مسمطات
خمریه : انگور شد آبستن هان ای بچهٔ حور شکوه : زال زمستان گریخت از دم بهمن در مدح امیرمؤمنان (ع) : ای نگار روحانی، خیز و پرده بالا زن پند سعدی : پادشاها ز ستبداد چه داری مقصود فتح تهران : مژده که آمد برون خاطر ما ز انتظار کار ما بالا گرفت! : شاه نو بر تختگه ماوا گرفت تهنیت فتح آذربایجان : فلق لیلالفراق، وریح وصل تفوح امان از من و تو : هیچ دانی که چه کردیم به مادر من و تو در منقبت حضرت حجة (ع) : مژده که روی خدا ز پرده برآمد حسین (ع) : شب است و بساط عیش، به خوبی مرتب است