گنجور

۲ - النوبة الثالثة

قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ... الآیة. یک قول آنست که اینان اهل بدعت و اهواءاند که کتاب خدا و سنّت مصطفی واپس داشتند و آن را سست دیدند، و صواب دید رأی خویش و مستحسنات عقول فرا پیش داشتند و بچشم تعظیم در آن ننگرستند تا اسیر تهمت و شبهت گشتند، نه اعتقاد بر بصیرت دارند نه سخن بر بیّنت نه طریق کتاب و سنّت، راست چون درختی که بیخش بدعت، ساقش ضلالت، شاخش لعنت، برگش عقوبت، شکوفه‌اش ندامت، میوه‌اش حسرت.

فرمان است از درگاه عزّت بحکم این آیت: فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ. این درخت از بیخ بر آرید و اصل این شاخها ببرید، امامان کفر و بدعت را زینهار مدهید و از ایشان هرگز ایمن مباشید که ایشان دزدان‌اند و شما پاسبان. دزد پاسبان را کی دوست دارد و از وی کی ایمن باشد؟! ائمة الکفر باین قول که گفتیم بشر المریسی است با دین تلبیسی و طریق ابلیسی، شیطان الطّاق آن زراق باتفاق بسر بود و او که قرآن را مخلوق، گفت، برای و مراد جعد درهم که فردا در دوزخ با فرعون خواهد بود بهم غیلان قدری که وی زنده کرده است دین گوری جهم صفوان که در دین بوی اقتدا کردن نتوان. این مبتدعان و پیشروان کفر و ضلالت در آخر عهد صحابه پدید آمدند و فتنها در دین آشکارا کردند و روی از منهج راستی بر تافتند تا ربّ العزّة قومی را از پیش‌روان اهل سنّت بر ایشان مسلّط کرد. چون عبد اللَّه بن عمر و عبد اللَّه بن عباس و مانند ایشان تا آن بدعتها نفی کردند و بتیغ کتاب و سنت بیخ جدال و بدعت ببریدند و متون احادیث پیغامبر (ص) بسلاسل اسناد مقیّد داشتند و حقّ از باطل جدا کردند و فرزندان خود را وصیّت کردند که بر ایشان سلام مکنید و چون بمیرند بر ایشان نماز مکنید. پیران طریقت گفته‌اند: گناه اهل سنّت بعفو. نزدیکتر است از طاعت مبتدع بقبول.

قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ. سماع نصرت بار قتال بر ایشان سبک کرد و وعده ظفر کار خطرناک بر ایشان خوش کرد. اینست سنّت خداوند جل جلاله که بر هر تکلیفی تخفیفی داشته و با هر عسری یسری روان کرد.

وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ هر کسی را باندازه بیماری وی شفا داد، یکی بیمار از کید شیطان، شفاء وی در قهر دشمن است یکی بیمار از شهوت نفس، شفاء وی در قهر نفس یکی بیمار از تاریکی دل، شفاء وی در نور معرفت است یکی بیمار از محبّت، شفاء وی در مشاهده است. جعفر بن محمد از اینجا گفته است: لبعضهم شفاء المعرفة و الصفا، و لبعضهم شفاء التّسلیم و الرضا، و لبعضهم شفاء التوبة و الوفا و لبعضهم شفاء المشاهدة و اللّقاء.

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا... الآیة، من ظنّ انه یقنع منه بالدّعوی دون التحقیق بالمعنی فهو علی غلط من حسابه. کار حقیقت معنی دارد نه صورت دعوی، هموار مال اندر دست منکر باشد و باد اندر دست مدعی، و بحکم شرع منکر را قول قول است و مدعی اگر بیّنت ندارد قولش هذیان، دنیای خسیس بدعوی نتوان یافت، حقیقت حق بدعوی کی توان یافت، آنچه زیر حکم مخلوق در آید بدعوی حاصل نیاید، پس آنچه خود در حکم مخلوق نیاید بدعوی کی حاصل آید.

پیر طریقت گفت: الهی! اگر این آه از ما دعوی است سزای آنی، ور لاف است بجای آنی، ور صدق است وفای آنی الهی! اگر دعوی است سخن راست است، ور لاف است ناز راست است، ور صدق است کار راست است، ار دعوی است نه بیداد است ور لاف است از آن است که دل شاد است، ور صدق است از تاوان آزاد است الهی! تو دانی که کدام است، اگر دعوی بر کرم عرض کنی ناز مرا ضرورت است.

قوله: ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ عمارت مسجد در عبادت متعبّدان است و اخلاص مخلصان، و مشرک نه در شمار متعبّدان است نه در غمار مخلصان، عمارت مسجد کار مؤمنانست و عادت ایشان. خدای میگوید: إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ. و گفته‌اند مساجد اعضاء بنده است که بوقت سجود بر زمین نهاد، و عمارتش آنست که آن را بادب شرع دارند و بزیور حرمت بیارایند، و هرگز پیش مخلوق از بهر دنیا بر زمین ننهند و جز خدای را جل جلاله استحقاق سجود ندانند.

پیر طریقت گفت: الهی! از سه چیز که دارم در یکی نگاه کن: اول سجودی که جز ترا از دل برنخاست دیگر تصدیقی که هر چه گفتی گفتم که راست سه دیگر چون با ذکرم خاست دل و جان جز ترا نخواست.

آن گه از سرانجام کار مؤمنان و درجات ثواب مخلصان خبر داد، گفت: یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ‌

. بشارت بر دو قسم است: یکی بواسطه ملک در آخر عهد دنیا که بنده روی بآخرت نهد بشارت دهد که: أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ یکی بیواسطه قول ملک جلّ جلاله در انجمن قیامت بوقت محاسبت یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ یکی را بشارت بود بنعمت جنّت یکی را بشارت بود بدوام مشاهدت و راز ولی نعمت و شتان ما هما، و یقال: یبشّر العاصی بالذکر لا لتقدیم العصاة علی المطیعین لکن لضعفهم و الضعیف اولی بالرفق من القوی، و یقال: یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ، عرفهم انهم لم یصلوا الی ما و صلوا من الدرجات بسعیهم و طاعتهم و لکن برحمة و صلوا الی طاعتهم لا بطاعتهم و صلوا الی نعمتهم.

قال رسول اللَّه (ص) ما منکم من احد ینجیه عمله قالوا: و لا انت یا رسول اللَّه؟

قال: و لا انا الا ان یتغمدنی اللَّه برحمته، و اللَّه هو الغفور الرحیم.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ... الآیة. یک قول آنست که اینان اهل بدعت و اهواءاند که کتاب خدا و سنّت مصطفی واپس داشتند و آن را سست دیدند، و صواب دید رأی خویش و مستحسنات عقول فرا پیش داشتند و بچشم تعظیم در آن ننگرستند تا اسیر تهمت و شبهت گشتند، نه اعتقاد بر بصیرت دارند نه سخن بر بیّنت نه طریق کتاب و سنّت، راست چون درختی که بیخش بدعت، ساقش ضلالت، شاخش لعنت، برگش عقوبت، شکوفه‌اش ندامت، میوه‌اش حسرت.
هوش مصنوعی: در این متن اشاره شده که برخی افراد به بدعت‌ها و افکار گمراه‌کننده روی آورده‌اند و نسبت به کتاب خدا و سنت پیامبر اکرم بی‌اعتنایی نشان می‌دهند. این افراد بجای پیروی از اصول واقعی دین، به نظرات و تحلیل‌های خود تکیه کرده و به ایده‌های غیرمعتبر اعتقاد پیدا کرده‌اند. در واقع، آنها نه تنها از دیدگاه صحیح دینی دور شده‌اند، بلکه به دام شبهات و اتهامات نیز افتاده‌اند. به‌گونه‌ای توصیف شده‌اند که مانند درختی هستند که ریشه‌اش بدعت، تنه‌اش ضلالت، شاخه‌هایش لعنت، برگ‌هایش عواقب ناگوار، شکوفه‌هایش ندامت و میوه‌اش اندوه و حسرت است.
فرمان است از درگاه عزّت بحکم این آیت: فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ. این درخت از بیخ بر آرید و اصل این شاخها ببرید، امامان کفر و بدعت را زینهار مدهید و از ایشان هرگز ایمن مباشید که ایشان دزدان‌اند و شما پاسبان. دزد پاسبان را کی دوست دارد و از وی کی ایمن باشد؟! ائمة الکفر باین قول که گفتیم بشر المریسی است با دین تلبیسی و طریق ابلیسی، شیطان الطّاق آن زراق باتفاق بسر بود و او که قرآن را مخلوق، گفت، برای و مراد جعد درهم که فردا در دوزخ با فرعون خواهد بود بهم غیلان قدری که وی زنده کرده است دین گوری جهم صفوان که در دین بوی اقتدا کردن نتوان. این مبتدعان و پیشروان کفر و ضلالت در آخر عهد صحابه پدید آمدند و فتنها در دین آشکارا کردند و روی از منهج راستی بر تافتند تا ربّ العزّة قومی را از پیش‌روان اهل سنّت بر ایشان مسلّط کرد. چون عبد اللَّه بن عمر و عبد اللَّه بن عباس و مانند ایشان تا آن بدعتها نفی کردند و بتیغ کتاب و سنت بیخ جدال و بدعت ببریدند و متون احادیث پیغامبر (ص) بسلاسل اسناد مقیّد داشتند و حقّ از باطل جدا کردند و فرزندان خود را وصیّت کردند که بر ایشان سلام مکنید و چون بمیرند بر ایشان نماز مکنید. پیران طریقت گفته‌اند: گناه اهل سنّت بعفو. نزدیکتر است از طاعت مبتدع بقبول.
هوش مصنوعی: این متن به طور کلی درباره ضرورت مقابله با رهبران کفر و بدعت و نفرت از آن‌ها صحبت می‌کند. نویسنده تأکید دارد که باید ریشه‌های این درختان زشت را از بیخ بر کند و به هیچ وجه به این افراد اطمینان نکنید، زیرا آن‌ها دزدی هستند که از پاسبانان دینی نباید انتظار امنیت داشت. همچنین به وجود آمدن ابتکارات دینی در زمان‌های گذشته و نفی آن‌ها توسط شخصیت‌های معتبر اسلامی همچون عبد الله بن عمر و عبد الله بن عباس اشاره می‌کند. این شخصیت‌ها با استفاده از قرآن و سنت پیامبر (ص) سعی در از بین بردن بی‌هدفی و بدعت‌ها داشته‌اند. در نهایت، نویسنده به این نکته اشاره می‌کند که گناه اهل سنت می‌تواند بخشیده شود، اما اطاعت از مبتدعان هرگز پذیرفته نیست.
قاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَ یُخْزِهِمْ وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ. سماع نصرت بار قتال بر ایشان سبک کرد و وعده ظفر کار خطرناک بر ایشان خوش کرد. اینست سنّت خداوند جل جلاله که بر هر تکلیفی تخفیفی داشته و با هر عسری یسری روان کرد.
هوش مصنوعی: با آن‌ها نبرد کنید، خداوند با دستان شما آن‌ها را عذاب می‌کند و موجب ذلت آن‌ها می‌شود و شما را بر آنها پیروز می‌سازد. شنیدن وعده نصرت بر قتال به آن‌ها قوت می‌بخشد و وعده پیروزی در موقعیت دشوار، دلگرمی می‌دهد. این سنت خداوند است که برای هر سختی آسانی قرار داده و در مشکلات، تسهیلاتی را فراهم می‌کند.
وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ هر کسی را باندازه بیماری وی شفا داد، یکی بیمار از کید شیطان، شفاء وی در قهر دشمن است یکی بیمار از شهوت نفس، شفاء وی در قهر نفس یکی بیمار از تاریکی دل، شفاء وی در نور معرفت است یکی بیمار از محبّت، شفاء وی در مشاهده است. جعفر بن محمد از اینجا گفته است: لبعضهم شفاء المعرفة و الصفا، و لبعضهم شفاء التّسلیم و الرضا، و لبعضهم شفاء التوبة و الوفا و لبعضهم شفاء المشاهدة و اللّقاء.
هوش مصنوعی: هر کسی به اندازه بیماری‌اش درمان می‌شود. یکی به خاطر نقشه‌های شیطان بیمار است و درمان او در مقابله با دشمن است. دیگری به خاطر هوس‌های نفس بیمار است و درمان او در کنترل نفسش است. یکی دیگر به دلیل تاریکی دلش بیمار است و درمانش در نور دانش و معرفت است. کسی هم به خاطر محبت بیمار است و درمان او در دیدن و توجه به محبوب است. جعفر بن محمد نیز بیان کرده که بعضی افراد درمانشان در شناخت و پاکی است، برخی دیگر در تسلیم و رضایت، و عده‌ای در توبه و وفا، و عده‌ای نیز در مشاهده و ملاقات با حقیقت.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا... الآیة، من ظنّ انه یقنع منه بالدّعوی دون التحقیق بالمعنی فهو علی غلط من حسابه. کار حقیقت معنی دارد نه صورت دعوی، هموار مال اندر دست منکر باشد و باد اندر دست مدعی، و بحکم شرع منکر را قول قول است و مدعی اگر بیّنت ندارد قولش هذیان، دنیای خسیس بدعوی نتوان یافت، حقیقت حق بدعوی کی توان یافت، آنچه زیر حکم مخلوق در آید بدعوی حاصل نیاید، پس آنچه خود در حکم مخلوق نیاید بدعوی کی حاصل آید.
هوش مصنوعی: آیا فکر می‌کنید که می‌توانید بدون بررسی واقعیات و تنها با ادعا، به نتیجه‌ای برسید؟ این تصور نادرست است. حقیقت در معنای واقعی آن وجود دارد و نه فقط در صورت ادعا. مال واقعی در دست منکر است و ادعای مدعی همانند بادی است که در دست دارد. طبق قوانین شرعی، سخن منکر معتبر است و اگر مدعی دلیلی نداشته باشد، سخنانش بیهوده خواهد بود. در این دنیای پست نمی‌توان حقیقت را تنها با ادعا به دست آورد. چیزی که تحت کنترل مخلوق است، با ادعا محقق نمی‌شود، پس چیزی که خود تحت کنترل مخلوق نیست، چطور می‌تواند تنها با ادعا به دست آید؟
پیر طریقت گفت: الهی! اگر این آه از ما دعوی است سزای آنی، ور لاف است بجای آنی، ور صدق است وفای آنی الهی! اگر دعوی است سخن راست است، ور لاف است ناز راست است، ور صدق است کار راست است، ار دعوی است نه بیداد است ور لاف است از آن است که دل شاد است، ور صدق است از تاوان آزاد است الهی! تو دانی که کدام است، اگر دعوی بر کرم عرض کنی ناز مرا ضرورت است.
هوش مصنوعی: پیر طریقت می‌گوید: خدایا! اگر این آه ما ناشی از حقیقتی است، سزاوار عذاب آن هستیم، و اگر فقط دروغی است، باز هم به جای خود دارد. اگر راست باشد، باید به آن عمل کنیم. اگر این فقط یک ادعاست، نباید به کسی ظلم شود و اگر دروغ است، باید دل شاد باشد. و اگر حقیقت دارد، باید آزاد باشیم از هرگونه هزینه و عذاب. خدایا! تو می‌دانی کدام یک از این وضعیت‌ها درست است. اگر این ادعا نیاز به کرم تو دارد، من به لطفت نیازمندم.
قوله: ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ عمارت مسجد در عبادت متعبّدان است و اخلاص مخلصان، و مشرک نه در شمار متعبّدان است نه در غمار مخلصان، عمارت مسجد کار مؤمنانست و عادت ایشان. خدای میگوید: إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ. و گفته‌اند مساجد اعضاء بنده است که بوقت سجود بر زمین نهاد، و عمارتش آنست که آن را بادب شرع دارند و بزیور حرمت بیارایند، و هرگز پیش مخلوق از بهر دنیا بر زمین ننهند و جز خدای را جل جلاله استحقاق سجود ندانند.
هوش مصنوعی: ساخت و ساز مساجد مختص مؤمنان و عابدان است، و مشرکان نه در زمره عابدان قرار می‌گیرند و نه در جمع مخلصان. خداوند می‌فرماید که تنها کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، مساجد را آباد می‌کنند. مساجد به نوعی نمایانگر اعضای بدن انسان هستند که در هنگام سجده بر زمین قرار می‌گیرند. آبادانی مساجد به معنای رعایت آداب شرعی و احترام به این مکان‌ها است. مؤمنان هرگز به خاطر دنیا و برای رضایت مخلوق در برابر زمین سجده نمی‌کنند و تنها خداوند را شایسته سجود می‌دانند.
پیر طریقت گفت: الهی! از سه چیز که دارم در یکی نگاه کن: اول سجودی که جز ترا از دل برنخاست دیگر تصدیقی که هر چه گفتی گفتم که راست سه دیگر چون با ذکرم خاست دل و جان جز ترا نخواست.
هوش مصنوعی: پیر طریقت گفت: ای خدا! به سه چیز از من توجه کن: اول، سجده‌ای که جز تو هیچ چیز دیگر را در دل ندارم. دوم، تصدیق و تاییدی که هر چه گفتی، من هم گفتن ما راست می‌دانم. سوم، زمانی که با یاد تو در دل و جانم برمی‌خیزم، جز تو چیزی دیگری نمی‌خواهم.
آن گه از سرانجام کار مؤمنان و درجات ثواب مخلصان خبر داد، گفت: یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ‌
هوش مصنوعی: سپس درباره نتیجه کار مؤمنان و پاداش‌های مخلصان صحبت کرد و گفت که پروردگارشان به آنها بشارت می‌دهد به رحمتی از سوی خود و رضایت و باغ‌هایی.
. بشارت بر دو قسم است: یکی بواسطه ملک در آخر عهد دنیا که بنده روی بآخرت نهد بشارت دهد که: أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ یکی بیواسطه قول ملک جلّ جلاله در انجمن قیامت بوقت محاسبت یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ یکی را بشارت بود بنعمت جنّت یکی را بشارت بود بدوام مشاهدت و راز ولی نعمت و شتان ما هما، و یقال: یبشّر العاصی بالذکر لا لتقدیم العصاة علی المطیعین لکن لضعفهم و الضعیف اولی بالرفق من القوی، و یقال: یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ، عرفهم انهم لم یصلوا الی ما و صلوا من الدرجات بسعیهم و طاعتهم و لکن برحمة و صلوا الی طاعتهم لا بطاعتهم و صلوا الی نعمتهم.
هوش مصنوعی: بشارت به دو نوع تقسیم می‌شود: یکی زمانی است که فرشته‌ای در پایان دنیا به بندگان بشارت می‌دهد که نباید نگران و غمگین باشند و به بهشت موعود خوش‌خبر می‌کند. نوع دیگر بشارت، زمانی است که در روز قیامت، خداوند در حین حسابرسی به بندگانش بشارت می‌دهد که به رحمتش نائل خواهند شد. یکی از این بشارت‌ها به نعمت بهشت مربوط می‌شود و دیگری به پایدار بودن در مشاهده و راز ولی نعمت. همچنین گفته می‌شود که به گناهکاران نیز بشارت داده می‌شود، نه به خاطر اولویت آنها بر پرهیزکاران، بلکه به خاطر ضعفشان؛ زیرا افراد ضعیف در باید با رأفت بیشتری مورد توجه قرار گیرند. به این ترتیب، خداوند به بندگانش یادآوری می‌کند که آنها به درجات عالی نرسیده‌اند فقط به واسطه تلاش و اطاعت خود، بلکه رحمت خداوند باعث رسیدن آنها به طاعت و نعمت‌ها شده است.
قال رسول اللَّه (ص) ما منکم من احد ینجیه عمله قالوا: و لا انت یا رسول اللَّه؟
هوش مصنوعی: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هیچ یک از شما نیست که عمل او او را نجات دهد. پرسیدند: حتی تو ای پیامبر خدا؟
قال: و لا انا الا ان یتغمدنی اللَّه برحمته، و اللَّه هو الغفور الرحیم.
هوش مصنوعی: او گفت: و من هیچ امیدی ندارم مگر اینکه خداوند به من رحم کند، و خداوند بخشنده و مهربان است.