اشعار پراکنده
شمارهٔ ۱ : غره دولت بود در صورت تیغت عیان شمارهٔ ۲ : دل ز لعلش چو قوت بیحد یافت شمارهٔ ۳ : چو عفوت بیحد افتادهست دریاهاست پنداری شمارهٔ ۴ : یارم چو شود به طوف بستان مایل شمارهٔ ۵ : زیور خود به مسیح ار دهد آن شوخ ملیح شمارهٔ ۶ : چو در ساغر ببیند درد باده شمارهٔ ۷ : دی مرغک خامه بهر نامت شمارهٔ ۸ : بر دل از رنج طمع بار منه شمارهٔ ۹ : هرگه که رسد به فارسی سوق سخن شمارهٔ ۱۰ : آمد آن سرو روان بیرون به پا گیسوکشان