شمارهٔ ۱۳۷ - گوهر اشک
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
گوهر اشک به خوانش عندلیب
حاشیه ها
عشق
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
خدا رحمت کند پروین اعتصامی را. وقتی این شعر زیبا را میخوانم به یاد رو به رو شدن دختر یزید علیه العنه و دختر امام حسین (ع) در خرابه های شام می افتم به نظرم این شعر بیانی شاعرانه از آن گفتگوست.
سلام.من همیشه باخوندن اشعارپروین اعتصامی درس زندگی گرفتم روز بیست وپنجم اسفند ماه دراویش ایران به نام پروین اعتصامی نام گذاری شده است.پروین درآوردن حیات خود با افرادی چون سرورمهکامه و سیمین بهبهانی رفت وامد داشته است.مناظره گوهرواشک را پروین با الهام از. قطرات سه گانه تریلیون شاعر ایتالیایی سروده است و هیچ ارتباطی با رو به رو. شدن دختریزیدبا دختر امام حسین. ندارد
سلام ببخشیدچنداشتباه تایپی درمتن بالا هست تصحیح میکنم. کلمه آویش تقویم صحیح هست و کلمه تریلیون. تریللو صحیح هست..... عذرخواهی میکنم
در قطرات سه گانه سه قطره باهم صحبت می کنند ولی اینجا مناظره بین دو تا ست. گوهر سرخ بوده و رنگ سپاه یزید را دارد همچنین بسیار مغرور است
با سلام و عرض ادب
دوستان ما میتونیم هر بر داشتی که برای زندگی ما مفید و مناسب باشه رو استفاده کنیم .... یکی از خواندن شعر یاد عاشورا میفته یکی یاد حقایق خلقت یکی یا عشق یکی یاد غرور و ..... هر کدوم برای خودت اعتباری داده ما نمیتونیم به نظر کس دیگر توهین کنیم و تعصبی نگر باشیم ..... چون باعث آسیب و عقب ماندگی به ادبیات ایران زمین خواهد شد
یا علی
گاه در استاد و زمانی دوید
fبا سلام . خداوند شاعره مشهور کشورمان را رحمت کند.من این شعر را خوندم یاد دوران دبستان افتادم. در سن جوانی دار فانی را وداع گفته.
1. قطره اشک روی صورت گاهی می دود و گاهی می ایستد. شاعر به این نکته اشاره دارد که
گاه دراستاد و زمانی دوید (در استاد یعنی توقف کرد. ایستاد)
2. دقت کنید که آنگاه که گوهر با اشک تندی می کند قطره با خنده به او پاسخ می دهد. این نکته اخلاقی را در شعر پروین از یاد نبرید.
این شعر از نظر گوناگونی ساختهای نحوی از اشعار کم نظیر زبان فارسی است
سلام خدمت همه ی دوستان و خوانندگان گرامی .
به نظر ، برخی دوستان که در گذشته مطالبی نگاشته اند ، دچار اشتباه شده اند .
به ویژه داستان واقعه ی عاشورا .
همانطور که برخی از دوستان اشاره نمودند ، این شعر « الهام » گرفته از یک قطعه ی ادبی یا یک داستان است که نویسنده ی « ایتالیایی تریللو » اولین بار ان را بصورت یک داستان کوتاه در آورده و در آن سه قطره که هر یک به نمایندگی از نوع خود سخن می گویند ، اشاره دارد .
اولین بار این داستان توسط پدر پروین اعتصامی یعنی « یوسف اعتصامی » ترجمه شده ، و به واسطه ی او به فرزندش ارائه گردیده . و پروین اعتصامی بعدها از این داستان الهام گرفته و شعر خود را به این سبک و سیاق در آورده است .
به نظر حقیر رد پای این مفاهیم را می توان در شعر « اشک یتیم » و برخی دیگر از اشعار او نیز مشاهده نمود .
1-
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
2-
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این اشک دیدهٔ من و خون دل شماست
1-
یتیم و پیرهزن، اینقدر خون دل نخورند
اگر بخانهٔ غارتگری فتد شرری
2-
برای همرهی و اتحاد با چو منی
خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری
حتی به نظر میتوان پای را از این نیز فراتر گذاشت که به نظر پروین اعتصامی قصد داشته است قطره ی خون پادشاه که دارای غنا و لذات پادشاهی بوده را نیز با قطره ی خون سرشار از فقر و تنگدستی یک کارگر ، پیوند بزند ، پیوند با قطره ای اشک که از دل بر می آید و اشاره به آن دارد که این دو قطره اگر چه از دو موجودیت متفاوت است اما بهر حال این دو ، انسان اند .
باری از موضوع پرت نشویم که در بیت بالا باز ، به وضوح به سه قطره اشاره شده . قطره ی اول خون پادشاه ، دومی خون کارگر ، و سومی قطره ای که از دل بر می آید و حدفاصل و برزخ آنها است که این دو را با یکدیگر پیوند می دهد و می گوید که انسان ها در این مورد - روح لطیف و آه دل - به همترازی می رسند .
بهرحال باز در داستان تریللو نیز یقطره ای موجود است که رب النوع صبح آن را می مکند و از نظر غایب می کند .
ممنون بابت صبر و تحمل شما از زمانی که گذاشتید .
در صورتی که حقیر دچار اشتباه گردیده ام ، بنده را مطلع سازید .
با تشکر : دب درمان