گنجور

۵۹- سورة الحشر- مدنیة

۱ - النوبة الاولى : قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. ۱ - النوبة الثانیة : این سورة الحشر هزار و نهصد و سیزده حرفست و چهار صد و چهل و پنج کلمه و بیست و چهار آیه جمله به مدینه فرو آمد باجماع مفسّران. ۱ - النوبة الثالثة : قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. ای صیقل آئینه یقین، ای حلقه در سرای قدم، ای کیمیای دولت کلمات، ای علم لشگر قرآن، ای مرغی که پر و بالت از قدم، و منقار از مشیّت، مخلب از حکمت، از هواء فردا نیّت در آمده و بر شاخ قدس آشیان نهاده و صد هزار و اند هزار مرغ نبوّت بزیر آورده و در عالم احکام گذاشته که رائی؟ تا آستانش ببوسیم! یا که باشی؟ تا از تو نشانی جوییم! در کدام بادیه‌ای؟ تا جان‌ها در آن بادیه در طلب تو نفقت کنیم!: ۲ - النوبة الاولى : لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ درویشان را که از خان و مان خود هجرت کردند. ۲ - النوبة الثانیة : قوله تعالی: لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ بیّن اللَّه تعالی انّ الفی‌ء لمن هو، و التّقدیر: کی لا یکون ما افاء اللَّه علی رسوله دولة بین الاغنیاء منکم و لکن یکون للفقراء المها جرین، الّذین تولّوا الدّیار و الاموال و الاهلین و العشائر فخرجوا حبّا للَّه و رسوله و اختاروا الاسلام علی ما کانوا فیه من الشدّة حتی کان الرّجل یعصب الحجر علی بطنه لیقیم صلبه من الجوع و کان یتّخذ الحفیرة فی الشّتاء ماله دثار غیرها. قال سعید بن جبیر: کان ناس من المهاجرین لاحد هم الذّار و الزّوجة و العبد و النّاقة یحجّ علیها و یغزو فنسبهم اللَّه الی انّهم فقراء و جعل لهم سهما فی الزّکاة. یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ ای یطلبون رزقا من اللَّه و هو الغنیمة. وَ رِضْواناً. ای: مرضات ربّهم بالجهاد فی سبیله مع رسوله. ۲ - النوبة الثالثة : لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الآیة...: مفهوم این آیت صفت و سیرت مهاجر انست که غریبان این سرای‌اند و شهیدان آن سرای، سلاطین دولت‌اند و در خانه ایشان نانی نه، امیران مملکت‌اند و در بر کهنه‌ای نه، آفتاب رویان قیامت‌اند و درین سرای از هیچ جانب روی نه، آتش دلان‌اند و شرر ایشان را دودی نه، درد زدگانند و جراحت ایشان را درمانی نه، مسافران‌اند و راه ایشان را پایانی نه، همه در کوره بلا گداخته و بازخواستی نه. و با اینهمه نعره عاشقی ایشان در ملکوت افتاده که جان برای گوی میدان تو داریم. هر کجا خواهی میانداز. تو نظاره ما باش و با ما هر چه خواهی میکن.