سعدی
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
سعدی به خوانش م. کریمی
حاشیه ها
واقعا لذت بردم
بهار با این شعر بسیار زیبا و دلنشین حجت رو بر همه ی منتقدین سعدی بسته است .
هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است
گل است سعدی و در چشم دشمنان خار است
در بیت 11 غلط املایی وجود دارد:
غلط :
کب گفتار تو دامان قیامت شوید
درست :
که به گفتار تو دامان قیامت شوید
---
پاسخ: ضمن تصحیح بیت مذکور چینش ابیات نیز مطابق قالب شعر تصحیح شد (به این جهت بیت اشاره شده میشود مصرع دوم بند چهارم).
نادرست:
که به گفتار تو دامان قیامت شوید
مصرع صحیح این است:
کآب گفتار تو دامان قیامت شوید
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
در برخی نسخه ها این بیت از حضرت اجل نیز آمده که جهت دوستدارانش تقدیم میگردد.
همه را هست همین درد محبت که مراست که نه من مستم و در دور تو هشیاری هست
گر چه شاید در مسمط مرحوم بهار این بیت بیان نشده و این یاد آوری بجهت کسانی است که شاید فقط این مسمط را ملاحظه نمایند و غزل اصلی را مجال خواندن نیابند باشد که حظی از این بابت نسیبشان گردد.بدرود
با تشکر فراوان از سایت بسیار مفیدتان، عرض میکنم که کلمه "کاری" در مصرع "در و دیوار گواهی بدهد کاری هست" به معنی "که آری" است و نه به معنی کلمه کار با یای نکره. پس بهتر است به صورت "که آری" یا "کآری" نوشته شود
به درستی آنکه او را کند انکار کند انکار به شیطان ماند.
در اوراق سعدی نگنجد ملال که دارد پس پرده چندین جمال
مرا کاین سخنهاست مجلس فروز چو آتش در او روشنایی و سوز
نرنجم زخصمان اگر برطپند کزین آتش پارسی در تبند
عاللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییییی:))) مرسی از زحمتاتتتتتونننننننننننننننننننننننننن:)))
سلام به همه .ملک الشعرا با این اشعار زیبایش ؛ ارزشمندی و بزرگی و خدمات حضرت سعدی را برای ما فهماند.و به راستی چه زیبا ایشان را ستایش کرد.و نشان داد که از ازل شاعر و معلمی مثل سعدی نیامده و تا ابد هم نخواهد آمد..درود بر هر دو بزرگوار...
در دورانی که ملک الشعرای بهار می زیسته،سعدی از جهت بزرگی رغیب نداشته،چه در فن و چه در سخن،چه در نظم و چه در نثر
اما بسیار بحث جالبی در این جا نهفته است که با ضعیف شدن ادبیات عوام و شاید هم خواص !! در کشورما جایگاه حافظ و سعدی با یکدیگر عوض می شود!!
با سلام خداوند رحمت کند حضرت سعدی را که حتی استفاده از بیت های ایشون در این شعر جناب بهار مسمط بسیار زیبایی پیش روی ما نهاده است
بهار دربند آخراین مسمط گفته دفتر سعدی وآن ها را برشمرده وبعدبوستان سعدی رابه قرآن تشبیه کرده است .وآن نامه منظور سعدی نامه است که نام دیگر بوستان است .بهارحتی شاهنامه را هم قرآن عجم نام نهاده است.البته بهار دردوران حیات شعریش گاهی به نعل میزده وگاهی به میخ.لذادراغلب قصایدش مدح شاهان هست وگاهی که پادشاهی عزل میگردد،اورا هجو میکند.
بهارشاعری است باعقاید سیاسی متزلزل.هم به میخ میکوبد وهم به نعل .بدین جهت است که اوتمام شاهان عصرخودرا هم مدح گفته وهم هجو کرده.
در مصرع «صبر بر جور رقیب چه کنم گر نکنم»، «رقیب» باید «رقیبت» باشد.
عجب شعری...عالی
لطفا تصحیح فرمایید:
صبر بر جور رقیبت
من در مورد سعدی هیچی نمی تونم بگم یعنی من حسرت سعد بن زنگی رو می خورم که کسی چون سعدی براش شعر می گفته خداوندگار شعر سعدیست مثل اینکه خدا با کار هاش بنده رو به حیرت در می آورد سعدی هم همین کار می کرد اما با شعر من زبانم نمی تواند درمورد شگفتی های سعدی بگه چه برسه بخوام کسی یا خودمو با سعدی مقیسه کنم تنها خدای شعر سعدیه
کسی مانند سعدی در روی زمین نبود و نیست و نخواهد بود سعدی خدای شعر است هیچ کس با او قابله قیاس نیست مانند خدا که یگانه است سعدی هم همین طوری است من زبانم درمورد وصف سعدی نمی چرخد چه برسد که خودم یا کسی را با سعدی مقایسه کنم