گنجور

مولودیه

امروز خدایگان عالم
بر فرق نهاد تاج لولاک
امروز شنید گوش خاتم
لولاک لما خلقت الافلاک
امروز ز شرق‌، اسم اعظم
مهر ازلی بتافت بر خاک
امروز ازین خجسته مقدم
ارکان وجود شد مشید
امروز خدای با جهان کرد
لطفی که نکرده بود هرگز
نوری که مشیتش نهان کرد
امروز پدید گشت و بارز
آورد و مربی جهان کرد
یکتن را با هزار معجز
پیغمبر آخرالزمان کرد
نوری که قدیم بود و بی‌حد
گشتند پیمبران پدیدار
با یک ‌دل و یک ‌زبان و یک ‌تن
یک‌ جلوه و صد هزار دیدار
یک پرتو و صد هزار روزن
برداشت حجب ز روی دادار
پیغمبر ما به وجه احسن
کاو بود نتیجه آخر کار
زو گشت اساس دین مشید
ای حکمت تو مربی کون
وی از تو وجود هرچه کائن
ای تربیت زمانه راعون
وی خلقت دهر را معاون
بی ‌روی ‌تو کشته‌ حق‌ به ‌صدلون‌
با شرع تو گشته دین مباین
بر ملت تو است ذلت وهون
ای ظل تو بر زمانه ممتد
حرمت ز مزار و مسجد ما
بردند معاندین دین‌، پاک
پوشیده رخ معابد ما
از غفلت ‌و جهل‌، خاک‌ و خاشاک
جز سفسطه نیست عاید ما
کاوهام گرفته جای ادراک
ابلیس شده است هادی ما
ما گشته به قید او مقید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مسمط
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امروز خدایگان عالم
بر فرق نهاد تاج لولاک
هوش مصنوعی: امروز خدایان دنیا تاجی از گل بر سر گذاشتند.
امروز شنید گوش خاتم
لولاک لما خلقت الافلاک
هوش مصنوعی: امروز گوش خاتم به صدایی گوش فرا داد که می‌گوید: من به خاطر تو آسمان‌ها و دنیا را به وجود آوردم.
امروز ز شرق‌، اسم اعظم
مهر ازلی بتافت بر خاک
هوش مصنوعی: امروز نور محبت ابدی از سمت شرق بر زمین تابید.
امروز ازین خجسته مقدم
ارکان وجود شد مشید
هوش مصنوعی: امروز با آمدن این موجود خوشبخت، اساس وجود به وجود آمد.
امروز خدای با جهان کرد
لطفی که نکرده بود هرگز
هوش مصنوعی: امروز خداوند به جهان محبتی کرد که هیچ‌گاه انجام نداده بود.
نوری که مشیتش نهان کرد
امروز پدید گشت و بارز
هوش مصنوعی: نوری که سرنوشتش در ابتدا مخفی بود، امروز به روشنی ظاهر شد و مشخص گردید.
آورد و مربی جهان کرد
یکتن را با هزار معجز
هوش مصنوعی: خداوند به کمک و هدایت خود، یک نفر را از میان هزاران نفر برگزید و او را با معجزات فراوانی همراه ساخت.
پیغمبر آخرالزمان کرد
نوری که قدیم بود و بی‌حد
هوش مصنوعی: پیامبر آخرالزمان نور و روشنی را به ارمغان آورد که از زمان‌های دور وجود داشت و بی‌پایان است.
گشتند پیمبران پدیدار
با یک ‌دل و یک ‌زبان و یک ‌تن
هوش مصنوعی: پیامبران با یک دل، یک زبان و یک روح در کنار هم ظاهر شدند.
یک‌ جلوه و صد هزار دیدار
یک پرتو و صد هزار روزن
هوش مصنوعی: یک جلوه و زیبایی که می‌توان آن را در صدها دیدار مشاهده کرد، مانند نوری است که از هزاران پنجره به بیرون می‌تابد.
برداشت حجب ز روی دادار
پیغمبر ما به وجه احسن
هوش مصنوعی: حجاب و پرده از چهره زیبای پیامبر ما به بهترین شکل کنار رفته است.
کاو بود نتیجه آخر کار
زو گشت اساس دین مشید
هوش مصنوعی: او نتیجه نهایی کارش را نشان می‌دهد و بر اساس آن، بنیاد دین را به وجود می‌آورد.
ای حکمت تو مربی کون
وی از تو وجود هرچه کائن
هوش مصنوعی: ای حکمت، تو سرپرست و راهنمای جهان هستی و به واسطه تو، وجود هر چیز در این جهان به وجود آمده است.
ای تربیت زمانه راعون
وی خلقت دهر را معاون
هوش مصنوعی: ای تربیت زمانه تو را به سمت خود راهنمایی می‌کند و خلاقیت روزگار به تو کمک می‌نماید.
بی ‌روی ‌تو کشته‌ حق‌ به ‌صدلون‌
با شرع تو گشته دین مباین
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، حقیقت به شدت تحت فشار است و با وجود تو، دین به شکل دیگری درآمده است.
بر ملت تو است ذلت وهون
ای ظل تو بر زمانه ممتد
هوش مصنوعی: ملت تو به خاطر تو در ذلت و خفت به سر می‌برد، ای سایه تو بر این دوران همواره برقرار است.
حرمت ز مزار و مسجد ما
بردند معاندین دین‌، پاک
هوش مصنوعی: معاندان دین، حرمت و اعتبار مزار و مسجد ما را از بین بردند.
پوشیده رخ معابد ما
از غفلت ‌و جهل‌، خاک‌ و خاشاک
هوش مصنوعی: چهره معابد ما به دلیل غفلت و نادانی کاملاً پوشیده و پنهان شده است و پر از خاک و زباله است.
جز سفسطه نیست عاید ما
کاوهام گرفته جای ادراک
هوش مصنوعی: تنها یک مغلطه و توجیه بی‌فایده نصیب ما شده است و درک واقعی از اوضاع نداریم.
ابلیس شده است هادی ما
ما گشته به قید او مقید
هوش مصنوعی: ابلیس به راهنمایی ما پرداخته و ما به بند او گرفتار شده‌ایم.

حاشیه ها

1395/02/03 19:05
روفیا

جز سفسطه نیست عاید ما
کاوهام گرفته جای ادراک
آیا می دانستید واژه عربی سفسطه ریشه در واژه یونانی sophistry به معنای قیاس و استدلال باطل دارد؟
نیز سبک و سیاقی از اشکال ظاهری پوشش که دلفریب و اغواگر است وجود دارد که آن را sophisticated style می خوانند.
در مجموع گویی عنصری از فریبکاری در این سبک وجود دارد.
تنها باطل نیست که فریبکارانه است.