گنجور

۹- سورة التوبة- مدنیة

۱ - النوبة الاولى : قوله تعالی: بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ این بیزاری است از خدا و رسول او، إِلَی الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۱) بایشان که پیمان بستید با ایشان از مشرکان. ۱ - النوبة الثانیة : قوله تعالی: بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ. این سورة را شش نام است: سورة التّوبة و المبعثرة و المنقرة و المثیرة و البحوث. صد و بیست و نه آیت است و چهار هزار و نود و هشت کلمت و ده هزار و چهار صد و هشتاد و هشت حرف است، و پسین سورة که از آسمان بزمین آمد در مدینه بیکبار تمام این سورة است. ۱ - النوبة الثالثة : قوله تعالی: بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ. و عید کافران است و تهدید بیگانگان، و سرانجام کفر ایشان فراق جاویدان و حسرت بیکران، درخت نومیدی ببر آمده و اشخاص بیزاری بدر آمده، چه سود دارد اکنون زاری، که خدای حکم کرد به بیزاری، اینست فضیحت و رسوایی، ماتم بیگانگی و مصیبت جدایی، امروز خسته زخم قطیعت، فردا سوخته آتش عقوبت، امروز عذاب و خزی، وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکافِرِینَ و فردا حسرت، اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ، امروز سیاست، فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ، و فردا زقوم و حمیم و غسلین. مسکین آدمی که پیوسته در غفلت است یا در طاعت یا فترت است، نداند که سرانجام کار وی چیست. آشنایی است یا بیگانگی در غفلت و معصیت می‌زید، و این نشان بدبختی است، حرام میخورد و بخسران دین رضا میدهد، و این نشان بیزاری است، در فرمان شرع سستی و با نهی حقّ ناپاکی، و این نشان شوخی است. بیچاره آدمی بیدار آن گه شود که نبود هر چه بودنی است، پند آن گه پذیرد که باو رسد هر چه رسیدنی است، نمیداند که هر چه کشت رستنی است، و هر چه رست درودنی است، یموت الرّجل علی ما عاش علیه و یحشر علی ما مات علیه. ۲ - النوبة الاولى : قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ از بس دروغ کنند سوگندان خویش، مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ از پس ایمان خویش، وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ و طعن کنند و عیب گویند بسته یا گشاده دین شما را، فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ کشتن کنید با پیشوایان کفر، إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ ایشان آنند که ایشان را سوگندان نیست، لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ. (۱۲) تا مگر با پس آیند. ۲ - النوبة الثانیة : قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ ای نقضوا عهودهم الّتی بینهم و بین رسول اللَّه ص قبل اجله. ۲ - النوبة الثالثة : قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ... الآیة. یک قول آنست که اینان اهل بدعت و اهواءاند که کتاب خدا و سنّت مصطفی واپس داشتند و آن را سست دیدند، و صواب دید رأی خویش و مستحسنات عقول فرا پیش داشتند و بچشم تعظیم در آن ننگرستند تا اسیر تهمت و شبهت گشتند، نه اعتقاد بر بصیرت دارند نه سخن بر بیّنت نه طریق کتاب و سنّت، راست چون درختی که بیخش بدعت، ساقش ضلالت، شاخش لعنت، برگش عقوبت، شکوفه‌اش ندامت، میوه‌اش حسرت. ۳ - النوبة الاولى : قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدید، لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ پدران خویش و برادران خویش بدوستی مگیرید، إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَی الْإِیمانِ اگر ایشان می‌دوست دارند که کفر بگزینند بر ایمان، وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ و هر که ایشان را بپذیرد بدل و بدوست گیرد از شما که مؤمنان‌اید، فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. (۲۳) از بیدادگران است هم چون ایشان. ۳ - النوبة الثانیة : قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ این آیت در شأن قومی آمد که به هجرت آمده بودند و موالاة داشتند با برادران به مکه در دارالشرک و ایشان دست می‌افکندند و در خبرها ایشان می‌گراییدند، ربّ العالمین ایشان را از آن نهی کرد و ایشان را بیم داد، گفت: وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ یا معشر المسلمین بعد نزول هذه الایة، فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ای من یتولّی المشرک فهو مشرک لانّه رضی بشرکه. و قومی از مسلمانان در مکه بماندند، از بهر عیال خویش و پیوند که داشتند هجرت نکردند و می‌گفتند: اگر ما یکبارگی از فرزندان و خویشان خود ببریم صنایع و اسباب ما خراب شود و مالی که به کسب به‌دست آورده‌ایم ضایع شود و فرزندان و کودکان ضعیف و بی‌کس بمانند، در شأن ایشان این آیت آمد: قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ. قرائت بوبکر از عاصم و عشیراتکم بالف است، و اقتراف اکتساب است: وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها ای اکتسبتموها، به مکه وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها ان یبقی علیکم فلا ینفق، و گفته‌اند: وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها یعنی البنات الایامی اذا کسدن عند آبائهن و لم یخطبن. ۳ - النوبة الثالثة : قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ... الایة علامة الصدق فی التّوحید قطع العلاقات و مفارقة العادات و هجران المعارف و الاکتفاء باللّه علی دوام الحالات. هر که حلقه انقیاد شرع در گوش فرمان کند به بهشت رسد هر که دیده حرص بناوک فقر و فاقة بدوزد از دوزخ برهد، هر که صفات خود قربان مهر ازل کند اسرار علوم حقیقت از دل وی سر برزند، هر که یعقوب‌وار در بیت الاحزان عشق نشیند. و از علایق و خلایق ببرّد بصحبت مولی رسد. از خداوندان همّت یکی خلیل بود، ابراهیم در بدایت کار دنیا را بر مثال ستاره پیش دیده وی در آوردند، پس عقبی بینی اندر صورت ماه جمال خود بر دیده خلّت وی جلوه کرد پس نفس امّاره و مهر اسماعیل بحکم بعضیّت بر صفت آفتاب خود را بدو نمود. خلیل در نگرست بر هیچ چیز از موجودات آثار عزّ فقر و نشان ازل ندید گفت: نخواهم لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ همی بیکبار از کل کون اعراض کرد دنیا بداد و دل از فرزند برداشت و نفس خود را بآتش نمرود سپرد گفت: فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعالَمِینَ. هر که خواهد که در کوی موافقت بر بساط محبّت منزل کند مرکب علاقت را یکبارگی پی‌کند. ۴ - النوبة الاولى : قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند، إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ بسیاری از این دانشمندان جهودان و خداترسان ترسایان، لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ مالهای مردمان میخورند به ناروای و ناراست و ناشایست وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ و برمی‌گردانند مردمان را از راه خدای، وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ و ایشان که زر و سیم گنج می‌نهند، وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ و آن را از بهر خدا نفقت نمیکنند و در جهاد با دشمن وی، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ. (۳۴) بشارت ده ایشان را بعذابی دردنمای.