۲ - النوبة الاولى
قوله تعالی: وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ از بس دروغ کنند سوگندان خویش، مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ از پس ایمان خویش، وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ و طعن کنند و عیب گویند بسته یا گشاده دین شما را، فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ کشتن کنید با پیشوایان کفر، إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ ایشان آنند که ایشان را سوگندان نیست، لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُونَ. (۱۲) تا مگر با پس آیند.
أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً کشتن نکنید با قومی، نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ که دروغ کردند سوگندان خویش، وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ و آهنگ بیرون کردن رسول کردند، وَ هُمْ بَدَؤُکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ و ایشان پیشی کردهاند در بد کرد، أَ تَخْشَوْنَهُمْ میترسید شما از ایشان؟ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ خدا سزاوارتر است که ازو ترسید، إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. (۱۳) اگر گرویدگاناید.
قاتِلُوهُمْ کشتن کنید با ایشان، یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ تا عذاب کند خدای ایشان را بدستهای شما، وَ یُخْزِهِمْ و کم آرد ایشان را و خجل کند، وَ یَنْصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ و یاری دهد شما را ور ایشان، وَ یَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِینَ. (۱۴) و آسانی آرد دلهای گروهی را از گرویدگان.
وَ یُذْهِبْ غَیْظَ قُلُوبِهِمْ و آن درد خشم که در دل دارند از ایشان از روزگار وابرد، وَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلی مَنْ یَشاءُ و توبه دهد خدای آن را که خواهد، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ. (۱۵) و خدای دانایی است راست دان.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَکُوا میپندارید که شما را گذارند ایدر برین که شما اید؟
وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ و خدای آن نیز بندیده که ایشان که اند از شما که جهاد کنند در سبیل وی؟ وَ لَمْ یَتَّخِذُوا و نه گیرند، مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِینَ
فرود از خدا و رسول او و گرویدگان باو، وَلِیجَةً دوستی بیگانه نهانی، وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ. (۱۶) و خدای آگاه است و دانا بآنچه شما میکنید.
ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ روا نیست و سزا نیست مشرکان را، أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ که عمّار و سکان باشند مسجدهای خدای را، شاهِدِینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ بر خویشتن گواهی دهان بکفر، أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ ایشان آنند که آنچه کردند پیش از حج و خدمت خانه آن تباه گشت همه و باطل، وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُونَ. (۱۷) و فردا در آتشاند جاویدان.
إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ در مساجد او باشد و آن را سازد، مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ او که ایمان دارد بخدا و بروز رستاخیز، وَ أَقامَ الصَّلاةَ و نماز بپای دارد، وَ آتَی الزَّکاةَ و زکاة دهد، وَ لَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ و جز خدای کس را خدای نخواند، فَعَسی أُولئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ. (۱۸) مگر که ایشاناند که بر راه راستاند.
أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ آب دادن حاج از زمزم و عمارت مسجد حرام و سدانة کعبه میبرابر دارید؟ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ با ایشان که بخدای ایمان آوردند و بروز رستاخیز، وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ و جهاد کرد در سبیل خدای، لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ یکسان نیستند بنزدیک خدای عز و جلّ، وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ. (۱۹) و خدای پیش برنده کار بیدادگران نیست.
الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا و ایشان که بگرویدند و هجرت کردند، وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ و جهاد کردند در سبیل خدا، بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ بمالهای خویش و تنهای خویش، أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ایشانند بهینه خلق و بزرگ درجهتر به نزدیک خدای، وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ. (۲۰) و ایشانند رستگاران و پیروز آمدگان.
یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ شادی میکنند ایشان را خداوند ایشان، بِرَحْمَةٍ مِنْهُ ببخشایشی ازو خرد، وَ رِضْوانٍ و خشنودی، وَ جَنَّاتٍ و بهشتهایی، لَهُمْ فِیها نَعِیمٌ مُقِیمٌ. (۲۱) ایشان راست در آن نازی پاینده، خالِدِینَ فِیها أَبَداً جاوید در آن همیشه، إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ. (۲۲) که بنزدیک خدای است مزدی بزرگوار.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.