بگو و ثابت‌قدم باش و در مسیر ایمان مستقیم حرکت کن. یعنی زمانی که این گفته را از دل بیان کردی، باید به حقیقت آن وفا کنی. ابتدا دعوت را بپذیر و سپس عمل کن، زیرا پایداری در عمل با نیت خالص اهمیت دارد تا بدانی که ایمان هم شامل گفتار است و هم عمل و هم نیت.
و فی الخبر «لا یقبل قول الّا بعمل و لا یقبل قول و عمل الّا بنیّة».
هوش مصنوعی: در روایت آمده است که هیچ سخنی پذیرفته نمی‌شود مگر به همراه عمل، و هیچ سخن و عملی پذیرفته نمی‌شود مگر با نیت.
تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ عند الموت. و قیل: عند الخروج من القبر، قائلین أَلَّا تَخافُوا من الموت و ما بعده وَ لا تَحْزَنُوا علی ما خلفتم فی الدنیا من اهل و ولد فانّا نخلفکم فی ذلک کلّه. و قال عطاء بن ابی رباح: لا تخافوا و لا تحزنوا علی ذنوبکم فانی اغفرها لکم. وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ فی الدنیا علی لسان الرسل.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به مرگ نزدیک می‌شود، فرشتگان بر او نازل می‌شوند. برخی می‌گویند این اتفاق در زمان خروج از قبر رخ می‌دهد. آن‌ها به انسان می‌گویند که از مرگ و آنچه بعد از آن پیش می‌آید نترسید و بر چیزی که در دنیا از خانواده و فرزندان خود جا گذاشته‌اید، غمگین نباشید، زیرا ما در همه‌ چیز در کنار شما خواهیم بود. عطاء بن ابی رباح نیز گفته که نترسید و به گناهانتان فکر نکنید، زیرا من آن‌ها را برای شما می‌بخشم. و به شما بشارت می‌دهند به بهشتی که در دنیا به شما وعده داده شده بود از طرف پیامبران.
قال وکیع بن الجراح: بشری المؤمن تکون فی ثلث مواطن: عند الموت و فی القبر و عند البعث.
هوش مصنوعی: وکیع بن الجراح گفته است: بشارت مؤمن در سه موقعیت است: در لحظه مرگ، در قبر و در هنگام قیامت.
نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ‌ قیل: هذا من قول الملائکة الذین تتنزّل علیهم الملائکة بالبشارة، ای نحن احبّاؤکم و انصارکم فی الدنیا بالاستغفار و فی الآخرة با الشفاعة.
هوش مصنوعی: ما دوستان و حامیان شما هستیم. گفته شده که این صحبت از سوی فرشته‌هایی است که بر آنها نازل می‌شوند تا بشارت دهند. به این معنا که ما در این دنیا هواداران و یاران شما هستیم، با دعا و استغفار از شما حمایت می‌کنیم و در آخرت نیز با شفاعت خود به یاری‌تان می‌شتابیم.
و قیل: هم الحفظة، و المعنی: نحن قرناؤکم الذین کما معکم فی الدنیا و لن نفارقکم فی الآخرة حتی تدخلوا الجنة. و قیل: هو من قول اللَّه عز و جل، ای نحن انصارکم کقوله: مَنْ کانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ، و کقوله: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا...
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که فرشتگان حافظ، یعنی ما همراهان شما هستیم که در دنیا در کنار شما بودیم و در آخرت نیز از شما جدا نخواهیم شد تا زمانی که وارد بهشت شوید. در ادامه، اشاره شده که این سخن، از قول خداوند است، به این معنا که ما یاری‌کننده شما هستیم، همانطور که خداوند می‌فرماید: "هر کسی که گمان کند که خداوند او را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد..." و همچنین در ادامه آیات آمده است: "ما قطعا پیامبران خود را یاری خواهیم کرد..."
الآیة. و قال بعض المفسّرین: کفی بالمؤمن فخرا ان یقول له الرب: نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ارزقک و ابصرک فِی الْآخِرَةِ ارحمک و ادخلک جنتی، وَ لَکُمْ فِیها ما تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ‌ من الکرامات و اللّذات و البقاء السرمد، لان الناس یشتهون ذلک، وَ لَکُمْ فِیها ما تَدَّعُونَ‌ یعنی: ما تتمنّون. و قیل: وَ لَکُمْ فِیها ما تَدَّعُونَ‌ فی الدنیا انّها لکم فی الآخرة و قیل: من ادّعی شیئا فی الجنّة فهو له، لانّ الانسان فی الجنّة لا یدّعی ما لا یستحقّه.
هوش مصنوعی: برخی از مفسرین می‌گویند که برای مؤمن کافی است که افتخار کند که خداوند به او می‌گوید: ما در زندگی دنیا حامیان شما هستیم، شما را روزی می‌دهیم و در آخرت به شما رحم می‌کنیم و شما را به بهشت خود وارد می‌سازیم. در آنجا هر آنچه که دل‌هایتان بخواهد وجود دارد و هر آنچه را که طلب کنید برایتان فراهم می‌شود. همچنین گفته شده است که هر خواسته‌ای که در دنیا مطرح کنید، در آخرت برایتان محقق می‌شود و اگر کسی چیزی را در بهشت ادعا کند، آن به او داده می‌شود، چرا که در بهشت هیچ‌کس چیزی را ادعا نمی‌کند که شایستگی‌اش را نداشته باشد.
قوله: نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ النزل ما یهیّ‌ء للضیف اذا نزل و انتصابه علی المصدر ای انزلکم اللَّه فیما تشتهون نزلا. و قیل: هو جمع نازل و انشدوا: فانّا معشر نزل.
هوش مصنوعی: نزل به معنای پذیرایی و مهمانداری است که برای مهمانان فراهم می‌شود. این واژه به معنای لطف و رحمت خداوند نیز به کار رفته است و بعضی آن را جمع نازل می‌دانند. به عبارت دیگر، این مفهوم می‌تواند به استقبال از مهمانان و فراهم آوردن امکانات برای آنها اشاره داشته باشد.
فیکون حالا عن الضمیر فی قوله: «تدّعون».
هوش مصنوعی: حال به بررسی ضمیر در عبارت «تدّعون» می‌پردازیم.
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ ای الی طاعة اللَّه و توحیده، وَ عَمِلَ صالِحاً ادّی الفرائض، وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ تفاخرا بالاسلام و تمدّحا. قومی گفتند: حکم این آیت بر عموم است، هر مسلمانی که خلق را دعوت کند بر خیری در تحت این آیت مندرج است، اگر پیغامبر باشد که امت را بر اسلام و توحید دعوت کند، یا عالم باشد که خلق را پند دهد و ایشان را بر طاعت و عبادت اللَّه خواند، یا مجاهد باشد که مؤمنانرا بر غزو خواند. و قومی تخصیص کردند گفتند: مراد باین آیت مصطفی است صلوات اللَّه و سلامه علیه فانه دعا الی شهادة ان لا اله الا اللَّه، کقوله: أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی‌ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی. و قوله: إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ اراد ما امره اللَّه تعالی بقوله: وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ. عایشه صدیقه گفت: در شأن مؤذنان اهل اسلام فروآمد. عمر خطاب گفت: لو کنت مؤذنا ما بالیت ان لا اجاهد و لا احجّ و لا اعتمر بعد حجة الاسلام. قومی گفتند: در شأن بلال فروآمد مؤذن مصطفی (ص)
هوش مصنوعی: هیچ‌کس بهتر از کسی که به سوی خدا دعوت کرده، سخن نمی‌گوید. او به طاعت و یگانگی خدا فرا می‌خواند، کارهای نیک انجام می‌دهد و می‌گوید که من از مسلمانان هستم تا به اسلام افتخار کند و خود را ستایش کند. بعضی بر این باورند که مضمون این آیه عمومی است و هر مسلمانی که دیگران را به خیر دعوت کند، مشمول این آیه می‌شود؛ چه پیامبر باشد که مردم را به اسلام و یگانگی خدا دعوت کند، یا عالمی که مردم را نصیحت کند و به عبادت خدا فرا خواند، یا مجاهدی که مؤمنان را به جهاد دعوت کند. عده‌ای نیز بر این عقیده‌اند که منظور از این آیه پیامبر اسلام است، چرا که او به گواهی «لا اله الا الله» دعوت کرده است. عایشه صدیقه اشاره کرده که این آیه در مورد مؤذنان مسلمان وارد شده است. عمر خطاب نیز گفته که اگر او مؤذن بود، نگران نمی‌شد که جهاد کند یا حج و عمره به‌جا آورد. برخی نیز بر این باورند که این آیه در مورد بلال، مؤذن پیامبر، نازل شده است.
قال النبی (ص). «الملک فی قریش و القضاء فی الانصار و الاذان فی الحبشة»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «حکومت در دست قریش است، قضاوت در میان انصار انجام می‌شود و اذان در سرزمین حبشه گفته می‌شود.»
و قال ابو امامة الباهلی رضی اللَّه عنه: وَ عَمِلَ صالِحاً ای صلّی رکعتین بین الاذان و الاقامة.
هوش مصنوعی: ابو امامه باهلی رضی الله عنه می‌گوید: و وقتی که کار نیکی انجام دادید، دو رکعت نماز بین اذان و اقامه بخوانید.
قال النبی (ص): «بین کلّ اذانین صلاة ثلث مرّات»، و قال: «فی الثالثة لمن شاء»
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) فرمودند: «بین هر دو اذان، سه بار نماز است»، و در مورد بار سوم فرمودند: «برای کسی که بخواهد».
و قال: «لا یردّ الدعاء بین الاذان و الاقامة».
هوش مصنوعی: او گفت: «دعایی که بین اذان و اقامه خوانده شود، مستجاب نمی‌گردد.»
فضیل رفیده گفت: مؤذن بودم در روزگار اصحاب، عبد اللَّه بن مسعود و عاصم بن هبیرة مرا گفت: چون از بانگ نماز فارغ شوی بگو: و انا من المسلمین، نبینی که رب العالمین گفت: وَ قالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.
هوش مصنوعی: فضیل رفیده می‌گوید: من مؤذن بودم در زمان اصحاب، و عبد اللَّه بن مسعود و عاصم بن هبیرة به من گفتند که بعد از اینکه از اذان نماز فارغ شدی، این جمله را بگو: "من نیز از مسلمانان هستم". آیا نمی‌بینی که پروردگار جهانیان نیز فرموده است: "و او گفت من از مسلمانان هستم".
وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّیِّئَةُ «لا» هاهنا زائدة دخلت للتأکید کقول الشاعر:
هوش مصنوعی: نیکی و بدی برابر نیستند. در اینجا "لا" اضافی است که برای تأکید استفاده شده است، مانند جمله‌ای از یک شاعر.
ما کان یرضی رسول اللَّه فعلهم
و الطیّبان ابو بکر و لا عمر
هوش مصنوعی: پیامبر خدا از عمل آنها راضی نبود و همچنین ابو بکر و عمر نیز از آن pleased نمی‌آمدند.
ای ابو بکر و عمر. و معنی الآیة: لا یستوی الایمان و الشرک و الحلم و الضجر و الطاعة و المعصیة و الرفق و العنف. ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ اشارت است بمکارم الاخلاق ای احسن الی من أساء الیک و سلّم علیه اذا لقیته می‌گوید: کسی که ترا جفا گوید بهرچه نیکوتر او را پاداش کن، چون او را بینی بر وی سلام کن، و جهل وی بحلم خود دفع کن، همانست که گفت: خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ، و قال الشاعر:
هوش مصنوعی: ای ابو بکر و عمر. در این آیه اشاره شده است که ایمانی که با شرک آمیخته باشد و همچنین خصوصیات مانند حلیم و خشم، اطاعت و معصیت، و مهربانی و خشونت با یکدیگر برابر نیستند. باید با بهترین روش‌ها برخورد کرد، یعنی به کسانی که به شما آسیب رسانده‌اند، نیکی کنید و وقتی آنها را می‌بینید، به آنها سلام کنید. باید جهل دیگران را با بردباری خود خنثی کنید. همانطور که در آیه‌ای دیگر آمده است: "عفوت را بپذیر و به کارهای نیک فرمان بده و از جاهلان دوری کن." همچنین یک شاعر گفته است: ...
تنح عن القبیح و لا ترده
و من اولیته حسنا فزده‌
هوش مصنوعی: از کار بد دوری کن و آن را نپذیر؛ و اگر چیزی را با نیکویی آغاز کردی، آن را بیشتر پرورش بده.
ستکفی من عدوّک کلّ کید
اذا کان العدوّ و لم تکده‌
هوش مصنوعی: اگر دشمنت به تو آسیب نرساند، من از هر فریب و حیله‌ای او بی‌نیازم.
فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ای اذا دفعت بالاحسن خضع لک عدوّک و لان جانبه لک و مال الیک. مقاتل بن حیان گفت: این آیت در شأن بو سفیان بن حرب فرو آمد که اوّل دشمن بود و در دل عداوت داشت با رسول خدا و با مؤمنان و بآخر دوست گشت بآن مصاهره که میان وی و میان رسول خدا رفت و ببرکت حلم رسول و رفق وی مسلمان گشت تا در دین دوست بود و در نسب خویشاوند، اینست که رب العالمین گفت: کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ای ولی بالاسلام حمیم بالقرابة، نظیره قوله: عَسَی اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً.
هوش مصنوعی: اگر بین تو و دشمنی‌ات کینه‌ای وجود داشته باشد، مانند این است که او دوست نزدیک تو باشد. یعنی اگر تو با احسان و نیکی با او رفتار کنی، او نیز تسلیم خواهد شد و به تو نزدیک‌تر خواهد شد. مقاتل بن حیان گفت: این آیه درباره ابوسفیان بن حرب نازل شده است، که او در ابتدا دشمن رسول خدا و مؤمنان بود، اما در نهایت با درخواست ازدواج و پیوند خویشاوندی که میان او و رسول خدا ایجاد شد و همچنین به خاطر بردباری و ملاطفت رسول، مسلمان شد و از دشمن به دوست تبدیل گردید. در واقع، خداوند می‌فرماید که او همچون یک دوست نزدیک است، یعنی در دین هم‌دین و در نسب نیز خویشاوند شده است. این مشابه این آیه است که خدا می‌فرماید: شاید خداوند بین شما و کسانی که با آن‌ها دشمنی می‌کردید، دوستی برقرار کند.
وَ ما یُلَقَّاها ای ما یلقّی هذه الخصلة هی دفع السیئة بالحسنة إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا علی کظم الغیظ و احتمال المکروه، وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ فی الخیر و الثواب.
هوش مصنوعی: این ویژگی، یعنی مقابله با بدی‌ها با کارهای خوب، تنها به کسانی داده می‌شود که در برابر خشم خود صبر کرده و دشواری‌ها را تحمل می‌کنند و هیچ‌کس این خصوصیت را به جز افراد با قسمت و نصیب عظیم از خیر و پاداش نخواهد داشت.
و قیل: الحظّ العظیم الجنة، ای ما یلقّیها الّا من وجبت له الجنّة.
هوش مصنوعی: گفته شده که سعادت بزرگ به بهشت است، و این بهشت تنها به کسانی عطا می‌شود که نجات یافته‌اند.
وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ ای وسوسة و غضب و دعاک الی مقابلة القبیح بالقبیح لیصدّک عن الحلم، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ای اعتصم باللّه و استعمل الحلم، إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ لاستعاذتک «العلیم» بقصدک و نیّتک فیعینک علی ما ترید. نظیر این آیت آنست که در سوره بنی اسرائیل فرمود: وَ قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ، و نزغ شیطان در هر دو آیت سورة غضب است یعنی تیزی خشم که از حدّ اعتدال در گذرد و بتهوّر کشد و از ان خصلتهای بد خیزد چون کبر و عجب و عداوت، امّا اصل خشم از خود بیفکندن ممکن نباشد زیرا که آن در خلقت است و چون از حدّ اعتدال بکاهد بد دلی و بی‌حمیّتی بود و چون معتدل بود آن را شجاعت گویند و از ان حلم و کرم و کظم غیظ خیزد، و فی الخبر: «خلق الغضب من النار التی خلق منها ابلیس»، و قال صلی اللَّه علیه و سلم: «الغضب من نار الشیطان الا تری الی حمرة عینیه و انتفاخ اوداجه و المتغاضبان شیطانان یهاتران و یتکاذبان»، و قال (ص): «اذا غضبت و کنت قائما فاقعد و ان کنت قاعدا فقم و استعذ باللّه من الشیطان»، و قال (ص): «لیس الشدید بالصرعة انّما الشدید الذی یملک نفسه عند الغضب».
هوش مصنوعی: اگر شیطان سعی کند تو را به وسوسه، خشم یا مقابله به مثل وا دارد و تو را از درایت و عقل وادار به کنش‌های نامناسب کند، باید به خدا پناه ببری و از عقل و درایت خود استفاده کنی، چرا که خداوند به تو گوش می‌دهد و نیت و قصد تو را می‌داند و در تحقق خواسته‌ات به تو کمک خواهد کرد. در یک آیه دیگر نیز آمده است که باید به بندگانم بگویی که بهترین سخن را بگویند، زیرا شیطان میان آنها تفرقه می‌اندازد. وسوسه‌های شیطانی معمولاً ناشی از خشم و غضب است که از حد متعادل فراتر می‌رود و به رفتارهای ناپسند مانند کبر و عداوت می‌انجامد. اساسًا نمی‌توان خشم را به طور کامل حذف کرد، زیرا این ویژگی انسانی است و در صورت کنترل آن، به ویژگی‌های نیکو مانند شجاعت و سخاوت تبدیل می‌شود. در احادیث آمده است که خشم از آتش ناشی می‌شود و باید در مواقع خشم به خود مسلط بود و از خداوند کمک خواست. کسی که در خشم کنترل خود را حفظ کند، از شخص با اراده و واقعی به شمار می‌آید.